ترجمه اصول فقه

    از ویکی‌نور
    ترجمه اصول فقه
    نام کتاب ترجمه اصول فقه
    نام های دیگر کتاب اصول الفقه. فارسی - عربی
    پدیدآورندگان غرویان، محسن (مترجم)

    مظفر، محمدرضا (نويسنده)

    شیروانی، علی (مترجم)

    زبان فارسی

    عربی

    کد کنگره ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏6‎‏ ‎‏الف‎‏6041
    موضوع اصول فقه شیعه - قرن 14
    ناشر دار الفکر
    مکان نشر قم - ایران
    سال نشر 1388 هـ.ش
    کد اتوماسیون 12682


    معرفى اجمالى

    كتاب«اصول الفقه(للمظفر)»، به زبان عربى، تأليف شيخ محمد رضا بن محمد بن عبد اللّه آل مظفر نجفى(متوفاى 1383ق)، است.

    نام اين كتاب، در«الذريعة» و«أعيان الشيعة» ديده نمى‌شود و فقط آقا بزرگ تهرانى در«نقباء البشر»، جلد 2، صفحه 772، از آن به‌عنوان يكى از تأليفات مرحوم مظفر ياد كرده است.

    از تاريخ دقيق تأليف و انتشار كتاب، اطلاع دقيقى در دست نيست، ولى با توجه به حاشيه صفحه 7 كه در مورد شيخ محمد حسين اصفهانى(متوفاى 1361ق)، با عبارت«قدس سرّه» تعبير آورده، به نظر مى‌رسد بين سال‌هاى 1361ق تا 1383 كه زمان وفات مرحوم مظفر است، تأليف شده باشد و با توجه به اينكه مؤلف، در كتاب، مباحثى را از«المنطق» نقل مى‌كند، معلوم مى‌شود ايشان، «اصول الفقه» را بعد از«المنطق» نگاشته است.

    ساختار

    كتاب، در دو جلد انتشار يافته است و جلد اول، از دو قسمت تشكيل شده كه در قسمت اول، مدخل، مقدمه و مقصد اول(مباحث الفاظ) آورده شده و قسمت دوم، شامل مقصد دوم(مباحث عقليّه) مى‌باشد.

    جلد دوم نيز از دو قسمت تشكيل شده كه شامل مقصد سوم(مباحث حجت) و مقصد چهارم(اصول عمليّه) مى‌باشد.

    گزارش محتوا

    قبل از بيان مباحث موجود در كتاب، لازم است به اين نكته اشاره شود كه مؤلف، در تقسيم مباحث اصولى به مقاصد چهارگانه، از استاد خويش، شيخ محمد حسين اصفهانى، پيروى كرده است.

    مدخل كتاب، شامل مباحث تعريف علم اصول، حكم واقعى و ظاهرى و موضوع علم اصول مى‌باشد.

    در مقدمه، مباحثى نظير وضع، اقسام وضع، استعمال حقيقى و مجازى، لفظ مشترك، حقيقت شرعى و صحيح و اعم مطرح شده است.

    در مباحث الفاظ، از معانى الفاظ و ظواهر، به‌صورت عام و در مباحث عقلى، از لوازم احكام فى نفسه(اگر چه مدلول لفظ نباشد) و در مباحث حجت، از حجيت و دليل بودن و در مباحث اصول عمليّه، از مرجع و منبع مجتهد هنگامى كه دليل اجتهادى وجود نداشته باشد، بحث مى‌شود.

    مقصد اول كه مربوط به مباحث الفاظ مى‌باشد، داراى 7 باب است كه عبارتند از:

    1. مشتق؛ 2. اوامر؛ 3. نواهى؛ 4. مفاهيم؛ 5. عام و خاص؛ 6. مطلق و مقيد؛ 7. مجمل و مبين.

    در بحث اوامر، اقسام واجب(مطلق و مشروط، عينى و كفايى، تعيينى و تخييرى، نفسى و غيرى، تعبدى و توصلى، معلق و منجز) مطرح مى‌شود.

    در بحث مفاهيم، مفهوم شرط، وصف، غايت، حصر، عدد و لقب مطرح مى‌گردد.

    قسمت دوم از جلد اول، مبحث ملازمات عقليّه است و شامل مقدمه و دو باب مى‌باشد و باب اول، خود، شامل سه مبحث است:

    1. حسن و قبح عقلى؛ 2. ادراك عقلى حسن و قبح؛ 3. ثبوت ملازمه بين حكم عقل و حكم شرع.

    در باب دوم، بحث غير مستقلات عقلى كه شامل 5 مسئله است، آورده شده كه مسئله اول، إجزاء، مسئله دوم، مقدمه واجب، مسئله سوم، بحث ضد، مسئله چهارم، اجتماع امر و نهى و مسئله پنجم، دلالت نهى بر فساد مى‌باشد.

    مقصد سوم(مباحث حجت)، شامل 9 باب مى‌باشد:

    1. كتاب عزيز؛ 2. سنت؛ 3. اجماع؛ 4. دليل عقلى؛ 5. حجيت ظواهر؛ 6. شهرت؛ 7. سيره؛ 8. قياس؛ 9. تعادل و تراجيح.

    در مقصد چهارم، مبحث استصحاب آمده است.

    مؤلف، بر خلاف كتاب‌هاى اصولى ديگر، بحث تعادل و تراجيح را در مباحث حجت مطرح كرده است. هم‌چنين در مسئله إجزاء، اقتضا را به معناى عليت و تأثير دانسته و سپس نتيجه گرفته كه اين مبحث، از مباحث الفاظ نيست، بلكه از مباحث ملازمات عقلى مى‌باشد.

    ويژگى‌هاى كتاب:

    1. از مهم‌ترين ويژگى‌هاى كتاب، اين است كه حلقه واسطه بين كتاب«معالم الدين» و«كفاية الأصول» مى‌باشد و براى طلاب مبتدى و جوان نوشته شده است.

    2. مؤلف، با توجه به تسلطى كه بر علم منطق داشته‌اند، بعضى از مباحث منطقى را در متن كتاب مورد استفاده قرار داده و تفصيل بعضى از مباحث منطقى را در مباحثى نظير مجمل و مبين و مقدمه واجب و غير آن، به كتاب«المنطق» ارجاع مى‌دهند.

    3. بيان تاريخچه بعضى از مباحث اصولى كه در تبيين مباحث اصولى مفيد واقع مى‌شود؛ مثلا در بحث وجوب مقدمه واجب، تاريخچه اين نظريه، در حاشيه كتاب بيان شده است.(ج 1 صفحه 292 كتاب).

    يا بحث ترتب كه در ابتدا به وسيله محقق ثانى مطرح شد و توسط ميرزاى شيرازى مستدل و مستحكم گرديد و به وسيله محقق نايينى يا ديگر شاگردان ميرزاى شيرازى تنقيح و تبيين شد، در جلد اول صفحه 309 كتاب آمده است.

    هم‌چنين در بحث اينكه آيا اطلاق، به دليل وضع است يا به سبب مقدمات حكمت، تاريخچه بحث و نظر سلطان العلما، صاحب حاشيه بر معالم را به خوبى مطرح مى‌نمايند.(ج 1 صفحه 174 كتاب).

    نمونه ديگرى از بيان تاريخچه مباحث اصولى، بحث دليل عقلى است كه مؤلف، از شيخ مفيد، شروع و سپس از شيخ طوسى و بعد از آن، از ابن ادريس، محقق حلى، شهيد اول و... ياد كرده و به‌صورت مبسوطى اين مسئله را مطرح نموده است.(صفحه 122 - 124 ج 2).

    4. بناى مؤلف، بر طرح مختصر مباحث مى‌باشد و مكررا در كتاب، اين چنين ديده مى‌شود كه در اين مجال، امكان طرح وسيع اين مبحث وجود ندارد؛ حتى گاهى مؤلف، مناقشاتى در نظريات بزرگانى همچون مرحوم نايينى دارد، اما به دليل مبناى فوق، متعرض آن نمى‌شود.

    5. آدرس دقيق مطالب ذكر شده در همين كتاب و يا كتاب‌هاى ديگر، در متن كتاب و يا حاشيه نوشته شده است و حتى گاهى نام مقرر را نيز نقل مى‌كند.(ص 92 ج 2)

    6. احاطه مؤلف به آراى اصولى‌هاى شيعه و اهل تسنن.

    7. قلم روان و ساده براى طرح مباحث پيچيده علم اصول.

    نوآورى‌ها و ابتكارات

    از مباحثى كه مؤلف، به‌طور مستقل و مفيد مطرح نموده و از ابتكارات ايشان است، بحث مستقلات عقليّه و غير مستقلات عقليّه مى‌باشد.(ج 1 ص 205 - 210)

    از ديگر ابتكارات مؤلف، طرح وسيع و مبسوط حسن و قبح عقلى مى‌باشد. وى، در اين قسمت، براى حسن و قبح، سه معناى كمال و نقص، ملايمت و منافرت و مدح و ذم را ذكر كرده و از ميان اين معانى سه‌گانه محل نزاع را مشخص مى‌كند.

    يكى ديگر از نوآورى‌هاى مفيد كتاب بحث دلالت اقتضاء و دلالت تنبيه و دلالت اشاره است كه به‌صورت بحث مستقلى مطرح شده است و همان‌طور كه مؤلف متذكر شده، در كتاب‌هاى اصولى متعارف، اين بحث مطرح نشده است.(ج 1 ص 131 تا 135)

    و...

    وابسته‌ها

    ترجمه اصول فقه

    أصول الفقه (تحقیق زارعی سبزواری)


    پیوندها