تحفة الفتی في تفسير سورة هل أتی

    از ویکی‌نور
    تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی
    نام کتاب تحفة الفتی في تفسیر سورة هل أتی
    نام های دیگر کتاب
    پدیدآورندگان بهارزاده، پروين (محقق و مصحح)

    دشتکی، منصور بن محمد (نويسنده)

    زبان عربی

    فارسی

    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏102‎‏/‎‏933‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏5‎‏ت‎‏7
    موضوع تفاسیر (سوره دهر)

    تفاسیر اهل سنت - قرن 10ق.

    ناشر مرکز پژوهشی ميراث مکتوب
    مکان نشر تهران - ایران
    سال نشر 1381 هـ.ش
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE10668AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، از آثار غياث‌الدين منصور دشتكى شيرازى (866 - 948ق) است كه در آن، آيات هفتاد و ششمين سوره قرآن كريم را كه به نام‌هاى «انسان»، «دهر» و «هل أتى» ناميده مى‌شود، به‌صورت تفسير ترتيبى و به شيوه‌اى مختصر با گرايش فلسفى و عرفانى و تأويلى توضيح داده است.

    اين اثر پژوهشى، به زبان عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فنى كلامى، فلسفى و عرفانى نوشته شده و با تصحيح و مقدمه عالمانه سركار خانم پروين بهارزاده و همراه ترجمه‌اى شيوا به زبان فارسى و نيز تعليقات دو زبانه (عربى - فارسى) از ايشان منتشر گرديده است.

    ساختار

    اثر حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى كتاب (شامل مقدمه و 26 مشرق به ترتيب آيات سى‌ويك‌گانه سوره انسان) تشكيل شده است. هرچند زبان و ادبيات مقدمه مصحح اين اثر، فارسى و متناسب با نسل معاصر، روان و زيبا است، ولى زبان متن اثر، چنين نيست و عربى قديمى و سرشار از اصطلاحات فلسفى و عرفانى است و البته تعليقات مصحح كه به‌صورت دو زبانه (عربى - فارسى) نوشته شده، چنين مشكلى ندارد و روشن و رسا است.

    مصحح از منابع قابل توجهى (169 كتاب فارسى و عربى و 5 مقاله فارسى) از آثار مهمّ انديشمندان قديم و جديد براى توليد اثر حاضر بهره برده است.

    شيوه نويسنده در اين اثر، پژوهشى است و در آن كوشيده است افزون بر نقل و بيان آراى ديگران، نقدها و نوآورى‌هاى خود را نيز شرح دهد.

    گزارش محتوا

    درباره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:

    1. مصحح در مقدمه‌اش كه زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش آن را معين نكرده است، چند نكته را يادآور شده است: الف)- رساله تحفة الفتى في تفسير سورة هل أتى، تفسيرى است فشرده و سرشار از اشارات فلسفى و عرفانى...؛
      ب)- نويسنده، كوشيده است تا ضمن تفسير آيات سوره انسان، علاوه بر ذكر آراء ديگر مفسران، مطالب نو و كشفيات خود را كه غالباً رنگ‌وبوى فلسفى و عرفانى و تأويلى دارد، در قالب جملاتى كوتاه و اشاره‌اى عرضه كند؛
      ج)- نويسنده در موارد متعدد، تفصيل مطالب را به رساله‌هاى ديگر خويش احاله كرده و درك عميق آن را به داشتن ذوقى سليم و فهمى مستقيم مشروط كرده است و... [۱].
    2. نويسنده در تفسير آيه Ra bracket.png مُتَّكِئينَ فيها عَلَى الْأَرائِكِ لا يَرَوْنَ فيها شَمْساً وَ لا زَمْهَريراً [انسان–13] La bracket.png

    چنين آورده است: «... آيه بيانگر اثبات لذات و نفى درد و رنج در بهشت است. «شمس»، مشقتى توأم با شوريدگى و «زمهرير»، سرما و جمودى است كه كاهلى و بى‌خبرى در پى دارند و بهشت عارى از اين دو رنج است [۲].

    1. نويسنده در تفسير آيهRa bracket.png إِنَّ هذا كانَ لَكُمْ جَزاءً وَ كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً [انسان–22] La bracket.png

    چنين آورده است: «مقصود آن است كه آن نعمت كه به شما عنايت شد، به ميزان تلاش و كوشش شما است؛ يعنى همه آن فعاليت‌هاى حسى و عقلى شما براى دستيابى به آن است و سپاس از جانب خدا به اين معنا بازمى‌گردد كه وى در دايره علم خويش اهميت و سزاوارى اينان را به آن نعمت‌هاى بخشوده، سنجيده است و الله اعلم» [۳].

