ترجمه بداية الحكمة
ترجمه بداية الحكمة از آثار علامه سيّد محمّد حسين طباطبايى (تبريز 1282- 1360ش قم) است كه آن را محمدباقر سعيدى روشن (متولد 1340ش قزوين)، از زبان عربى به فارسى ترجمه كرده است.
نام کتاب | ترجمه بدایة الحکمة |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | سعیدی روشن، محمد باقر (مترجم)
طباطبایی، محمدحسین (نويسنده) |
زبان | فارسی
عربی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1376 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE4266AUTOMATIONCODE |
در مورد ترجمه مذكور چند نكته گفتنى است:
- اثر حاضر فقط ترجمه فارسى است و متن عربى را به همراه ندارد.
- مترجم محترم، در مقدمهاش -كه آن را در قم، پاييز 1376ش به پايان رسانده- بر چند نكته تأكيد كرده است: 1- در اين ميان مطالب متون كلاسيك فلسفى براى غالب نوپژوهان ديرياب مىنمايد و بازگشايى محورهاى اساسى و مقاصد اصلى آن در پرتو ابداع پرسشهاى روشن مددكار ايشان خواهد بود. در عصر حاضر دو كتاب ارزشمند «بداية الحكمة» و «نهاية الحكمة» اثر قيّم عالم ربّانى، فيلسوف الهى، علّامه سيد محمد حسين طباطبايى (قدّس اللَّه روحه) جايگاه ويژهاى داشته، از كتب رسمى و درسى در حوزههاى علميه و دانشكدههاى گوناگون در داخل و خارج كشور است. 2- تحرير حاضر چكيدهاى است گويا از تمام مطالب «بداية الحكمة» كه در قالب شيوهاى نو به سبك پرسش و پاسخ ارائه گرديده است. 3- در اين اثر كه حاصل مدتهاى مديد تحقيق، تدريس و تأمل مؤلف است، كوشش شده است تا هيچ مطلب مهمّى از قلم نماند و مواردى كه موضوع در خور بسط كلام بوده، به اقتضا، نكاتى نو و گويا از نهايه و با توضيحات استاد بزرگوار حضرت آیتالله مصباح يزدى كه خود از بزرگترين مقرّران آراء علامه بودهاند مورد اشاره قرار گيرد.[۱]
- هر چند بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن عربى، كارى مشكل و تخصصى است و فرصت فراوانى مىطلبد و لكن با بررسى اجمالى اين اثر مشخص شد كه مترجم در برگردان مطالب امانت و دقت را مراعات كرده و اشكالى در آن مشاهده نشد. زبان و ادبيات استفاده شده در اين اثر نيز رسا و شيوا و متناسب با فرهنگ امروزى است و البته بايد به خاطر داشت كه اين كتاب متنى فلسفى است و مخاطبان علاقمندان به فلسفه اسلامى هستند و بهطور طبيعى با برخى از اصطلاحات علوم اسلامى آشنايى دارند.
- از ابتكارات جالب مترجم محترم اين است كه همه مباحث را بهصورت پرسش و پاسخ ترجمه كرده و همه مطالب را ذيل 201 پرسش و پاسخ آورده است و اين روش آموزشى، باعث تسهيل امر آموزش و پيدايش توانايى علمى و اشراف دانشجويان بر مطالب مىشود.
- مترجم محترم در موارد متعددى از كتاب «آموزش فلسفه» نوشته آيتالله محمدتقى مصباح يزدى استفاده كرده است.[۲]و فقط در يكى مورد افزون بر كتاب مذكور از كتاب «تعليقة على نهاية الحكمة» نوشته استاد مصباح يزدى استفاده كرده است.[۳]
- گفتنى است كه پاورقىهاى مترجم فقط ارجاعى است و در آن نام كتاب آموزش فلسفه و شماره درس مورد نظر آمده و در يك مورد نيز شماره صفحه مورد نظر از كتاب تعليقة على نهاية الحكمة ذكر شده است. هيچ پاورقى توضيحى و يا انتقادى در اين اثر مشاهده نشد.
- همچنين مترجم براى تسهيل امر آموزش از نمودارهايى نيز بهره برده است.[۴]
- مترجم در اثر حاضر هيچ افزودهاى بر متن اصلى كتاب -جز آنچه گذشت- ندارد ولى مىتوان گفت كه كاستى دارد به اين معنا كه همه مطالب ترجمه نشده است (برخلاف آنچه مترجم محترم در مقدمه ادعا كرده است. ر.ك: مقدمه كتاب، ص8) و مباحث تلخيص شده و در اين خلاصهسازى برخى از مباحث حذف شده است. البته پذيرفتنى است كه مباحث مهم كتاب، ترجمه شده است.
- براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مىشود: نويسنده چنين نوشته است: «الفصل الرابع عشر في العالم المادى و هو العالم المشهود، أنزل مراتب الوجود و أخسها، و يتميز من غيره بتعلق الصور الموجودة فيه، بالمادة و ارتباطها بالقوة و الاستعداد؛ فما من موجود فيه إلا و عامة كمالاته في أول وجود بالقوة، ثم يخرج إلى الفعلية بنوع من التدريج و الحركة، و ربما عامة من ذلك عائق، فالعالم عالم التزاحم و التمانع. و قد تبين بالأبحاث الطبيعية و الرياضية، إلى اليوم شىء كثير من أجزاء هذا العالم و الأوضاع و النسب التى بينها و النظام الحاكم فيها، و لعل ما هو مجهول منها أكثر مما هو معلوم. و هذا العالم، بما بين أجزائه من الارتباط الوجودى، واحد سيال في ذاته، متحرك بجوهره، و يتبعه أعراضه، و على هذه الحركة العامة حركات جوهرية خاصة نباتية و حيوانية و إنسانية؛ و الغاية التى تقف عندها هذه الحركة، هى التجرد التام للمتحرك، كما تقدم في مرحلة القوة و الفعل. و لما كان هذا العالم، متحركاً بجوهره سيالاً في ذاته، كانت ذاته عين التجدد و التغير، و بذلك صح استناده إلى العلة الثابتة، فالجاعل الثابت جعل المتجدد، لا أنه جعل الشىء متجدداً، حتى يلزم محذور استناد- المتغير إلى الثابت و ارتباط الحادث بالقديم».[۵]مترجم همان مطلب را به صورت پرسش و پاسخ و بهطور مختصر چنين ترجمه كرده است: «ويژگىهاى عالم ماده چيست؟ عالم مادى همين عالم مشهود است كه فروترين مراتب هستى است و صور موجود در آن همه متعلق به ماده و مرتبط با قوهاند. هر پديدهاى كه در اين عالم است در آغاز، همه كمالاتش بالقوه بوده و سپس درصورتىكه به مانعى برخورد نكند در اثر حركت به مرور از قوه به فعليت مىرسد، و لذا اين عالم، عالم تزاحم است. اين عالم با ارتباط وجودى كه ميان اجزاء آن برقرار است، يك واحد ذاتاً پويا و سيّال است كه با جوهر خويش در حال حركت به سوى هدف معيّنى است كه همان تجرّد تام است».[۶]ملاحظه مىشود كه ترجمه مذكور با آنكه درست است يعنى مطلب اشتباهى در آن وجود ندارد و نويسنده همين مقصود را اراده كرده است كه مترجم با پرسش و پاسخ رسانده است ولى نوشته مترجم كمتر است و شامل همه مطالب نويسنده نيست به اين معنا كه چكيده است و در اين خلاصه، مطالب مهم ترجمه شده است نه همه مطالب. همچنين برخى از مطالب در عبارت مذكور با آنكه مهمّ است ولى از آنجا كه عميق است و در سطحى بالاتر از فهم دانشجويان قرار دارد و يا خارج از مبحث اصلى است مانند مبحث جعل و ارتباط ثابت و متغير، ترجمه نشده است. پس شايسته است گفته شود كه اثر حاضر چكيدهاى است از همه مطالب مهمى كه -در سطح اطلاعات نوآموزان فلسفه اسلامى- در كتاب بداية الحكمة نوشته علامه طباطبايى آمده است.
پانويس
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- بداية الحكمة، العلامة السيد محمدحسين الطباطبايى، صححها و علق عليها الشيخ عباسعلى الزارعى السبزوارى، مؤسسة النشر الإسلامى التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة، الطبعة الاولى 1420ق.
پیوندها
مطالعه کتاب ترجمه بدایة الحکمة در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور