در ملکوت حج
نام کتاب | در ملکوت حج |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | منصوری لاریجانی، اسماعیل (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | |
موضوع | |
ناشر | مشعر |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1388 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE18291AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
در ملكوت حج، اثر اسماعيل منصورى لاريجانى (متولد 1337ش، روستاى رينه لاريجان) است كه در آن، برخى از حكمتها و اسرار حج را با استفاده از كتاب و سنت و كلمات عارفان و شاعران توضيح داده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه نويسنده و متن اصلى (شامل 5 فصل) تشكيل شده است.
روش نويسنده در اين اثر، نقلى - تحليلى است و از آيات و روايات و كلمات عارفان استفاده كرده است.
نويسنده براى توليد اثر حاضر از منابع متعددى (42 منبع) بهره برده است.
گزارش محتوا
برخى از نكات جالب و آموزنده اين اثر عبارت است از:
- در مقدمه نويسنده كه در تاريخ سهشنبه بيست و دوم مرداد 1387ش، نوشته شده، چنين آمده است: ستايش خداى بىهمتا را كه الطاف بيكرانش همواره بر ساحت عالم و آدم جارى است و اسباب تعالى و رشد بندگانش فراهم. فلسفه عبادت و دعوت انسانها به بندگى و انجام فرمانهاى الهى، همه خيرخواهى خداوند مهربان در حق بندگان است... خوشا حاجيانى كه توفيق توبه خالص پيدا كردهاند و از هرچه غير خدا بريدهاند. كسانىكه راه ورود اغيار بر دل بستهاند و قلبشان پيوسته با ياد محبوب آباد و از همه تعلقات آزاد است...
- آنچه در اين نوشتار مىخوانيد، بيان اسرار حج از زبان گويا و نورانى اهلبيت(ع) است. همچنين به بازتاب تجربه بزرگان اهل عرفان و سلوك مىپردازد... شيوه ما در نگارش اين كتاب، گزارشگونه است و نجواى دلى مشتاق به لقاى پروردگار، كه با موانع و حجابهاى فراوان دست به گريبان شده، از چنگاندازىهاى شيطان خسته و از فتنهانگيزىهاى نفس، پريشان است [۱].
- مسجد خانه خدا است، پس نبايد غير او را در آن پرستش كرد. مسجد محل عبادت و خانه مخصوص ملاقات با خداست؛ ازاينرو، محل اجتماع انسانهايى است كه خواهان ارتباط با خدا و نزديكى هرچه بيشتر با او هستند. در اين خانه همواره بهسوى بندهاى كه خواستار برقرارى، تحكيم و تقويت رابطه خويش با خداوند باشد، گشوده است. به همين دليل، اسلام، ارزش فراوانى براى مسجد قائل شده است و مقام والايى براى افرادى كه براى انجام فرايض به مسجد مىروند و ارتباط خود را همواره با اين حريم امن الهى حفظ مىكنند، ترسيم كرده است. پيامبر خدا(ص) در اينباره مىفرمايد: «المسجد بيت كل تقي»؛ «مسجد خانه هر پرهيزكارى است»؛ يعنى مسلمانانى كه براى بهجا آوردن عبادتهاى فردى و اجتماعى و اطاعت از فرامين الهى، مسجد را برمىگزينند، در واقع اين خانه را از صاحبش اجاره كردهاند. خوشا به احوال كسانى كه هرچه بيشتر به فضاى ملكوتى چنين خانهاى پناهنده مىشوند و در سايه كرامات صاحبخانه قرار مىگيرند... [۲].
- دل، اگر پاك باشد دعايش مستجاب مىشود؛ يعنى از خدا هرچه بخواهد و خير او در آن باشد، مورد اجابت واقع مىشود. امام كاظم(ع) در اينباره مىفرمايد: أوحى الله تعالى إلى داود(ع) يا داود حذر و أنذر أصحابك عن حب الشهوات، فإن المعلقة قلوبهم بشهوات الدُّنيا قلوبهم محجوبة عني؛ اى داوود! ياران خود را از حب شهوات برحذر دار، زيرا دلهايى كه به شهوتهاى دنيا آويخته باشند، از من دور هستند [۳].
- وقتى كه حاجى از همه تعلقات بيرونى و درونى رها مىشود و انانيت خود را در قربانگاه حضور قربانى مىكند، شيطان بهشدت عصبانى شده، با تمام قوا به او حملهور مىگردد. به همين سبب، رمى جمرات، دور كردن جنود شيطان از درون و بيرون است. همچنين تشبه جستن به حضرت ابراهيم(ع) است؛ زيرا شيطان در اين محل نزد او آمد تا شبههاى در حج او پديد آورد، يا با ارتكاب گناهى، او را دچار فتنهاى سازد؛ ازاينرو، خداوند متعال به ابراهيم(ع) دستور داد كه با انداختن سنگ، او را دور و از خود مأيوس گرداند [۴].
- حاجى بايد همواره محبتى را كه از خدا ذخيره كرده، حفظ كند و نيز روزبهروز بر عشق و محبت خود نسبت به خدا بيفزايد تا مصداق عينى اين آيه شريفه باشد: و الذين آمنوا أشد حبا لله [۵]؛ «و كسانى كه اهل ايمانند كمال محبت و عشق را براى خدا ذخيره دارند». البته اين وظيفه هر مؤمن است كه شبانهروز در تحصيل محبت خدا تلاش كند. بهترين راه دريافت محبت الهى ذكر الله است: «علامة حب الله تعالى حبُّ ذكر الله»؛ «نشانه دوستى خداى تعالى علاقه به ياد اوست» [۶].
- الهى! آنگاه كه پوچم هيچ مىشوم، احساس مىكنم كه زمين هم تحمل مرا ندارد، آسمان مىخواهد بر سرم خراب شود. همه مرا مىرانند، درحالىكه هنوز از زشتىهاى درونم بىخبرند. الهى! در آن حالات بىكسى و رسوايى، تو پذيراى من مىشوى و با نغمه اميدآفرين «لا تقنطوا من رحمة الله» ، مرا بهسوى خود مىخوانى. نسيم مهربانىات غبار نااميدى را از جانم مىزدايد، آرامش رفتهام را بازمىگرداند، مرا دوان دوان به كوى انس تو مىرساند، استغفار را بر زبانم جارى مىسازد و... [۷].
- نويسنده كه از ذوق شعرى هم برخوردار است، از جمله چنين سروده است:
ستايش سزاى خداى كريم | خدايى كه رحمان است و رحيم | |
ستايش، خدايى كه دلسوز ماست | فروغ دل آتشافروز ماست | |
ستايش، سزاى خداى غنى است | سر التفاتش، با چون منى است | |
به غيرش اگر دست يارى دهم | سرانجام خود را به خوارى دهم | |
سعادت چه جويم سعادت تويى | كمال سعادت بهغايت تويى | |
تو باشى در عالم پناهگاه من | خريدار اشك و غم و آه من |
[۸].
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، فهرست تفصيلى مطالب در آغاز آن و فهرست منابع در پايان آن تنظيم شده است.
كتاب حاضر، مستند است و نويسنده ارجاعات و توضيحاتش را بهصورت پاورقى آورده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.