فرجامشناسی حیات انسان
نام کتاب | فرجامشناسی حیات انسان |
---|---|
نام های دیگر کتاب | |
پدیدآورندگان | تاجرینسب، غلامحسین (نويسنده) |
زبان | فارسی |
کد کنگره | BP 224/4 /ت2ف4 |
موضوع | محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. -
مدینه فاضله مهدویت مهدویت - انتظار |
ناشر | مرکز فرهنگی انتشاراتی منير |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 هـ.ش |
کد اتوماسیون | AUTOMATIONCODE13674AUTOMATIONCODE |
معرفى اجمالى
«فرجامشناسى حيات انسان»، اثر غلامحسين تاجرىنسب، مجموعهاى از كاوشها، سنجشها و پژوهشها در باره مهدويت، بهويژه از ديدگاه دو مكتب شيعه و عامه است كه اين موضوع را بهعنوان يكى از اركان اساسى آيندهشناسى اسلام، نسبت به حيات اين جهانى انسان، در گستره متون اسلامى، بهويژه دو منبع كتاب و سنت بررسى مىكند.
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1387ش نوشته شده است.
ساختار
كتاب، با پيشگفتار مؤلف آغاز شده است.
مطالب در دو جلد، در شش باب، هر باب در چندين فصل و يك نتيجهگيرى با عنوان واپسين گفتار، ارائه شده كه در ابتداى هر باب، يك مقدمه و خلاصه محتواى آن باب آمده است.
نويسنده، اطلاعات زيادى در باره اصالت مهدويت و تلاش غربيان براى آيندههايى كه وعده داده شده، ارائه كرده و مشخصات موعود اديان را با معارف شيعى مقايسه مىكند، سپس شبهه اقتباس كه از سوى خاورشناسان مطرح گرديده، به تفصيل نقد شده است.
در بخشى از مطالب، تلاش لغوى، روايى و قرآنى وافرى صورت گرفته است تا معانى و مترادفات واژه مهدى و ريشهها و خاستگاه مفهومى آن بررسى شود.
اين تلاش، در نقد پاسخى است به ديدگاه خاورشناسان و نويسندگانى كه نام مهدى(ع) را در منابع اصيل اسلامى زير سؤال برده و ميان منابع، تفكيك ايجاد كردهاند.
نويسنده، در واژهنامههاى اصيل عربى از دوران قديم تا عصر جديد و منابع جامع روايى، آيات قرآن و تفاسير جستوجو كرده و اصالت نام و انديشه مهدويت را ثابت نموده است.
وى سپس آثار مخالفان عقيده مهدويت و شبهات آنان را دستهبندى كرده و به تفصيل، منشأ شبهات را شناسايى و به آنها پاسخ داده است.
گزارش محتوا
در پيشگفتار، باور مهدويت به استناد نوشتههاى شيعيان، عامه و نيز خاورشناسان، تعريف و برخى آثار فرهنگى اجتماعى و ثمرات تربيتى - اعتقادى آن، در گذشته و حال، يادآورى شده است.
فهرستى از مصنَّفات پيشينان كه نزديك به موضوع كتاب نوشته شده، به همراه مزايا و محاسن آن، بخشهاى بعدى پيشگفتار است كه با تذكر دشوارىها و قدرشناسىها به پايان مىرسد.
باب اول، به نقل و نقد شبهه خرافه مىپردازد تا ثابت كند كه انتظار ظهور موعود، در جان و وجدان آدمى ريشه داشته و از عقل و خرد انسانى سرچشمه گرفته است.
در تأييد اين بحث، نوشتهها و جامعههاى آرمانى در تاريخ و فرهنگ بشرى مرور شده و سرانجام با نگاهى به تحولات تازه علمى و اجتماعى در قرن كنونى، نشان داده شده است كه اعتقاد به مهدى(ع) افسانه و اسطوره نيست.
باب دوم، به شناسايى انتظار منجى جهانى، در اديان پيشين آسمانى و نيز ارزشيابى نسبت شبهه «اقتباس» به ديانت اسلام، اختصاص داشته و سخن عدهاى از مستشرقان، ارزيابى شده است كه گفتهاند: مسلمانان، مهدويت را از بهدينان، جهودان و ترسايان اقتباس كردهاند.
در اين باب، با ارائه مداركى از كشيشان و اسلامشناسان، تقليد گروه اخير از دسته نخست، ثابت شده و ضمن بيان جواب كلى، آياتى از قرآن حاوى هفت نكته اساسى در دلائل وحدت و عوامل اختلاف اديان، ذكر گرديده است.
سپس با نقل گزيدههايى از انجيل، تورات و اوستا اثبات شده است كه چهره اسلامى و بهويژه شيعى اين عقيده، هرگز عاريتى از آن سه ديانت نيست و اگر در بخشى جهات و جوانب، وحدت كلى و شباهت اجمالى ديده مىشود، حكايت از يكسانى اساس و يگانگى منبع اين آيينهاى ربانى مىنمايد كه همان وحى آسمانى است.
باب سوم، با نظر در نام و نشان مصلح منتظر آغاز مىشود. مؤلف در اين بخش، معانى لقب مهدى(عج) را در لغتنامههاى معتبر زبان عربى گردآورده، كاربرد همين واژه را در كتاب و سنت جسته و موارد بهدستآمده را گروهبندى و نمونهدهى كرده است؛ در ضمن، پارهاى از اخبار مشكلآفرين، نظير آنچه در فضيلت «معاويه» روايت كردهاند را با معيارهاى علم الحديث سنجيده و از ارزش انداخته است.
از آنجا كه برخى مستشرقان و مقلدان مسلمان آنان، براى خدشه در مقصود از لقب يادشده، چند شعر تازى را دستاويز كردهاند، مؤلف در اين بخش، ادب منظوم عربى، از عصر جاهلى تا قرن ششم قمرى را وارسى و كاربرد ابيات داراى اين واژه را به ترتيب زمانى، شناسايى كرده است.
نويسنده با برآورد منطقى بخشى از اين گزارش ادبى - تاريخى و نيز اثبات تواتر دانشوران اسلامى بر اعلام تواتر احاديث مهدوى، نشان مىدهد كه در اين آيين، انتظار منجى دادگر، پايگاهى اصيل و راستين دارد.
محور اصلى مباحث در باب چهارم، رويارويى با منكران و مخالفان اسلاميت عقيده مهدويت بوده و كوبندهترين ايرادات اين گروه، مانند آنچه ابن خلدون، عبدالرحمان بن محمد الحضرمى مورخ جامعهشناس تونسى و قاضى القضات اندلسى در مقدمه «العبر» خود نگاشته است، تحت چهار عنوان «سكوت»، «تضعيف»، «تعارض» و «انكار» دستهبندى و نقد شده تا هم مكانت علمى اين شبهات علنى و هم متانت اسلامى آن اعتقاد يقينى شود.
مؤلف پس از بيان وجوب پذيرش خبرهاى غيبى پيامبران، در پرتو چند آيه و دليل، اسلاميت اعتقاد به مهدى(عج) را اثبات مىكند.
باب پنجم، مقدمهاى كوتاه و عميق در باره قرآن و كهنترين شيوه تفسير آن؛ يعنى روش «أثرى» يا «بالمأثور» دارد كه در آغاز آن، از ساختار رازمند و طبيعت رمزآگين كلام ثقيل و تفسيرپذير پروردگار ياد كرده و آنگاه به منابع اين شيوه همريشه با قرآن، در دو مكتب اماميه و عامه اشاره مىنمايد.
به دنبال اين مقدمه، بيش از صد آيه از قرآن، همراه با تفسير مأثور آن نقل شده كه در مصادر كهن يا مهم حديثى، تفسيرى و عقيدتى دو مذهب مزبور، در باره نهضت موعود با حوادث وابسته به ظهور، آمده است.
ترتيب و سازمان اين آيات، سبك تازه و اسلوب نوينى دارد كه وحدت نظر دو مكتب و نيز نحوه نسبت هر آيه با مهدويت را نشان مىدهد؛ بدين گونه كه آيات «مختص» به آثار هر مذهب، از آيات «متبع» متون ديگرى و از آيات «مشترك» مصادر دو گروه، تفكيك يافته و هماهنگ با نوع برداشت و استفاده از آيه كه «تفسير به ظاهر» يا «تأويل به باطن» يا «تعيين مصداق» يا «تمثيل و استشهاد» بوده است؛ دستهبندى شده است.
در پايان اين باب، آمارها، جدولها و نمايههاى سودمندى از مندرجات آن وجود دارد.
در باب ششم، مجموعهاى از احاديث نبى اكرم(ص)، در باره مهدويت فراهم آمده است كه متون قديم دو فريق؛ يعنى آثارى كه حدوداً هفت قرن از عمرشان مىگذرد، نقل كردهاند.
اين اخبار نيز به همان اسلوب آيات، از جهت «اتّباع»، «اختصاص» و «اشتراك»، جداگشته و آنگاه، بهمانند كتب «مُسنَد»، بر اساس راوى نخست روايت، در بخشهاى مستقل نگاشته شدهاند. در ضمن، برخى از مشكلات و تناقضات ميان منقولات دو مكتب، بررسى و چارهجويى گرديده است.
مقدمه اين باب، فضل و برترى كمى و كيفى احاديث مهدوى در متون شيعى، نسبت به مصادر سنى را سببشناسى مىكند. بدين جهت، به تطبيق علمى اين دو ديدگاه، در دو موضوع «تاريخ كتابت و تدوين سنت» و «جايگاه عترت و اصحاب پيامبر(ص)» مىپردازد.
اين باب نيز حاوى مؤخرههاى آمارى است.
واپسين گفتار، در دو بخش، نتايج كلى بهدستآمده از كتاب را گزارش كرده و به منظور گسترش آرمان والاى مهدوى، اقدامات پيشنهادى لازم و سودمندى را توضيح مىدهد، مانند:
1. نگارش رسالات دانشگاهى و نيز تعيين واحدهاى درسى، در رشتههاى مرتبط؛
2. حضور علمى در شبكههاى جهانى رايانهاى و نقد منطقى انديشههاى ناهمانگ؛
3. برگزارى همايشهاى فرهنگى بينالمللى؛
و...
وضعيت كتاب
كتاب، بخشى از پاياننامه مؤلف در دوره دكترى الهيات و معارف اسلامى با گرايش علوم قرآن و حديث در موضوع جهانى «آرمان آينده برين، براى حيات انسان در زمين» بوده و به زبان تركى استانبولى نيز ترجمه و در تركيه به چاپ رسيده است.
فهرست مطالب، در ابتدا و فهرست كتابشناسى منابع و مصادر در انتهاى هر جلد آمده است.
پاورقىها به ذكر منابع، ترجمه لاتين بعضى كلمات و توضيح آنها پرداخته است.
منابع مقاله
1. مقدمه و متن كتاب؛
2. پارسا با مشاركت بنياد فرهنگى حضرت مهدى موعود(عج) و انتشارات مسجد جمكران، (1388)، «امام مهدى(عج) در آينه قلم كارنامه منابع پيرامون امام مهدى(ع) و مهدويت»، قم، مؤسسه اطلاعرسانى اسلامى مرجع، ج 2، ص837.
پیوندها
مطالعه کتاب فرجامشناسی حیات انسان در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور