مقامات الحریری
نام کتاب | مقامات الحریری |
---|---|
نام های دیگر کتاب | الـمسمی بالمقامات العربیه |
پدیدآورندگان | حریری، قاسم بن علی (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJ 4047 /م7 |
موضوع | نثر عربی - قرن 5ق. |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1425 هـ.ق یا 2005 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE10808AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«مقامات الحريرى» يا «المقامات الأدبيه» كتابى است به زبان عربى، كه نويسنده آن را به تقليد از شيوه بديعالزمان همدانى در 50 مقامه نگاشته و در تصنع و تكلف از او نيز در گذشته است.
مقامات، جمع «مَقامه»، قسمى است از اقسام قصص است كه با صرف نظر از تكلفات لفظى و معنوى كه در آن هدف اصلى است، از جنبه داستانى هيچگونه ارزش و تنوعى ندارد و مقصود نويسنده از ابداع و انشاء آن اين است كه بتواند با فراغ بال و وسعت مجال، هر چه بيشتر صنايع لفظى و بديعى به خصوص سجع را در آن بهكار برده و در لغتپردازى و تركيبسازى، نهايت هنر خود را در فن نثرنويسى به شيوه معمول در اين دوره ارائه دهد.
از جنبه داستانى، مقامات عبارت است از داستانهايى كوتاه و مستقل كه تنها وجه ارتباط آنها با يكديگر راوى واحدى است كه شخص معينى را در حالات مختلف وصف مىكند. همچنين دانستنى است كه نام هر مقامه، مأخوذ از مكانى است كه داستان در آن اتفاق افتاده مانند مقامه حلبيه، مقامه موصليه.
ساختار
كتاب مشتمل بر مقدمهاى كوتاه از نويسندهاى ناشناس و پنجاه بخش (مقامه) است.
هدف نگارنده از اين پنجاه مقامه به گفته خود وى آن است كه دانشپژوهان را در حفظ زبان و ادبيات تشويق و ترغيب نمايد تا با خواندن آنها علاوه بر آن نوعى تفريح و سرگرمى هم باشد.
گزارش محتوا
حريرى(446-516ق) بزرگترين مقامهنويس بعد از بديع الزمان همدانى است. وى ضمن آنكه توانسته است فوتوفن كار بديع الزمان را به دقّت دريابد و اقتباس كند، از جهاتى نيز مقامه را تكامل بخشيده، به حدّى كه ديگر كسى نتوانسته است فن مقامه را در اين چارچوب معين از حريرى درگذراند يا حتى به سطح او برساند. از همين لحاظ مقامات حريرى در زمان خود او بيش از هفتصد بار نسخهبردارى شده، و طى قرنها اديبان شروح متعدد بر آن نگاشتهاند كه جنبه تدريس و تعليم ادب در سطوح عالى ادبى داشته است. معروفترين اين شرحها، شرح احمد بن عبدالمؤمن الشريشى(متوفى 620ق) است.
مقامهنويسان بعد از حريرى غالباً از او تقليد كردند و اين در ركود فن مقامه از جهت معنوى اثر داشت، چرا كه انحراف حريرى را از جوهر اصلى مقامه بديع الزمان (يعنى انتقاد و پرخاش اجتماعى) و گرايش هرچه بيشتر به لفاظى بىمحتوى ادامه دادند و تحكيم بخشيدند، بىآنكه استعداد بىنظير حريرى در ساختن كاخهاى شكوهمند از واژگان درخشان را داشته باشند.
مقامات رازگشاى درون پوشيده نويسنده است. درونى كه گشايش آن تنها با شناخت زبان و سبك مقامات و رمزهاى آن ممكن خواهد بود؛ زيرا نويسنده «در باب هر چيز و هركس كه بنويسد، سرّ خود را بازگفته است». خواننده مقامات با خواندن نثر داستانى آن عمق وجود نويسندهاش را مىيابد و در دنياى او، رازهايى را كشف مىكند كه اگر آنها را به خود نويسنده بازگويد، شايد با حيرت و اعتراض او روبرو شود.
