تاريخ التشريع الإسلامي

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تاريخ التشريع الإسلامي
    تاريخ التشريع الإسلامي
    پدیدآورانفضلی، عبدالهادی (نويسنده)
    ناشردار النصر ** دانشگاه هاروارد. مرکز مطالعات خاورمیانه
    مکان نشرانگلیس - لندن ** لبنان - بیروت
    سال نشر1413ق - 1992م
    چاپ1
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /ف6ت2 148 BP
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاريخ التشريع الإسلامي، اثر عبد الهادی فضلی (1314-1392ش)، مطالعه‌ای است تاریخی درباره مراحل انتشار و تحول فقه اسلامی که تمرکز اصلی آن بر بیان مراحل تاریخی و نقش‌ علمی مکتب فقهی اهل‌بیت(ع) در تدوین و توسعه شریعت اسلامی است.

    ساختار

    کتاب در یک مجلد، شامل یک مقدمه و نوزده بحث است که سیر تاریخی تشریع اسلامی را به‌صورت دوره‌های زمانی متوالی(عصر پیامبر(ع) و امامان شیعه(ع)) مورد بررسی قرار می‌دهد.

    گزارش محتوا

    بحث اول، تاریخ تشریع اسلامی: منظور از این بحث، مطالعه سیر فقه اسلامی، یعنی بررسی آغاز و تبیین مراحل تاریخی، دوره‌های علمی، توضیح مسیر طی شده، مراکز علمی، مذاهب، روش‌های بحث و منابع آن است. نویسنده خاطرنشان می‌سازد که بنای این تألیف بر مطالعه و تمرکز بر تاریخ فقه امامیه است تا حلقه‌ مفقوده در زنجیره پژوهش‌های تاریخ تشریع اسلامی تکمیل شود. روش تحقیق در این اثر بر ارجاع به اسناد تاریخی، بررسی میراث فقهی اهل‌بیت(ع)، مراجعه به کتب اصولی (اصول فقه) جهت تبیین مراحل، روش و محتوای آن و تنظیم مراحل تاریخی فقه از عهد پیامبر(ص) به بعد استوار است[۱].

    بحث دوم، دوران پیامبر(ص): این دوره که از بعثت تا وفات پیامبر(ص) (حدود بیست و سه سال) به طول انجامید، مرحله «تأسیس» تشریع اسلامی محسوب می‌شود. در این مرحله، شریعت کامل شده و مبنای اصلی آن بر ابلاغ قرآن و سنت بود. در این عهد، اجتهاد نزد مسلمانان به دو نوع «اجتهاد نص» (تفسیر نصوص) و «اجتهاد رأی» تقسیم شد که اختلافاتی را در میان صحابه ایجاد کرد. اهل‌بیت(ع) تأکید داشتند که پیامبر(ص) احکام را کامل بیان کرده‌اند و نیازی به اجتهاد رأی نیست، درحالی‌که برخی از صحابه باتوجه‌به روایات و وقایع، اجتهاد رأی را در حضور پیامبر(ص) ممکن می‌دانستند و در دو حادثه در بیماری پیامبر(ص) یعنی تقاضای آوردن قلم و کاغذ برای نوشتن وصیت و رفتن به جیش اسامه از دستور پیامبر(ص) سرپیچی کرده و اجتهاد به رأی کردند.[۲].

    بحث سوم، دوران امام علی(ع): این مرحله که دوره دوم تاریخی تشریع است، از سال 11 تا 40 هجری (شهادت امام علی(ع)) را شامل می‌شود.

    در این دوره، مفاهیم اجتهاد نص و اجتهاد رأی بیشتر تبیین شدند و دو مکتب فقهی اهل‌بیت(ع) و صحابه شکل گرفتند. امام علی(ع) در حکومت خود به‌شدت بر پیروی از کتاب و سنت تأکید داشت و با اجتهاد رأی که مخالف نص بود، مخالفت می‌کرد. در مقابل، عمر بن خطاب به ترویج و تأکید بر اجتهاد رأی بر اساس قیاس، استحسان و مصالح مرسله پرداخت. این دو منهج به ترتیب مکتب نص (اهل‌بیت(ع)) و مکتب رأی (صحابه) یا مکتب خلفا را در تاریخ تشریع پایه‌گذاری کردند. نمونه‌های فراوانی را نویسنده از اجتهاد خلفا بیان می‌دارد؛ مانند حرام کردن متعه ازدواج و متعه حج، توسط خلیفه دوم و ادامه‌دهنده مکتب خلفا، معاویه بود که در اعتراض ابو الدرداء و نقل حدیث پیامبر(ص) در حرمت نوشیدن آب در ظرف نقره و طلا، معاویه گفت: از نظر من که اشکال ندارد.[۳]

