تاريخ سجستان/ تعريب

    از ویکی‌نور
    تاریخ سجستان/ تعریب
    نام کتاب تاریخ سجستان/ تعریب
    نام های دیگر کتاب من المصادر الفارسیه فی التاریخ الاسلامی
    پدیدآورندگان مؤلف ناشناخته (قرن 5 ق) (نويسنده)

    علی، محمود عبدالکریم (تعريب)

    زبان فارسی
    کد کنگره ‏DSR‎‏ ‎‏2039‎‏ ‎‏/‎‏ی‎‏805‎‏ ‎‏ت‎‏203‎‏
    موضوع سیستان - تاریخ

    نثر فارسی - قرن 5ق. - ترجمه شده به عربی

    ناشر المجلس الأعلی للثقافة
    مکان نشر قاهره - مصر
    سال نشر 2006 م
    کد اتوماسیون AUTOMATIONCODE10875AUTOMATIONCODE


    معرفى اجمالى

    تاريخ سجستان، كتابى است به زبان عربى كه از متن فارسى آن با عنوان «تاريخ سيستان»، عنوانى كه مرحوم ملك الشعراء بهار براى آن برگزيده، ترجمه شده و به بيان رويدادهاى سيستان، از قديمى‌ترين زمان‌ها تا اواخر قرن هفتم هجرى مى‌پردازد. تاريخ دقيق تأليف اين كتاب معلوم نيست. به نوشته ملك الشعراى بهار ، مصحح تاريخ سيستان، اين كتاب حدوداً بين سال‌هاى 445 تا 725 تأليف شده است.

    برخى، اصل تاريخ سيستان را عربى دانسته‌اند كه به فارسى برگردانيده شده، اما بهار اين ادعا را رد كرده و نوشته است كه گاه مطالبى از متون عربى به آن اضافه شده است.

    ساختار

    بهار «تاريخ سيستان» را، به اعتبار شيوه تحرير آن و ذكر كردن مطالب تاريخى تا سال 448ق. و ايجاد شدن هفده سال وقفه در نقل رويدادهاى تاريخى، به دو قسمت تقسيم كرده و مولانا شمس‌الدين محمد موالى را مؤلف قسمت نخست و محمود بن يوسف اصفهانى را مؤلف قسمت دوم دانسته است.

    قسمت اول كتاب - كه يك سوم حجم كتاب را دربرمى‌گيرد - در زمان ابوالفضل نصر بن احمد (متوفى 465) ملقب به تاج‌الدين، امير سيستان، تأليف شده و در آن رويدادهاى سيستان از تاريخ تشكيل آن تا 448ق. آمده است. قسمت دوم، ادامه وقايع از 465 تا 725ق. است. ظاهراً اصل اين كتاب عنوان‌بندى نداشته و مصحح، مطالب آن را عنوان‌بندى كرده است.

    گزارش محتوا

    كتاب با حمد خداوند آغاز مى‌شود و مؤلف در چند صفحه نخست از برخى شخصيت‌هاى ايران باستان و نام‌هاى سيستان، حدود جغرافيايى و شمار شهرها و نيز مذهب اهل اين ديار ياد مى‌كند. سپس به داستان ابرهه، داستان ميلاد پيامبر اكرم(ص)، خلافت خلفاى راشدين و...مى‌پردازد. مهم‌ترين مطالب قسمت اول عبارت است از: توضيحاتى درباره عياران و خوارج سيستان؛ نامه هارون الرشيد به حمزه بن عبداللّه (متوفى ح 213)، از رؤساى خوارج در سيستان، و پاسخ او به هارون كه از گزارش‌هاى ممتاز و منحصربه فرد اين كتاب است؛ مؤلف مطالب جديدى درباره تسلط تركان بر سيستان دارد؛ و شرح مفصّلى درباره اميران صفارى و فتوحات آنان ارائه مى‌دهد و بر خلاف نوشته‌هاى مورخانِ دولت‌هاى رقيب؛ مانند سامانيان و سلجوقيان و غزنويان - كه به دشمنى با صفاريان پرداخته بودند - از آنان به نيكى ياد مى‌كند.