نويسنده مقامات قصد دارد تا مسائلى را پيرامون فرد و جامعه عصر خويش مطرح كند و موضعگيريهاى خود را نسبت به اين مسائل به خواننده منتقل كند. وى براى انتقال اين انديشهها و بيان جهتگيرىهاى خود، زبان ويژهاى را برگزيده است كه تكرار برخى عوامل در آن، گرايشهاى ذهنى وى را نشان مىدهد.
به هنگام بررسى سبك مقامات حريرى، به محورهاى زير مىتوان اشاره كرد:
الف: شيوه تصنع و تكلف در نثرنويسى: عصر حريرى عصرى است كه اديبان و خوانندگان آثار ادبى، تنها به آثار مصنوع و متكلف ارزش مىدهند و توانايى اديب را در نگارش چنين نثرى مىسنجند.
از مهمترين ويژگيهاى نثر حريرى، استفاده وى از كنايات ميباشد. شايد بتوان اين ويژگى را از مهمترين و شايع ترين خصوصيت بلاغى مقامات او دانست. وى علاوه بر استفاده از كنايات، جاى جاى مقامات خود را با مثلها و حكمتها نيز آراسته است. از سوى ديگر براى نشان دادن توانايى خود در عرصههاى علمى، از معماهاى نحوى و فقهى نيز بهره برده است.
استفاده حريرى از آيات قرآنى، احاديث، كنايات، مثلهاى، معماهاى نحوى و فقهى وى را از پرداختن به بزرگترين گنجينه واژگان عربى، در مقامات خويش بازنداشته است و همين امر باعث شده مقامات وى بسيارى از واژگان عربى را دربر بگيرد.
ب:تسلط او در بهرهگيرى از توانايىهاى زبان: حريرى در مقامات خود از قدرت القايى زبان بهره بسيار برده است تا از الهام معناى لغوى آن، در بيان خود سود جويد. استفاده حريرى از استعارات، كنايات و... امرى غيرقابل انكار است. هدف وى از گزينش واژهها، بهرهگيرى از معانى مجازى و قدرت القايى آنهاست تا با اين روش نيازهاى داستان و علائق شخصيتهايش را برآورده سازد.
ج-هنرنمايى در ارائه زبان و نثر آهنگين براى شناساندن ناهنجارىهاى اجتماعى: از ديگر ويژگىهاى سبك حريرى، ترسيم مشكلات و نابسامانىهاى اجتماعى عصر عباسى با زبان و لحن بدبينانه و در قالب نثرى آهنگين و زيباست. اين ويژگى سبب شده است تا مقامات حريرى، مرجع و مأخذ ارزشمندى براى شناخت زبان عربى و جامعه طبقاتى عصر عباسى گردد. حريرى همچون يك جامعهشناس در پى ترسيم پيچيدگىها، مشكلات و تنگناهاى اجتماعى است.
د-كاربرد شعر در لابلاى نثر: استفاده از شعر در لابلاى نثر، يكى از ويژگىهاى نثر فنى است كه مقامات حريرى، كه قسمت اعظم آن به نثر نگاشته شده، حاوى اشعار فراوانى است كه هيچيك تكرار مطالب نثر و قطعهاى زايد نيست كه بر نثر داستان سنگينى كند.
نقل شده كه حريرى قهرمان داستان خود را از يك شخص واقعى-سائلى در مسجد بصره، يا اديبى به نام مظهر بن سالار- گرتهبردارى كرده است. اگر هم انگيزه حريرى در نوشتن مقامات چنين چيزى بوده باشد، خود معترف است كه منبع الهام اصلى او مقامات بديع الزمان است. وى نه تنها در سبك نوشتن و موضوع و مضمون، بلكه حتى در اسامى بعضى مقامات از بديع الزمان تقليد كرده است. تفاوتى كه هست آن است كه فكر و نظر و تكلّف در كار حريرى بارز است، درحالىكه عبارات بديع الزمان صافتر و سليستر و طبيعىتر افتاده است. از همان نخستين مقامه حريرى (الصنعائية) كه اقتباسى است از«مقامة الخمرية» بديع الزمان با اين قرينهسازى آشنا مىشويم.
