زمینه‌های پیدایش خلافت فاطمیان

    از ویکی‌نور
    زمینه های پیدایش خلافت فاطمیان
    نام کتاب زمینه های پیدایش خلافت فاطمیان
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان چلونگر، محمد علی (نويسنده)
    زبان فارسی
    کد کنگره ‏DT‎‏ ‎‏95‎‏/‎‏7‎‏ ‎‏/‎‏چ‎‏8‎‏ز‎‏8
    موضوع آفریقای شمالی - تاریخ - 297-567ق.

    فاطمیان - تاریخ

    ناشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1386 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE17409AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    زمينه‌هاى پيدايش خلافت فاطميان اثر محمدعلى چِلونگر، بررسى علل و زمينه‌هاى پيدايش خلافت فاطميان در افريقيه و مغرب بوده كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهار فصل و هر فصل در چندين بخش تنظيم شده است.

    در اين پژوهش، گردآورى اطلاعات و داده‌هاى تاريخى، بر اساس روش كتابخانه‌اى و مبتنى بر منابع و اسناد اصيل و معتبر -كه برخى از آنها در بررسى منابع آمده‌اند- انجام شده و سعى نويسنده بر آن بوده تا از سرچشمه اصلى استفاده نمايد. همچنين از تحليل و تفسير داده‌هاى تاريخى با روش تحليل محتوا نيز غفلت نشده است[۱]

    تحقيق اين اثر، در مسير خود با پاره‌اى مشكلات روبه‌رو بوده كه مهمترين آن‌ها كمبود منابع در زمينه «تاريخ مغرب اسلامى» در ايران است[۲]

    گزارش محتوا

    در مقدمه كتاب ضمن تشريح محدوده كلى پژوهش، به سؤالاتى كه اين اثر، در پى پاسخگويى به آن مى‌باشد، اشاره شده است. اين سؤالات عبارتند از:

    الف) عوامل مؤثر در تجزيه خلافت عباسى، چه تأثيرى در روند گسترش دعوت فاطميان در افريقيه و مغرب داشته است؟

    ب) جنبش‌هاى سياسى و درگيرى‌ها و نزاع‌هاى داخلى در افريقيه و مغرب، چه تأثيراتى در گرايش به دعوت فاطميان داشته است؟

    ج) آيا اباحى‌گرى منسوب به فاطميان و اسماعيليان در گسترش قيام و دعوت فاطميان تأثير داشته است؟

    د) آيا طرح مسئله مهدويت توسط فاطميان در گسترش دعوت ايشان تأثير داشته است؟

    ه‍-) آيا وجود حكومت‌هاى شيعى و علوى در مغرب، در نشر دعوت فاطميان مؤثر بوده است؟[۳]

    فصل اول كتاب با عنوان «زمينه‌هاى سياسى گرايش به فاطميان در افريقيه»، در سه بخش زير تنظيم شده است:

    در بخش اول، به بررسى اوضاع سياسى افريقيه و مغرب در آستانه قيام فاطميان پرداخته شده است. در نيمه دوم قرن سوم، در نقاط مختلف افريقيه و مغرب، چهار حكومت وجود داشت. اوضاع سياسى اين حكومت‌ها و درگيرى‌هايى كه با اهالى بومى منطقه (بربرها) داشتند، از موضوعات مهم اين بخش است[۴]

    در بخش دوم، آن دسته از عوامل و علل سياسى كه در گرايش به فاطميان و موفقيت آنان مؤثر بوده، بررسى شده است. اين عوامل، بعضى به اوضاع سياسى افريقيه و مغرب و بعضى به اوضاع خلافت عباسيان و جهان اسلام مربوط مى‌شود[۵]

    بخش سوم، به «تاريخ سياسى قيام فاطميان در افريقيه و مغرب» اختصاص دارد. در اين بخش، ابتدا دعوت اسماعيليان در مغرب قبل از ابوعبدالله شيعى، داعى بزرگ اسماعيليان، بررسى شده و به دنبال آن، تاريخچه دعوت ابوعبدالله و موفقيت وى و آمدن «عبيدالله مهدى» و تشكيل خلافت در سال 297ق طرح و به بررسى عواملى كه به موفقيت ابوعبدالله كمك كرده، پرداخته شده است[۶]

