ارزیابی ادله قرآنی خلافت خلفا
نام کتاب | ارزیابی ادله قرآنی خلافت خلفا |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | دژآباد، حامد (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | |
مکان نشر | |
سال نشر | مجلد1: 1393ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE37162AUTOMATIONCODE |
معرفی اجمالی
ارزیابی ادله قرآنی خلافت خلفا، نوشته حامد دژآباد، کتابی است فارسی با موضوع کلام شیعه و تاریخ اسلام. مفسران و متکلمان اهلسنت براى اثبات شایستگى خلفا، به آیات قرآن و ادله دیگر تمسک جستهاند. نویسنده در این اثر به بررسى و نقد مبانی و مستندات قرآنی مفسران اهل سنت، بهویژه فخر رازی پرداخته است و هدفش از انجام این تحقیق، اثبات ضعف این مبانى و دلایل و بیان نقدهایى است که به شیوه استدلال آنها به آیات قرآن، براى اثبات خلافت ابوبکر و دیگر خلفا وارد است..[۱]
ساختار
کتاب با سخن ناشر شروع میشود و دارای فهرست مطالب، مقدمه، محتوا در سه فصل (کلیات و مفاهیم، مبانی امامت و خلافت از دیدگاه اهلسنت و ادله قرآنی اهل سنت) و کتابنامه است. نویسنده از دویستوسیویک منبع استفاده کرده است. از مهمترین آنها، ينابيع المودة لذوي القربی، النكت الاعتقادية شیخ مفید ، ميزان الاعتدال في نقد الرجال ذهبی، مفاتيح الغيب فخر رازی، معجم الكبير و الأوسط طبرانی، مسندهای احمد بن حنبل و بزار، مروج الذهب مسعودی ، مستدرک حاکم، مجمع البيان في تفسير القرآن طبرسی، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل زمخشری، فتوح البلدان بلاذری، فتح القدير شوکانی، الغدير علامه امینی، الصواعق المحرقة ابن حجر، صحاح مسلم و بخاری ، شرح نهجالبلاغة ابن ابیالحدید، سیره ابن هشام و.....[۲]
گزارش محتوا
دژآباد در مقدمه مینویسد: «برخى از مفسران و متکلمان اهل سنت، کوشیدهاند براى آنچه پس از درگذشت پیامبر اکرم(ص) رخ داد، مستندات قرآنى بیابند. آنان بر اساس مبانى خاصى که مطرح مىکنند، به آیاتى از قرآن کریم براى اثبات خلافت و برترى ابوبکر و دیگر خلفا استناد مىکنند. مهمترین مبانى اهل سنت عبارت است از: قرشى بودن، علم، اجتهاد، عدالت، ضرورت نداشتن افضلیت امام و ضرورت نداشتن نص. مهمترین مستندات قرآنى آنان نیز عبارت است از: آیات سوره لیل، آیه مخلفین (فتح: 16)، آیه ارتداد (مائده: 54)، آیه استخلاف (نور: 55)، آیه اولوا الفضل (نور: 22)، آیه غار (توبه: 40) و آیات سوره حمد و آیه صدیقین (نساء: 69). اهل سنت براى اثبات ادعاى خود، به دو محور «روایات و اجماع» و «تحلیل درونى از آیات» استناد کردهاند»..[۳]
او مینویسد روایات مورد استناد اهل تسنن درباره این امر ضعیف السند و مبتلا به معارض هستند. همچنین دلالت آیات مورد استناد آنان اجماعی نیست و مخالفهایی دارد. فصل اول کتاب به بیان کلیات و مفاهیم موضوع میپردازد. نویسنده در این مسیر، مقدمات و تعاریف بحث، موضوع تحقیق و بیان سؤالهای مرتبط با آن، هدف و ضرورت تحقیق و پیشینه آن را مطرح میکند و سپس به بیان تعریف لغوی و اصطلاحی خلیفه و امام میپردازد. او ضمن بیان جایگاه و اهمیت امامت و خلافت در بین مسلمانان، امامت را یکی از اصول دین شیعیان میشمرد و آن را منصب و مقامی الهی میداند. همچنین بیان میکند که امامت آخرین مرحله سیر تکاملی انسان است و شناخت امام اساس و پایه خداشناسی بوده، بلکه اساسا جهان هستی وابسته به وجود امام است..[۴]
او مینویسد: «امامت در مکتب امامیه، جزو اصول دین و از نظر لزوم اعتقاد، در ردیف توحید، نبوت و معاد است. منصب امامت در این مکتب، امتداد وظایف رسالت و پیامبرى است و امام، به تمام وظایفى که برعهده پیامبر(ص) بود، قیام مىکند و همه را انجام مىدهد. در این مکتب، فلسفه بعثت پیامبران، با فلسفه نصب امام، یکى است. همان عللى که ایجاب مىکند خداوند، پیامبرى را برگزیند، ایجاب مىکند که امامى را پس از پیامبر، منصوب فرماید»..[۵]