    بحث چهارم، عهد امامان سه‌گانه (امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و امام سجاد(ع)) این عهد از سال 40 هجری تا 95 هجری (وفات امام سجاد(ع)) را در بر می‌گیرد. در این دوره، به دلیل فشار سیاسی و سرکوب شدید حکومت اموی، فعالیت‌های علمی و فقهی اهل‌بیت(ع) محدود شد و روایات اندکی در فقه از امامین حسنین(ع) باقی‌مانده است. بااین‌وجود، امام حسین(ع) با قیام خود، بر پایبندی به منهج نص تأکید کرد. در زمان امام سجاد(ع) شاگردان ایشان از جمله صحابه و تابعین در منزل و مسجد رو به فزونی رفت و علما و فقها حجاز و حجاج بلاد دیگر علومی را از ایشان فرا‌می‌گرفتند و او را افقه اهل مدینه می‌دانستند. آثار علمی این دوره، مانند صحیفه سجادیه که حاوی دعاهای عمیق و آموزنده‌ای است، به‌عنوان یک منبع علمی مهم برای نسل‌های بعدی حفظ شد[۴].

    بحث پنجم، زمان صادقین(امام باقر(ع) و امام صادق(ع)) این مرحله که از 95 هجری تا 148 هجری(وفات امام صادق(ع)) امتداد دارد، دوران شکوفایی علمی مکتب اهل‌بیت(ع) محسوب می‌شود. در این دوره، ضعف دولت‌های اموی و عباسی فرصتی برای فعالیت فکری فراهم کرد. ورود علوم یونانی، هندی، ایرانی، عبری و سریانی سبب شد امام صادق(ع) با تأسیس مدرسه علمی بزرگ(که به دانشگاه جعفری معروف شد) به تدریس علوم مختلف از جمله حدیث، فقه، کلام و فلسفه پرداخت. این فعالیت علمی گسترده، مبانی فقهی و کلامی شیعه را تثبیت کرد و باعث شد تا مکتب اهل‌بیت(ع) به‌عنوان مؤسس مدرسه فلسفی اسلامی شناخته شود. این دوره همچنین شاهد مناظرات گسترده بین فقهای دو مکتب(مانند امام صادق(ع) و ابوحنیفه) بود که بر منهج نص در برابر رأی تأکید می‌کرد. علوم دیگر موردنیاز جامعه اسلامی مانند طب، فیزیک، شیمی و کیهان‌شناسی را نیز امام صادق(ع) به شاگردان خود آموخت و شاگردان وی در این علوم کتاب‌هایی تالیف کردند و مناظرات بسیاری با شاگردان مکتب رأی از آنها ثبت شده است و پس از مدتی شاگردان و شیعیان اهل‌بیت(ع) در مدینه و کوفه خاندان‌های فراوانی را شامل شد.[۵]

    بحث هفتم، زمان کاظمین (امام کاظم(ع) و امام رضا(ع)) این عهد از 148 هجری (وفات امام صادق(ع)) تا 203 هجری (وفات امام رضا(ع)) ادامه یافت. باوجود فشار مضاعف سیاسی، ساختار علمی که توسط صادقین ایجاد شده بود، استمرار یافت و تأکید بر حفظ و تدوین روایات افزایش پیدا کرد. تعداد زیادی از فقهای راوی (مشهور به «فقهاء الرواة») در این دوره از محضر امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بهره بردند. این دوره شاهد تدریس و مناظره، تربیت علمی و فعالیت‌های تألیفی گسترده‌ای بود و برخی آثار مهم مانند «مسند الإمام موسی بن جعفر(ع)» و «مسائل علی بن جعفر(ع)» در این عهد به وجود آمدند[۶].

    بحث هشتم، زمان امامان فرزندان رضا(ع)، (امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)) است. این دوره از 203 هجری تا 260 هجری(زمان وفات امام حسن عسکری(ع) و آغاز غیبت صغری) را شامل می‌شود. با انتقال اجباری امامان به سامرا توسط خلفای عباسی، فشار سیاسی بر امامان و شیعیان تشدید شد. در این شرایط، فعالیت‌های علمی بیشتر بر تألیف، توثیق و تخریج احادیث (به‌منظور حفظ ذخایر علمی) متمرکز شد. مکتب فقهای راوی نیز استمرار یافت و تألیفات متعددی از جمله «رسالة المنقبة» (از امام عسکری(ع)) در پاسخ به استفسارات دینی در علم حلال و حرام به وجود آمد. مناظرات نیز ادامه یافت. این عهد، زمینه‌ساز ورود به دوران غیبت صغری بود[۷].

    در پایان کتاب، موضوعات و مباحث مربوط به دوران غیبت صغری و آغاز غیبت کبری و مراکز علمی شیعه مانند نجف، حلب، حله، شام، کربلا و چگونگی ظهور حرکت اخباریه و ویژگی‌های آن، مورد بحث‌وبررسی قرار گرفته است[۸].

    پانویس

    1. متن کتاب، ص7- 15
    2. همان، ص17-53
    3. همان، ص54- 84
    4. همان، ص85-94
    5. همان، ص95- 159
    6. همان، ص161- 181
    7. همان، ص183- 202
    8. همان، ص203- 462

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها