ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم

    از ویکی‌نور
    ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم
    نام ابوالصلاح حلبی، تقی بن نجم
    نام های دیگر اب‍ا ال‍ص‍لاح‌

    ت‍ق‍ی‌ ال‍دی‍ن‌ ب‍ن‌ ن‍ج‍م‌ ال‍ح‍ل‍ب‍ی‌

    ت‍ق‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ج‍م‌ ال‍ح‍ل‍ب‍ی‌

    ح‍ل‍ب‍ی‌، ت‍ق‍ی‌ ب‍ن‌ ن‍ج‍م‌

    نام پدر
    متولد
    محل تولد
    رحلت 447 هـ.ق
    اساتید
    برخی آثار
    کد مؤلف AUTHORCODE173AUTHORCODE


    ولادت

    شيخ تقى‌ الدين بن نجم‌ الدين بن عبيد الله بن عبدالله بن محمد، معروف به ابوالصلاح حلبى اهل شامات است.

    در برخى تعبيرات نيز از او به تقى بن نجم بن عبدالله حلبى ياد كرده‌اند.

    تاريخ ولادت او همانند بسيارى از ديگر بزرگان فقه و ادب و علم، درست مشخص نيست و با مسلم گرفتن تاريخ وفات او، احتمالاً ولادت او حدود سال 347 هجرى در اواسط سدۀ چهارم هجرى مى‌باشد.

    نام او تقى بن نجم‌ الدين بن عبيد الله حلبى و شهرتش «تقى‌ الدين» فقيه بزرگوار و شيخ جليل القدر، فاضل، محدث، مفسر، ثقه و مورد اعتماد و يكى از بزرگان و مشايخ اماميه درسدۀ پنجم مى‌باشد. او به مقام علمى و منزلتى بس شامخ نائل آمد.

    او شاگرد سيد مرتضى و پس از درگذشت او، شاگرد شيخ طوسى بوده است.

    در «ريحانة الأدب» مى‌نويسد كه او شاگرد سلار بن عبدالعزيز نيز بوده است. اگر اين نسبت درست باشد، مى‌بايست ابوالصلاح سه طبقه را شاگردى كرده باشد.

    کتاب معروف او در فقه، «الكافي» است.

    عصر زندگى

    «حلب» شهرى بسيار بزرگ و معمور و پر نعمت و پر جمعيت از ديار شام بوده و هم اكنون نيز از شهرهاى پر جمعيت و آباد سوريه مى‌باشد.

    آب و هواى خوش و نعمت فراوان دارد. حلب سابقۀ ديرينى در پرورش رجال علم و دين دارد و شخصيت‌هاى علمى و تاريخى بسيارى منسوب به آن نقطه مى‌باشند كه شيخ ابوالصلاح، تقى بن نجم‌ الدين بن عبيد الله حلبى يكى از آنان است.

    اساتيد

    او تحصيلات عاليۀ خويش را نزد فقيه بزرگوار، علم الهدى و شيخ طائفه، شيخ طوسى انجام داد و اندكى نيز در محضر عالم بزرگوار، عبدالعزيز ديلمى معروف به سلار تلمّذ كرده است. او از طرف سيد مرتضى علم الهدى براى تدريس و تبليغ و...به شام و حلب اعزام گرديد و به همين جهت او را خليفة المرتضى (نمايندۀ سيد مرتضى) مى‌گفتند.

    وى پس از درگذشت سيد مرتضى، از سوى شيخ طوسى در آن مقام ابقا شد و به خليفة الشيخ هم معروف گشت.

    موضوع نيابت و نمايندگى نشان دهندۀ نفوذ علما و فقها در آن زمان است كه مراجع تقليد نمايندگانى به اطراف و اكناف مى‌فرستادند تا مردم در امور خود به آنها مراجعه نموده و مشكلات دينى خود را حل نمايند.

    گفتار بزرگان

    1 - مرحوم ميرزا عبدالله افندى صاحب رياض العلما، مى‌نويسد:

    «شيخ تقى‌ الدين بن نجم‌ الدين بن عبدالله حلبى، شاگرد سيد مرتضى علم الهدى و شيخ طوسى و استاد قاضى ابن براج حلبى مى‌باشد. شيخ طوسى نام او را در کتاب فهرست خويش آورده و گفته: او نزد ما و سيد مرتضى درس خوانده است.

    سپس او را توثيق كرده و اين امر نشانگر عظمت شأن و اعتبار اوست.

    2 - علامه متتبع، مرحوم ميرزا محمدباقرخوانسارى قدس سره مؤلف روضات، در تأليف منيف خود فصلى را در مورد زندگى اين فقيه نامدار گشوده و مطلبى را دربارۀ او بازگو مى‌كند كه بخشى از تقريرات او را در ذيل مى‌آوريم. او مى‌گويد:

    فقيه نامدار و بزرگوار، ابوالصلاح تقى‌ الدين بن نجم‌ الدين بن عبدالله حلبى، فقيه و مورد اعتماد اهل رجال از اعيان اماميه و از مشاهير فقهاى حلب و موصوف به خليفة المرتضى است و آن بر اساس نيابتى است كه از سوى استاد بزرگوارش داشته است، آنچنان كه ابن براج از سوى شيخ طوسى اعلى الله مقامه داشته است. اين گونه نيابت بر اساس قضاوت يا جنبۀ نيابت در تدريس است، چون هر دو نيابت مورد نص و تصريح قرار گرفته‌اند. اين امر نشانگر عظمت و شأن اين فقيه بزرگوار مى‌تواند باشد.

    3 - مجمع البحرين هنگامى كه نامى از سلار مى‌برد، در شرح حال او مى نويسد: ابوالصلاح حلبى نيز از او فرا گرفته است، و هنگامى كه از شهر حلب مورد استفتاء و پرسش فقهى قرار مى‌گرفت، در پاسخ مى‌گفت: پيش شما «تقى» وجود دارد؛ يعنى به او مراجعه كنيد.

    آثار و تأليفات

    او داراى آثار و تأليفات متعددى است كه نوعاً در زمينۀ فقه و كلام مى‌باشد و اسامى برخى از آنها به اين ترتيب مى‌باشد:

    1 - البداية (فقه)

    2 - تقريب المعارف (كلام)

    3 - دفع شبه الملاحدة (كلام)

    4 - شرح ذخيره علم الهدى (كلام)

    5 - الشافية

    6 - العدّة (فقه)

    7 - اللوامع (فقه)

    8 - المرشد في طريق المتعبد(احكام)

    وفات

    او پس از يك عمر طولانى و پر بركت كه همه را در راه خدا و احياى شريعت او صرف كرد، در صد سالگى به سال 447 هجرى در شهر حلب به رحمت ايزدى پيوست و در همان جا مدفون گرديد.

    با اين حساب، اگر عمر او صد سال بوده و در سال 447 وفات كرده باشد، او از هر دو استادش بزرگسال‌تر بوده است.


    وابسته‌ها