ادامه مباحث فصل اول کتاب در بیان فلسفه امامت و خلافت و وجوب وجود امام از دیدگاه فرقههای اسلامی است. نظر ابوبکر باقلانی، سیفالدین آمدی و سعدالدین تفتازانی از اشاعره، ابوعلی و ا بوهاشم جبائی و قاضی عبدالجبار از معتزله، ابوحفص نسفى از ماتریدیه در این قسمت بیان میشود و از دیدگاه امامیه هم ادله عالمان بزرگی چون علامه حلی، سید مرتضی و شیخ طوسی بر لزوم وجود امام به دلیل حفظ نظام اجتماعی مسلمانان، برقراری عدالت اجتماعی، انجام تکالیف اجتماعی، اجرای حدود الهی، لطف خداوند، حفظ شریعت به دست امام و تفسیر قرآن به دست او استدلال شده است..[۶]
نویسنده در فصل دوم، مبانی امامت و خلافت از دیدگاه اهل سنت را بیان و نقد میکند. او قرشی بودن، اجتهاد و علم و عدالت را از دیدگاه اهل سنت از شرطهای لازم امام میشمارد و در بیان شرطهای غیر لازم در دیدگاه سنیها از افضلیت امام سخن میگوید. منظور از قرشی بودن، بازگشت نسب شخص به نضر بن کنانه است و دلیل وجود ملکه اجتهاد در خلیفه از نظر اهل تسنن، لزوم حفظ کیان معنوی مسلمانان به دست خلیفه است. نویسنده در قسمت بیان اجتهاد و علم، روایاتی مربوط به واژه «أب» در آیه «وَ فَاکِهَةً وَ أَبّاً»؛ «و ميوه و چراگاه» (عبس: 31)» و کلاله در آیه 176 سوره نساء و اعتراف ابوبکر به عدم علمش به معانی این واژهها و همچنین مشکلات دیگر او درباره ارث جده، حد سارق و مسئله قضا و قدر را ذکر میکند. او همچنین روایات مربوط به عمر درباره حکم او به ترک نماز در صورت نبودن آب، پرسش عمر از علی(ع) درباره حکم زنی که شش ماهه زاییده بود، اعترافش به عدم درک معنی واژه «أب» در سوره عبس، و سخن او بر بالای منبر مبنی بر بازپسگیری میزان مهریه مازاد بر مهر زنان پیامبر در سایر زنان و اعتراض یکی از زنان به او با استناد به آیات 20 و 21 سوره نساء را هم در این فصل بیان مینماید. او در بیان شرط عدالت و حجیت اقوال صحابه از شروط لازم خلیفه نزد اهل سنت، به بیان مفهوم لغوی و اصطلاحی صحابه پرداخته، اقوال مختلف در عدالت صحابه را ذکر میکند. سپس آیات و روایاتی را که اهل سنت برای عدالت صحابه به آنها استدلال کردهاند، ذکر میکند و به ترتیب پاسخهایی اجمالی و تفصیلی به هرکدام از آنها میدهد. او سپس به نقد قول به حجیت قول تمامی صحابه میپردازد و بیان میکند که حتی برخی از خود صحابه هم یکدیگر را نقد میکردند. وی در پایان فصل دوم شروط غیرلازم برای خلیفه و امام از نظر اهل سنت را ذکر میکند و شرط افضلیت را به شکل ویژه مورد بررسی قرار داده و نظر اشاعره، معتزله و امامیه را در اینباره بیان میکند و مینویسد از نظر امامیه، امامت مفضول قبیح است و لزوم افضلیت وی را از دیدگاه قرآن و حدیث مورد اثبات قرار میدهد. همچنین به عقیده شیعه به لزوم وجود نص بر امامت امام اشاره میکند و بحث بیعت و ا نتخاب را مورد ارزیابی قرار میدهد..[۷]
فصل سوم کتاب به نقد و بررسی ادله قرآنی اهل تسنن بر خلافت خلفا پرداخته است. عالمان اهل تسنن برای این امر به آیات 17 تا 21 سوره لیل، 16 فتح، 54 مائده، 22 و 55 نور، 40 و 100 توبه، 6 و 7 حمد و 69 نساء، تمسک جستهاند. نویسنده تکتک این آیات را مورد بررسی قرار میدهد و ضمن بیان نظر هریک از شیعه و سنی درباره هرکدام، نظر اهل تسنن بهویژه فخر رازی را مورد نقد و ارزیابی قرار میدهد..[۸]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدا و کتابنامه در انتهای کتاب آمده است. ارجاعات در پاورقیها ذکر شده است. پاورقیها همچنین حاوی مطالب مفیدی در شرح و توضیح مطالب کتاب هستند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.