اما راوى مقامات در اين كتاب، شخصى است به نام حارثبن همام كه شيفته نوادر ادب و لطايف ادبى و خطابههاى شيرين مسجّع و كثيرالسفر است و قهرمان داستانها، پيرمردى است شوخ و گدا و خوشمشرب و خطيب و داناى علوم و فنون ادبى به نام ابوزيد سروجى، كه گاه سيماى فرزانگان را دارد و گاه سيماى گدايان و هنر او جز اين نيست كه با خطابههاى بليغ خود همگان را بفريبد و دريوزگى كند. اين نوشتار حاوى پنجاه مقامه است كه مقامه نخست آن، مقامه آشنايى حارث و خواننده مقامات با ابوزيد است و اين آشنايى در مقامههاى بعد بيشتر و عميقتر مىشود.
چنانكه در مقامهها آمده است، ابوزيد سروجى، گاه چهرهاى نيك دارد، وى پيرمردى است زيرك و باهوش، چنانكه در پايان مقامه مراغيه از پذيرفتن ديوان دبيرى و انشاى امير سرباز مىزند چراكه معتقد است، امرا گاه خشم مىگيرند و گاه لطف مىورزند. از اينرو، در نظرش تكيه بر اين شغل، از خردورزى به دور است و درويشى و بيابانگردى بسيار بيشتر از آن حرفه، مايه خرسندى اوست.
دانستنى است كه وى در اكثر مقامهها از جمله مقامه شيرازيه و شتويه، با آرامش خاصى مىنشيند و سكوت اختيار مىكند تا ديگران در ميدان سخن، جولان كنند و آنگاه كه ضعف و ناتوانى آنان آشكار مىگردد خود به ميدان درمىآيد و گوى براعت از همگان مىربايد.
ابوزيد سروجى در پايان اغلب مقامهها از جمله مقامه صوريه آنگاه كه از نام و نسبتش مىپرسند خود را اهل سروج معرفى مىكند و قبيله غسان و زادگاهش را به وجهى نيكو مىستايد.
اما در مقامه كرجيه، از دادن پاسخ به اين سؤال خوددارى مىكند و مىگويد فخر، به پرهيزگارى است نه به افتخارات گذشته نسبى.
در مقامه طيبيه در پاسخ سؤال جوانى كه در مورد موطنش مىپرسد، پاسخ صريحى نمىدهد و در مقامه تظيسيه از دادن پاسخ اعراض مىكند و در مقامه شيرازيه در برابر اين سؤال مىگريد و در مقامه نجرانيه، از زادگاهش با غم و اندوه ياد مىكند.
ابوزيد در مقامه رقطا، آنگاه كه حارث بن همام از او تقاضاى رساله رقطاء را مىكند، به همراه رساله، زر هم مىبخشد.
حريرى خود، مردى ژوليده و بد لباس بود و قيافه و ظاهرى درخور دانش و هنر و مقامش نداشت و عادت داشت به اينكه ريش خود را بكند (و مشهور است كه يك بار از خليفه به عنوان جايزه درخواست كرد كه وى را در كندن موى ريشش آزاد بگذارند!). شايد آن صحنههاى مؤثر در مقامات حريرى كه از وراى ظاهرى چركين و خوار و خفيف ناگهان فصاحت و بلاغت و علم و اطلاع ابوزيد سروجى برق مىزند و چشمها را خيره مىسازد، وصف حال نويسنده است و انگيزه شخصى دارد.
وضعيت كتاب
ناصر بن ابى المكارم عبدالسيد بن على مطرزى (متوفى610ق) از ادباى نامى و نحويين معروف و لغويين مشهور، الايضاح را در شرح آن نوشته است.
اين كتاب توسط آقاى طواق گلدى گلشاهى به فارسى ترجمه و توسط وى توضيحاتى بدان افزوده شده است.
نسخه حاضر در برنامه مشتمل بر تعليقاتى، كه نويسنده آن شناخته نيست و نيز فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است. كتاب مشتمل بر الفاظ، عبارات و امثال دشوارى است كه در پارقى شرح شده است.
منابع مقاله
1- ذكاوتى قراگزلو، على رضا، مقامه نويسى بعد از بديع الزمان، مجله معارف، مرداد- آبان 1363، ش2، ص 59-86.
2- دانشنامه جهان اسلام، ج13، ص 94-95.
3- دادخواه، حسن و جمشيدى، ليلا، بررسى تطبيقى سبك ادبى در مقامات حريرى و حميدى، پژوهشنامه علوم انسانى، شماره 54، تابستان 1386، ص 237-254.