    فصل دوم، به «زمينه‌هاى اجتماعى گرايش به فاطميان در افريقيه» اختصاص دارد و در بخش اول آن، ويژگى‌ها و موقعيت قبايل بربر و علل گرايش آن‌ها به گروه‌ها و فرقه‌هاى سياسى و مذهبى مخالف حاكميت عباسيان بررسى شده است.

    بخش دوم، با عنوان «عوامل و زمينه‌هاى موفقيت اجتماعى فاطميان در افريقيه» به بررسى عوامل خاصى كه زمينه موفقيت اجتماعى فاطميان را فراهم كرد، اختصاص يافته است. در اين زمينه، نقش سطله‌جويى اعراب در منطقه افريقيه و مغرب و آرمان خواهى قبايل بربر و رقابت قبايل با يكديگر بررسى شده است[۷]

    در بخش سوم اين فصل، به بررسى و نقد ديدگاه مخالفان فاطميان، كه مدعى‌اند اباحى‌گرى فاطميان و اسماعيليان عامل گرايش به ايشان بوده، پرداخته شده است[۸]

    در بخش چهارم، نقش علوم غريبه مثل سحر، پيش گويى، تنجيم، جفر و ملاحم در گرايش به فاطميان آورده شده و ضمن بيان مطالب منابع مخالف فاطميان در اين مورد، به نقد آن پرداخته شده است[۹]

    در فصل سوم «زمينه‌هاى مذهبى و فرهنگى گرايش به فاطميان» در سه بخش بررسى شده است. در بخش اول، موقعيت تشيع و علويان در افريقيه و مغرب در قرن سوم آورده شده است. در اينجا ضمن بيان تاريخچه ورود علويان و شيعيان به اين منطقه، به بررسى علل نفوذ تشيع و علويان و بهره‌بردارى فاطميان از اين نفوذ در جهت اهداف خويش پرداخته شده است[۱۰]

    در بخش دوم اين فصل، ضمن بيان تاريخچه مهدويت در افريقيه و مغرب، تأثير آن در گرايش به فاطميان بررسى شده است. در اينجا همچنين تأثير جنبه‌هاى دينى و اجتماعى مسئله مهدويت در دعوت فاطميان، به تفكيك بررسى شده است[۱۱]

    بخش پايانى اين فصل نيز به «نقش تشكيلات دعوت در تشكيل خلافت فاطميان» اختصاص يافته است و طى آن، ضمن بررسى ويژگى‌هاى داعيان، به شيوه‌هاى به‌كار گرفته شده در افريقيه و مغرب براى پيشبرد دعوت فاطميان اشاره شده است[۱۲]

    فصل چهارم، به «زمينه‌هاى تجارى و اقتصادى گرايش به فاطميان در افريقيه» اختصاص يافته است. در بخش اول از اين فصل، زمينه‌هاى تجارى موجود در افريقيه و مغرب، كه توجه مدعيان قدرت را براى تشكيل حكومت به خود جلب كرده، بررسى شده است[۱۳]

    در بخش دوم، به آن دسته از عوامل اقتصادى كه زمينه‌ساز قيام فاطميان در اواخر قرن سوم بوده، پرداخته شده است. برخى از اين عوامل، به اوضاع اقتصادى افريقيه و مغرب و برخى ديگر به عملكرد اقتصادى فاطميان مربوط مى‌شود[۱۴]

    نويسنده معتقد است برخلاف نظر بسيارى از محققان مخالف فاطميان، شكل‌گيرى زمينه‌هاى تشكيل اين دولت، وابسته به عوامل زير است:

    1. ضعف قدرت خلافت عباسيان، زمينه‌هاى رشد هرچه بيشتر جريان‌ها و جنبش‌هاى مخالف حاكميت ايشان را فراهم آورد[۱۵]
    2. فاطميان، به عنوان يكى از جنبش‌هاى مخالف عباسيان، موفق به ايجاد حكومت و خلافت در افريقيه شدند[۱۶]
    3. تنش‌هاى سياسى افريقيه و مغرب، كه برگرفته از درگيرى بين قبايل اين مناطق بود، زمينه‌اى مناسب براى قيام فاطميان فراهم آورد[۱۷]
    4. برخلاف ادعاى بسيارى از منابع اهل سنت (مخالف فاطميان)، رشد نهضت اسماعيليان در افريقيه و مغرب، ارتباطى به اباحى‌گرى فاطميان و نفى احكام اسلامى توسط آنان ندارد[۱۸]
    5. وجود زمينه‌هاى فكرى مهدويت و آمدن منجى در افريقيه و مغرب، از دلايل پيروزى قيام فاطميان بوده است[۱۹]
    6. نفوذ علويان و تشيع در افريقيه و مغرب، از عوامل مؤثر در گرايش به فاطميان بود[۲۰]

    فاطميان همانند بسيارى از قيام‌گران قبلى، با تكيه بر مذهب و استفاده ابزارى از آن، براى پيشبرد اهداف سياسى، وارد عمل شدند. آنان از عقايد دينى براى مشروعيت بخشيدن به حركت خويش و متحد كردن اجتماعات قبيله‌اى بربر سود جستند. حضور و نفوذ علويان و شيعيان در مغرب، قبل از فاطميان، زمينه گرايش مذهبى به ايشان را مساعد كرد. نفوذ تشيع در مغرب، منحصر به رجال و قبايل نبود، بلكه در ميدان ادبيات و شعر و قصص محلى هم بود[۲۱]

    فاطميان در دوران قيام، از عناوين و مفاهيم مذهبى مورد احترام بربرها استفاده مى‌جستند؛ به‌ويژه از عنوان «اهل بيت(ع)» و «فاطمى» كه مورد توجه بربرها بود، بهره گرفتند. آنها همچنين از طرح عقايد خاص اسماعيلى كه زمينه پذيرش آن در ميان قبايل بربر كم بود، خوددارى كردند[۲۲]

    نويسنده به اين نكته اشاره دارد كه از ابزارهاى مورد بهره‌ورى فاطميان براى گسترش قيام، مهدويت بود. تفكر «مهدويت» در ميان قبايل بربر و در منطقه مغرب، قبل از حضور فاطميان وجود داشت و ايشان از اين نفوذ استفاده كردند. به باور نويسنده، مهدى‌گرايى فاطميان، نه تنها بر گروه‌هاى متعرض اسماعيلى تأثير گذاشت، بلكه بر دسته‌هايى از شيعيان امامى، كه به تدريج از گوشه‌گيرى و عدم قدرت‌يابى سياسى تشيع اماميه ناراضى شده بودند نيز تأثيرگذار بود و آنان را به طرف اسماعيليان و فاطميان كشانيد[۲۳]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و نمايه منابع و مآخذ فارسى و عربى، كتاب‌هاى خارجى، مقالات خارجى، نام‌ها و مكان‌هاى مذكور در متن، به همراه شجره‌نامه نخستين امامان اسماعيلى و نيز نقشه‌ها، در انتهاى كتاب آمده است.

    نويسنده در پاورقى‌هاى كتاب توضيحات مفيدى را ذكر كرده و محققين را به منابع مورد استفاده ارجاع داده است.

    پانويس

    1. مقدمه، ص15
    2. همان، ص16
    3. همان، ص15
    4. همان، ص 13-14
    5. همان، ص 14
    6. همان
    7. همان
    8. همان
    9. همان
    10. همان
    11. همان
    12. همان
    13. همان، ص15
    14. همان
    15. همان، ص16
    16. همان
    17. همان، ص17
    18. همان
    19. همان: ص 16-17
    20. مقدمه، ص 16-17
    21. متن كتاب، ص220
    22. همان
    23. همان

    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.


    پیوندها