    قسمت دوم، درباره رويدادهاى سيستان پس از وفات ابوالفضل نصر بن احمد است. از مطالب مهم اين قسمت، شرح مؤلف درباره حمله قرامطه به سيستان است. بيشتر مطالب اين قسمت درباره ركن الدين محمود، شاه نيمروز (سيستان)، و درگيرى‌هاى او با اميران مغول است.

    اهميت

    بهار تاريخ سيستان را يكى از سه كتاب قديم نثر فارسى، و همپايه تاريخ بلعمى و تاريخ بيهقى و تاريخ گرديزى دانسته و افزوده است كه با توجه به تركيبات و واژه‌ها و اصطلاح‌هاى به كار رفته در اين كتاب، نثر آن از نثر تاريخ بيهقى و تاريخ گرديزى قديم‌تر مى‌نمايد. از ديگر دلايل او درباره قدمت اين اثر، آن است كه در آن نام شهرها و قصبه‌هايى آمده كه با حملات سلجوقيان و مغولان به كلى ويران شده و نام‌هاى آنها در كتاب‌هاى جغرافيايى و تاريخى متأخر؛ مانند معجم البلدان ياقوت حموى يا نزهة القلوب حمداللّه مستوفى، نيامده است.

    ويژگى‌ها

    بخش نخست تاريخ سيستان، به سبب ويژگى‌هاى تاريخى و ادبى آن، بى‌ترديد ارزشمندترين بخش كتاب است.

    نخستين ويژگى كتاب به منابع آن مربوط مى‌شود. مؤلف در آغاز به دو مأخذ خود - كه‌اكنون در دست نيست - يعنى كتاب گرشاسب، اثر ابوالمؤيد بلخى و فضايل سجستان، از هلال يوسف اوقى اشاره مى‌كند. ديگر منابع او اين‌ها هستند: كتاب عجائب بَرّ و بحر، از بشر مقسم و اخبار سيستان از نويسنده‌اى نامعلوم، سير ملوك عجم از ابن‌مقفع، كتاب الخراج قدامه بن جعفر، كتاب انبيا از على بن محمد طبرى و التاريخ از محمد ابن موسى خوارزمى.

    مهم‌ترين ويژگى تاريخ سيستان، به عنوان تاريخ محلى، توجه مؤلف به ايران باستان است كه آگاهى‌هاى ارزشمندى از آن به دست مى‌آيد. اين ويژگى كتاب، آن را سخت مورد توجه خاورشناسان قرار داده است، چنان كه برخى آن را به درستى يكى از 3 اثر مهم تاريخى ميان سد 5ق11/م شمرده‌اند، نقل برخى اطلاعات از كتاب بندهش زردشتيان و نيز داستانِ ساختن آتشگاه كركويه در سيستان، مى‌تواند نشانه‌اى از توجه مؤلف به جايگاه سيستان در فرهنگ ايران باستان و دين و آيين آن پس از سلط عرب محسوب گردد.

    ويژگى ديگر اين كتاب اطلاعاتى است كه از احوال برخى طبقات و مردم ايران از قبيل زرتشتيان و عادات و زندگى آنان، آتشگاه‌ها و غيره در سيستان در اختيار قرار مى‌دهد.

    تاريخ سيستان با نقل يك سرود فارسى درى در 5 بيت كه 8 مصراع نخست آن قافى يكسان، و آخرين بيت قافيه‌اى ديگر دارد و ظاهراً بخشى از يك تركيب بند بوده، كهن‌ترين شعر فارسى درى شناخته شده را، حفظ كرده است.

