المفصل في صنعة الإعراب
نام کتاب | الـمفصل في صنعة الإعراب |
---|---|
نام های دیگر کتاب | کتاب المفضل فی شرح ابیات المفصل |
پدیدآورندگان | نعسانی حلبی، محمد (محقق)
زمخشری، محمود بن عمر (نويسنده) |
زبان | عربی |
کد کنگره | PJ 6151 /ز8م7 |
موضوع | زبان عربی - شواهد شعری
زبان عربی - نحو زمخشری، محمود بن عمر، ۴۶۷ - ۵۳۸ق. المفصل فی صنعه الاعراب - شواهد شعری |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1993 م |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE15406AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
المفصل فى صنعة الاِعراب تألیف ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشرى (م 538ق) اثرى فاخر و ارزشمند در بيان و آموزش قواعد زبان عربى مىباشد كه به قلمى رسا و بيانى شيوا، در سال 515ق، به رشته تحرير درآمده است.
در ذيل كتاب، حاشيهاى با عنوان «المفضل فى شرح ابيات المفصل» نيز چاپ گرديده كه براى شرح و توضيح بيشتر عبارتهاى كتاب بسيار سودمند بوده و توسط محمد بدرالدين ابىفراس النعسانى الحلبى نگاشته شده است.
از جمله نامهاى كتاب، «المفصل فى النحو و المفصل فى علم العربية» است كه ياقوت حَمَوى، ابن خلكان و بروكلمان در تأليفات خود از آن ياد كردهاند.
ساختار كتاب
روش نويسنده در تأليف كتاب بدينگونه است كه بعد از بيان نظر خود در يك مسأله، به نقد و بررسى ديدگاه دو مكتب كوفه و بصره در اين موضوع مىپردازد و به دليل اينكه وى متمايل به مدرسه بصره است، از اينجهت در بيشتر مواقع، نظريات كوفيين را ضعيف شمرده و مذهب بصريين را با آوردن شواهدى از آيات قرآن كريم و اشعار مختلف، تقويت مىنمايد.
براى نمونه، زمانىكه وى در مورد (فاعل) و عامل در آن بحث مىكند، مذهب بصريين را در مورد عامل واقع شدن (اقرب) و نزديكترين عامل را- در صورتىكه چند عامل در جمله وجود داشته باشند- تأييد كرده و با بيان نظريه سيبويه، جبهه كوفيين را تقويت مىكند، كه خواننده فرهيخته در جاىجاى كتاب به اين مسأله روبرو مىشود.
نويسنده در تقسيمبندى مباحث كتاب، به گونهاى عمل كرده است كه خواننده در همان ابتدا با ساختار كلى كتاب آشنا مىگردد. وى، كتاب را به چهار بخش (اسماء، افعال، حروف و كلمات مشترك بين آنها) تقسيم نموده است.
تقسيمبندى اسم نيز به شرح ذيل است:
معرب و مبنى، مثنى و جمع، معرفه و نكره، مذكر و مؤنث، مصغر، منسوب، عدد، مقصور و ممدود، شبه فعل، مصدر، اسم فاعل و اسم مفعول، صفت مشبهه، افعل تفضيل، اسم مكان و اسم زمان، اسم آلات، اسم ثلاثى و اسم رباعى.
اسم معرب نيز به چند بخش تقسيم مىشود:
مرفوعات، منصوبات، مجرورات و توابع.
اما تقسيمات اسم مرفوع:
فاعل، مبتدا و خبر، اسم كان و اخوات آن، خبر (ان) و اخوات آن و خبر (لا) نافيه جنس.
تقسيمات اسم منصوب:
مفعول به، مفعول مطلق، منادى و اختصاص و تحذير، مفعول فيه و مفعول معه، مفعول له، حال و تمييز و استثنا، خبر (ما) و(لا) شبه(ليس)، خبر و اسم دو باب(كان) و(ان).
توابع نيز عبارتند از:
تأكيد، صفت، وصف به جمله، بدل و عطف بيان.
تقسيمات اسم مبنى:
ضماير، اسماء اشاره، وصل، اسم فعل و صوت، ظروف، مركبات و كنايات.
بخش دوم كتاب مربوط به افعال است كه مصنف، آنها را به شرح ذيل تقسيمبندى نموده است:
مضارع، ماضى، امر، متعدى و غير متعدى، مجهول، افعال قلوب، افعال ناقصه، افعال مقاربه، مدح و ذم، تعجب، افعال ثلاثى و مزيد و رباعى.
بخش سوم، راجع به بحث حروف است كه نويسنده آنها را نيز اينگونه تقسيمبندى كرده است:
حروف اضافه، مشبهة بالفعل، حروف عطف، حروف نفى، تنبيه، نداء، تصديق، إعجاب، خطاب، صله و حروف تفسير، حروف مصدريه، تخصيص، تقريب، استقبال، استفهام، شرط، تعليل، تاء تانيث، نون تاكيد، هاء سكت، شين وقف، تنوين، حرف انكار، حروف تذكير و قسم.
زمخشرى در بخش آخر كتاب مباحث مختلفى را بيان مىدارد كه برخى از آنها عبارتند از: إماله، وقف، التقاء ساكنين، حكم اول كلمات، زيادت حروف، ابدال حروف، اعتدال، ادغام و....
گزارش محتوا
باب اول راجع به (اسم جنس و اسم علم) است و در اين رابطه نيز، نويسنده به بيان معناى (كلمه و كلام) پرداخته و مىنويسد:
كلمه لفظى است كه وضع آن براى دلالت بر يك معناى مفرد است و خود نيز اسم جنس بوده و دربردارنده سه نوع است: اسم و فعل و حرف. (كلام) نيز عبارت است از تركيبى از دو كلمه كه به يكديگر اسناد داده شدهاند و اين إسناد حاصل نمىشود مگر بين دو اسم همچون: زيد اخوك، بِشر صاحبُك و يا بين يك فعل و يك اسم همانند: ضرب زيد، و انطلق بكر. كه به اين نوع از كلام جمله گفته مىشود.
اسم نيز كلمهاى است كه دلالت بر يك معنى كرده بدون اينكه به يكى از زمانها اقتران داشته باشد كه خود نيز داراى ويژگىهايى مىباشد همانند: جواز اسناد به آن، دخول حرف تعريف و حروف جر و تنوين به اسم، اضافه و....
از جمله اصناف اسم، اسم جنس مىباشد، كه به معناى اسمى است كه بر يك شئ و هر آن چيزى كه به آن شئ شباهت داشته باشد، اطلاق مىگردد.
بيان ديگر تقسمات اسم و توضيح آنها، در ادامه اين بخش آمده است.
از جمله ويژگىهاى كتاب، گستردگى مباحث آن است، به گونهاى كه نويسنده همه اقوال و نظريات موجود در رابطه با يك مسأله را گردآورى كرده و در آخر، نظريات دانشمندان مكاتب و مدارس بغداد، كوفه و بصره را آورده است. دانشمندانى كه كرسى تدريس و نظريهپردازى لغت و ادبيات زبان عربى را تا مدتها در اختيار داشتهاند و تا امروز نيز آراء آنها در اين علم، مهم به حساب مىآيد، افرادى همچون: خليل بن احمد فراهيدى(100- 170)، سيبويه(180)، كسايى(189)، اخفش(215) و....
لازم به ذكر است كه در كتاب، دو نقص مهم نيز به چشم مىآيد: 1- ايجاز و گزيدهگويى در برخى مسائل، همچون: بحث اسم مفعول، اسم آلت، فعل ماضى، حروف استثنا و نائب فاعل. 2- تجاوز نمودن از حد اعتدال و زيادهروى در برخى مسائل ديگر، همانند ذكر لغات مختلف در يك مسأله.
اما تعاريف دقيق و جامع و مانعى كه زمخشرى براى ابواب مختلف صرف و نحو وضع كرده است را مىتوان شاهكار كتاب دانست.
علاوه بر آن، استفاده از مثالهاى متعدد براى يك مسأله و استفاده از آيات قرآنى و اشعار، دليل ديگرى است كه مطالعه كتاب و تحليل مباحث آن را شيرين نموده است.
وضعيت كتاب
از زمان تألیف كتاب، نام و آوازه آن در مراكز علمى و آموزشى بلند بوده است تا جايى كه -علاوه بر اينكه خود مؤلف، بر كتاب خود شرحى نوشته است، در حدود بيست و يك شرح مختلف نيز توسط ديگر دانشمندان زبان و ادبيات عربى براى آن نگاشته شده است كه برخى از آنها عبارتند از:
1- التخمير، نوشته قاسم بن الحسين خوارزمى(م 617).
2- المحصل، ابوالبقاء عبدالله بن ابىعبدالله الحسين العكبرى(م 616).
3- شرح المفصل فى صنعۀ الاعراب، ابوالبقاء بن يعيش(م 643).
4- المفضل، على بن محمد بن عبدالصمد سخاوى(م 643).
فهرست مطالب در انتهاى كتاب آمده است.
منبع
مقدمه و متن كتاب.