    1. نويسنده مطالبش را با مناجاتى جالب به پايان برده كه سركار خانم پروين بهارزاده آن را به اين صورت زيبا ترجمه كرده است: «بارالها! اى آنكه هستى را حيات بخشيدى و اى آنكه اسير و دربند را صاحب اختيارى! بنده‌اى كه سر بر آستانت مى‌سايد و ميهمان ناخوانده خوان كرمت گشته است، اميد آن دارد كه توبه‌اش بپذيرى؛ عفو و بخششت مقصود اوست و...» [۴].
    2. نويسنده گاه از اشعار فارسى نيز براى توضيح مطالبش استفاده كرده است، مانند استشهاد به اين ابيات از مولوى:
      گر نبودى خلق، محجوب و كثيف ور نبودى حلق‌ها، تنگ و ضعيف
      در بيابان، داد معنى دادمى غير از اين، نطق دگر بگشادمى
      من چه گويم يك رگم هشيار نيستوصف آن يارى كه او را يار نيست
      [۵].
      1. در پايان متن كتاب نوشته شده است: «قد تمّ كتابة تفسير سورة الإنسان في يوم الإثنين التاسع من شهر ربيع‌الآخر سنة تسعين و تسعمائة الهجرية» (نگارش تفسير سوره انسان در روز دوشنبه نهم ماه ربيع‌الثانى سال 990 هجرى تمام شد) [۶]. به نظر مى‌رسد اين جمله كلام نويسنده كتاب نيست و گفته كاتب نسخه خطى است.

      وضعيت كتاب

      براى كتاب حاضر، افزون بر فهرست تفصيلى مطالب (مقدمه كتاب، ص هفت - ده)، فهرست‌هاى فنى - شامل آيات، احاديث، كتب و اشعار - [۷] و فهرست منابع [۸] فراهم شده است.

      كتاب حاضر، مستند است و مصحح، ارجاعاتش را به‌صورت پاورقى براى مقدمه و متن كتاب، در پايان هر صفحه آورده است. اين پاورقى‌ها، معمولاً ارجاعى است و نويسنده، نام كتاب مورد استناد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده [۹] و گاه توضيحى نسخه‌شناختى به‌صورت كلى است [۱۰] و گاه موارد اختلاف نسخه‌ها را به‌صورت جزئى مطرح كرده است [۱۱] و گاه معانى لغات را شرح داده است [۱۲] و گاه متن آيه يا ترجمه فارسى آن را آورده است [۱۳] و...

      همچنين مصحح پى‌نوشت‌هايى پژوهشى بر مطالب كتاب نوشته است [۱۴]. در برخى از اين پى‌نوشت‌ها، توضيحاتى تاريخى و رجالى است [۱۵] و برخى ديگر شرح لغات و اصطلاحات [۱۶] و بعضى ديگر توضيحاتى در مورد معانى روايات است [۱۷] و برخى تبيين معناى يكى از اصطلاحات علم حديث، مانند روايت مستفيض است [۱۸] و...

      همچنين مصحح، متن عربى را به زبان فارسى به‌صورت شيوا و مختصر ترجمه كرده است [۱۹]. وى تصويرى از آغاز و انجام نسخه خطى كتاب حاضر را نيز آورده است [۲۰]. همچنين شجره‌نامه خاندان دشتكى را تحت عنوان «سلسه آباء بيت دشتكى» آورده و نسب غياث‌الدين منصور دشتكى شيرازى را تا حضرت اميرالمؤمنين على (ع) ذكر كرده است [۲۱].

      پانويس

      1. ر. ك.: مقدمه مصحح، ص يازده - بيست و نه
      2. متن كتاب، ص 141 و مقايسه شود با: همان، ص 44
      3. همان، ص 148 - 149 و مقايسه شود با: همان، ص 54
      4. همان، ص 155
      5. متن كتاب، ص 40
      6. همان، ص 61
      7. متن كتاب، ص 159 - 169
      8. همان، ص 171 - 180
      9. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 3 و...
      10. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 1، پاورقى 1 و...
      11. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 14، پاورقى 1، 2، 3، 5، 6، 7 و...
      12. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 24، پاورقى 14 و...
      13. به‌طور مثال، ر. ك.: همان، ص 25، پاورقى 4 و 5 و...
      14. همان، ص 63 - 108
      15. مثلاً ر. ك.: همان، ص 63، پى‌نوشت 1
      16. مثلاً ر. ك.: همان، ص 81 - 82، پى‌نوشت 20 و ص 82، پى‌نوشت 21. و ص 83، پى‌نوشت 22 و ص 98، پى‌نوشت 41 و 42 و...
      17. مثلاً ر. ك.: همان، ص 93، پى‌نوشت 33
      18. مثلاً ر. ك.: همان، ص 94، پى‌نوشت 34
      19. همان، ص 109 - 155
      20. همان، ص 90 - 91
      21. همان، ص سى و سه

      منابع مقاله

      مقدمه و متن كتاب.


      وابسته‌ها

      پیوندها