    در واقع، با چنين زمينه‌هايى است كه كتاب به لحاظ آگاهى‌هاى تاريخى مندرج در آن، در ميان متون كهن تاريخى به زبان فارسى يگانه و ممتاز مى‌گردد. از اين ديدگاه، تاريخ سيستان از دو جهت سخت ارزشمند است: نخست استفاده از مآخذى دربار تاريخ ايران باستان كه اكنون در دست نيستند و مقايس آنها با مطالب بازمانده در آثار ديگر براى ارزشيابى تاريخى آنها سودمند است. مثلاً مقايس روايت فردوسى از رستم، با گزارش‌هاى تاريخ سيستان، دقت فردوسى را در اخذ مطلب از مأخذ خود نشان مى‌دهد. ديگر شرح واكنش يعقوب است در هنگامى كه او را به شعر تازى ستودند و عبارت بسيار مهم مؤلف كه مى‌گويد.

    «و بدان روزگار نام پارسى نبود» و سپس شرح او از رواج شعر پارسى. از همين روايت منحصر به فرد است كه برخى از محققان، افزون بر شعر فارسى، حتى رواج زبان فارسى درى را هم از همان روزگار نتيجه مى‌گيرند و روايت اين تاريخ را دربار آغاز شعر فارسى نسبتاً درست‌ترين روايت‌ها شمرده‌اند.

    از پرجاذبه‌ترين و مهم‌ترين وقايع تاريخى اين كتاب گزارش‌هايى است، از اوضاع سيستان در سده‌هاى آغازين سلط عرب و شكل گرفتن هسته‌هاى مقاومت و استقلال‌طلبى كه در شكل گروه‌هاى خوارج و عياران نمودار گرديد و سرانجام، به فرمانروايى صفاريان انجاميد. كتاب از اين لحاظ اثرى يگانه است و آگاهى‌هاى به دست آمده، از آن در هر مورد دست اول به شمار مى‌آيد. از آن جمله است نام هارون‌الرشيد به حمزة بن عبدالله خارجى و پاسخ حمزه به او. اما بى‌گمان مهم‌ترين و در عين حال، دلكش‌ترين بخش تاريخى كتاب، شرح برآمدن يعقوب ليث و كارهاى او و برادرش، عمرو است.

    از ديگر آگاهى‌هاى بسيار مهم كتاب، ماجراى اميرسامانى خراسان است با امير ابوجعفر صفارى كه در ضمن آن قصيد مشهور 94 بيتى رودكى در ستايش اميرابوجعفر آمده، و به‌اين ترتيب، ابياتى‌از اندك شعر بازماند رودكى حفظ شده است.

    افزون بر ارزش تاريخى تاريخ سيستان، به ويژه دربار خاندان صفاريان، اين كتاب به لحاظ ادبى و نثر آن نيز بسيار ارزشمند است و از جمل بهترين آثار نثر پارسى آغاز سد 5ق به شمار مى‌رود. زبان متن روى هم رفته زبان پارسى درى رايج تا سد 5ق است و در جاهايى كه مؤلف از پارسى يا پهلوى نقل و ترجمه كرده، حاوى كم‌ترين واژگان عربى است. عبارت‌هاى كوتاه و رسا همراه با تركيب‌هاى بديع و اصطلاحات ناب پارسى از ديگر ويژگى‌هاى اين متن به شمار مى‌رود.

    وضعيت

    نسخه حاضر، در برنامه «تاريخ سجستان» نام دارد كه از روى نسخه فارسى كتاب، توسط آقاى محمود عبدالكريم على، به عربى برگردانده شده و به همراه پاورقى‌هايى كه وى به كتاب افزوده منتشر شده و تنها فهرست مطالب را دربردارد.

    منابع

    1- رازپوش، شهناز، دانشنامه جهان اسلام.

    2- پزشك، منوچهر، دائره المعارف بزرگ اسلامى، ج14، ص294-296.

    3- مطبوعات تازه؛ تاريخ سيستان، مجله هنر، مرداد 1314، شماره 27.

    4- مبين، ابوالحسن، سيرى در تاريخ سيستان، كتاب ماه تاريخ و جغرافيا، خرداد1377، ش8.

    5- مقدمه مترجم كتاب.


    پیوندها

    مطالعه کتاب تاریخ سجستان/ تعریب در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور