الرسالة الشمسية

    از ویکی‌نور
    الرسالة الشمسیة
    الرسالة الشمسية
    پدیدآورانکاتبی قزوینی، علی بن عمر (نويسنده)
    ناشربيدار
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1384 هـ.ش
    چاپ2
    زبانعربی


    معرفى اجمالى

    الرسالة الشمسية، تأليف ابوعمر بن على شافعى، ملقب به نجم‌الدين و معروف به كاتبى قزوينى (متوفى 675ق)، از اساتيد علامه حلى و قطب‌الدين شيرازى و از شاگردان خواجه نصير طوسى است. كاتبى قزوينى به تشيع رغبتى وافر داشت و در حوزه‌ى درس قزوين تدريس مى‌كرد. اين اثر يكى از درس‌نامه‌هاى منطقى بسيار مهم است كه شروح فراوان بر آن نوشته شده است. نويسنده، آن را براى خواجه شمس‌الدين محمد جوينى، معروف به صاحب ديوان نوشته و به همين دليل آن را شمسيّه ناميده است [۱].

    ساختار

    كتاب، مشتمل بر يك مقدمه، سه مقاله و يك خاتمه است. هريك از مقالات كتاب، خود در ضمن چند فصل و خاتمه نيز در ضمن دو مبحث تدوين شده است.

    «الرسالة الشمسية»، به لحاظ شيوه تأليف، از آن‌گونه كتاب‌هاى منطقى بشمار مى‌آيد كه ساختارى دو بخشى شامل معرف و حجت يا تصور و تصديق دارند. اين روش تدوين را نخست ابن سينا در بخش منطق كتاب الإشارات و التنبيهات به كار گرفته است. پس از آن، «الشمسية» نجم‌الدين كاتبى نيز با همين سياق تأليف شده است [۲].

    گزارش محتوا

    از برخى قرائن چنين استفاده مى‌شود كه رساله شمسيه در زمان خود تدريس مى‌شده و محور علم منطق و مورد توجه علما بوده است و لذا شرح و تعليقه‌هاى زيادى بر آن زده شده است [۳]. قطب رازى، استاد تفتازانى، بر آن شرح نوشته و تفتازانى در شرح خود تحت تأثير شرح وى بوده است [۴]. شرح تفتازانى بر بخش تصورات رساله «الشمسية» است كه تفتازانى آن را در 752ق، در شهر جام تأليف كرده است [۵].

    بر اين اثر، علامه حلى شرحى عالى نوشته است كه «القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية» نام دارد. وى در مقدمه‌اش بر اين اثر درباره رساله شمسيه مى‌نويسد: در اين كتاب، فوائد و نكات و مسائل دشوار به‌ايجاز و اختصار ذكر شده است [۶].

    كاتبى قزوينى ، در مقدمه رساله شمسيه به اين نكته تصريح مى‌كند كه عقلا متفقند كه علوم و به‌ويژه علوم يقينى، والاترين مطالب و ارزشمندترين فضائل و صاحب آن شريف‌ترين اشخاص بشر است و اطلاع بر دقائق آن و احاطه به كنه حقائق آن تنها به‌وسيله علم «منطق» ممكن است؛ چراكه به‌وسيله علم منطق است كه صحيح آن از ناصواب مشخص مى‌شود [۷]. وى همچنين همان‌گونه‌كه در مقدمه به آن تصريح كرده [۸]، از قزوينى خواسته است كه كتابى مشتمل بر قواعد و حاوى اصول و ضوابط منطق تأليف كند و كتاب حاضر در پاسخ به خواسته ايشان است.

    اكنون به‌اختصار به مطالب مقالات كتاب اشاره مى‌شود:

    1. در مقاله اول كتاب، بحث مفردات در ضمن چهار فصل بيان شده است. دلالت لفظ بر معنا، معانى مفرد، مباحث كلى و جزئى و مبحث تعريفات در اين بخش مورد بررسى قرار گرفته است [۹].
    2. در مقاله دوم كتاب، قضايا و احكام آن در ضمن يك مقدمه و سه فصل تبيين شده است. نويسنده ابتدا قضيه را قولى مى‌داند كه بتوان قائل آن را صادق يا كاذب ناميد. سپس قضاياى حمليه و شرطيه و انواع آن را با ذكر مثال توضيح مى‌دهد. در بحث از احكام قضايا نيز مباحث تناقض، عكس مستوى، عكس نقيض و تلازم شرطها را بيان مى‌كند [۱۰].
    3. نويسنده در مقاله سوم كتاب در پنج فصل به موضوع قياس پرداخته است. وى ابتدا در تعريف قياس مى‌نويسد: قياس منطقى قولى است، فراهم‌آمده از چند قضيه، به‌نحوى كه اگر مقدمه‌هاى آن قضايا درست باشند، از آن قول، به‌طور ذاتى قول صحيح ديگرى لازم آيد. وى سپس به تعريف صغرى، كبرى، حد وسط و اشكال چهارگانه‌اى كه از چگونگى قرار گرفتن حد وسط ايجاد مى‌شود مى‌پردازد [۱۱]. سپس مباحث ديگرى را مطرح و در آخرين فصل كتاب به‌اختصار به معرفى قياس مركب، قياس خلف، استقراء و تمثيل در بخش لواحق قياس مى‌پردازد [۱۲].

    در خاتمه كتاب، دو مبحث مطرح شده است: ابتدا مواد قياس كه عبارت باشد از يقينيات و غير يقينيات ذكر شده است. وى قياسى را كه از اقسام شش‌گانه يقينيات تشكيل شده باشد، برهان ناميده است. در ادامه، اقسام شش‌گانه غير يقينيات، مانند مشهورات، مسلمات و مقبولات را نيز با ذكر مثال معرفى كرده است.

    در بحث دوم خاتمه، به اجزاى علوم كه عبارت باشد از موضوعات، مسائل و محمولات پرداخته شده است [۱۳].

    پانويس

    1. مقدمه، ص 1
    2. بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ص 670
    3. علامه حلى، حسن بن يوسف، ص 166
    4. حداد عادل، غلامعلى و همكاران، ص 607
    5. بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، ص 667
    6. علامه حلى، حسن بن يوسف، ص 165
    7. مقدمه، ص 1
    8. صفحه 1
    9. متن كتاب، ص 4 - 13
    10. همان، ص 13 - 31
    11. متن كتاب، ص 32
    12. همان، ص 42
    13. همان، ص 43 - 47

    وضعيت كتاب

    اين رساله، فاقد هرگونه فهرست و پاورقى است.

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. بجنوردى، سيد كاظم و همكاران، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، جلد 15، چاپ اول، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1387.
    3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران، دانشنامه جهان اسلام، جلد 7، چاپ اول، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، تهران، 1382.
    4. علامه حلى، حسن بن يوسف، القواعد الجليّة في شرح الرسالة الشمسية، مؤسسه نشر اسلامى، قم، 1414ق.


    وابسته‌ها