گلشن راز
نام کتاب | گلشن راز |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | شبستری، محمود بن عبدالکریم (نويسنده)
حماصیان، محمد (مصحح) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | خدمات فرهنگی کرمان |
مکان نشر | کرمان - ایران |
سال نشر | 1382 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10454AUTOMATIONCODE |
گلشن راز، يكى از ارزندهترين و دلپذيرترين منظومههاى عرفانى است كه به زبان فارسى، توسط شيخ محمود شبسترى سروده شده است.
ساختار
كتاب، پاسخ به هفده سؤال منظوم است كه امير سيد حسين حسينى هروى، صوفى معروف، به وسيلهى يكى از شاگردان خود از استاد شبسترى كه ظاهراً شيخ بهاءالدين يعقوب تبريزى است، پرسيده است و شيخ محمود به اشارت او فى المجلس، هر بيتى را به بيتى جواب گفته و بعد از آن، به درخواست همان استاد، بيتهايى به ابيات سابق افزوده تا منظومهى گلشن راز پديد آمده است.
تعداد ابيات اين منظومه، 993 بيت است كه در قالب مثنوى و در بحر هزج مسدس مقصور يا محذوف سروده شده است.
گزارش محتوا
با اينكه اين كتاب از جنبهى كمى، نسبتاً كوتاه و مختصر است، اما از جنبهى كيفى و معنوى بسيار پرمغز و جذاب است و يك دوره عرفان نظرى و تعاليم ابن عربى را در قالب شعر فارسى بيان نموده است. شهرت اين منظومه، مرهون جنبههاى عرفانى آن است؛ بهطورى كه هر كس با تصوف و عرفان، بلكه با شعر فارسى آشنايى دارد، نام آن را شنيده و احياناً ابياتى از آن را به سينه سپرده است و حتى در خارج از ايران نيز مشهور و معروف است و برخى از مستشرقين، آن را ترجمه كرده و يا بر آن شرح نوشتهاند.
گلشن راز، در حقيقت جامعترين و در عين حال موجزترين اثرى است كه با زبان رمز و اشاره، آراء و اقوال صوفيه را در مسائل مختلف مربوط به فكر، نفس، معرفت، وحدت و كثرت عوالم، اطوار وجود، سير و سلوك، قرب و بعد و سير در انفس با نهايت دقت و ايجاز تفسير كرده است و به سبب لطف و دقتى كه در بيان آن به كار رفته، چنان در نزد صوفيه مقبول شده است كه در عصر صفويه گهگاه به منزلهى زبدهى تمام تعاليم صوفيه تلقى مىشده و بسيارى از اهل معرفت در شرح و تفسير مطالب و نكات مبهم و مشكل آن اهتمام ورزيدهاند.
تأثيرپذيرى شبسترى از شخصيت و افكار و انديشههاى شيخ فريدالدين عطار نيشابورى و حتى زبان و سبك شعرى او بيش از ساير شعراست و با اينكه شبسترى با افكار و آثار محىالدين و برخى ديگر از علما و عرفا آشنايى كامل داشته است و از افكار و انديشههاى آنها متأثر و بهرهمند شده است، اما انس و الفتى خاص و توجه و علاقهى فراوانى به آثار شيخ فريدالدين داشته است؛ بهطورى كه تأثير ذهن و زبان عطار در گلشن راز و ديگر آثار شبسترى به خوبى نمايان است.عناوين كتاب عبارتند از: 1. در معنى تفكر؛ 2. كدامين تفكر، شرط راه است؛ 3. توضيح«من وجودى» انسان؛ 4. سالك حقيقى كيست؛ 5. ظهور سر وحدت بر سالك؛ 6. سبب اتحاد عارف و معروف؛ 7. راز «انا الحق گويى»؛ 8. سير و سلوك و اصل حقيقى؛ 9. شرح قرب و بعد به حق تعالى؛ 10. لفظ و كلام گوهر درياى وجود؛ 11. جزء افزون از كل؛ 12. پيوستگى قديم و حادث؛ 13. اشارات ارباب معانى؛ 14. اشارات اهل كشف و شهود؛ 15. بت و زنار و ترسايى.
شيخ، پس از مقدمهاى زيبا و بيان چگونگى نظم كتاب، به شرح و تفصيل درباره سؤالات مطرح شده مىپردازد. چكيده پارهاى از مباحث مطرح شده چنين است:
1. پرسش درباره تفكر:
نخست از فكر خويشم در تحير | چه چيز است آنكه گويندش تفكر |
شيخ، در پاسخ، تفكر را دو نوع مىداند: يكى، استدلال منطقى و ديگرى، معرفت روحانى. طريق نخست، غير علمى است و راه به جايى نمىبرد، چون عقل نمىتواند به ماوراى مظاهر برسد. در مشرب عرفا، شرط فكر نكو، تجريد و تفريد است؛ يعنى تزكيه و تصفيه دل از زنگار اغيار و تعلقات و منور شدن آن به انوار الهى تا به گوش جان ندای «انى انا الله» را بشنوى و به ديدهى حقبينى، خود را و خدا را ببينى و بشناسى.
2. پرسش درباره اينكه كدامين تفكر، شرط راه است:
كدامين فكر ما را شرط راه است | چرا گه طاعت و گاهى گناه است |
شيخ، با استفاده از حديث«تفكروا فى آلاء الله و لا تفكروا فى ذاته»، بيان مىكند كه در ذات حق فكر كردن، گناه محض است و حاصلى ندارد، چون ذات متعالى حق تعالى فراتر از آن است كه در دار وجود غير او ديارى توان يافت كه بتواند وسيلهى معرفت او گردد. از طرف ديگر، معرفت حق تعالى، ذوات را فطرى است و ادراك فطرى قابل تفكر نيست، زيرا كه تحصيل حاصل محال و باطل است، بلكه تفكر حجاب آن ادراك است و موجب ضلال و حيرت است.
3. پرسش درباره سالك حقيقى:
مسافر چون بود رهرو كدام است | كه را گويم كه او مرد تمام است؟ |
شيخ مىگويد: مسافر كسى است كه از خوديت پاك شود و از امكان بهسوى واجب سير كشفى نمايد.
4. پرسش درباره پارهاى از اصطلاحات خاص، همچون چشم و لب و زلف و... كه عرفا به كار مىبرند:
چه خواهد اهل معنى زان عبارت | كه سوى چشم و لب دارد اشارت؟ | |
چه جويد از سر زلف و خط و خال | كسى كاندر مقامات است و احوال؟ |
شبسترى، در پاسخ مىگويد:
هر آن چيزى كه در عالم عيان است | چو عكسى ز آفتاب آن جهان است | |
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست | كه هر چيزى به جاى خويش نيكوست |
وضعيت كتاب
تصحيح و تحقيق كتاب، توسط محمد حماصيان صورت گرفته است. وى، در مقدمه خويش شرح مختصرى درباره زندگى و آثار شبسترى ذكر كرده است.