معرفتشناسی در قلمرو گزارههای پسین
معرفتشناسی در قلمرو گزارههای پسین، اثر محمد حسینزاده (متولد 1340ش)، پژوهشگر و محقق حوزه علوم فلسفی و معرفتشناسی اسلامی است. این کتاب، پژوهشی است که به مسئله معیار صدق در حوزه معرفتشناسی گزارههای پسین پرداخته و راههای ارزیابی معرفتی این گزارهها را با توجه به دیدگاههای متفکران مسلمان بررسی میکند.
| معرفت شناسی در قلمرو گزارههای پسین | |
|---|---|
| پدیدآوران | حسینزاده، محمد (نويسنده) |
| ناشر | مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی (ره). انتشارات |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1394ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-411-945-3 |
| موضوع | شناخت (فلسفه اسلامی) - شناخت - فلسفه |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | /ح54 م6 55 BBR |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
کتاب، مشتمل است بر: مقدمه معاونت پژوهش، مقدمه نگارنده و دوازده فصل. یازده فصل از این دوازدهتا در ذیل چهار بخش به شکل زیر عرضه شده است:
فصل دوم تا ششم، در ذیل بخش اول؛ فصل هفتم و هشتم، در ذیل بخش دوم؛ فصل نهم و دهم، در ذیل بخش سوم و فصل یازدهم و دوازدهم در ذیل بخش چهارم.
فصل اول نیز پیش از شروع بخشها ذکر شده است.
سبک نگارش
سبک نگارش این کتاب، پژوهشی بوده و بهصورت تحلیلی و مقایسهای ارائه شده است. مطالب با طبقهبندی دقیق رویکردهای معرفتشناسی آغاز شده و در ادامه، دیدگاههای مختلف مکاتب و نویسندگان مورد بررسی و اثبات منطقی قرار میگیرد و تمرکز اصلی مباحث بر مبانی معرفتشناسی و دیدگاههای متفکران مسلمان در باب تقسیم قضایا (تصدیقات) و ارزیابی آنهاست[۱].
گزارش محتوا
- فصل اول (نگاهی گذرا به مبناگروی ویژه متفکران مسلمان): در این فصل، مباحثی همچون: گزارهها یا تصدیقات پایه و شمار آنها، گزارهها یا تصدیقات بدیهی، تعریف بدیهی، بدیهیات اولیه و ثانویه، شمار بدیهیات ثانویه و ملاک بداهت مطرح شده است[۲].
الف)- بخش اول (مبادی یا گزارههای پایه پسین): این بخش، به مبادی و گزارههای پایه پسین و روشهای ارزیابی معرفتی آنها اختصاص دارد. این بخش، در چند فصل، دیدگاه متفکران مسلمان و دیگر اندیشمندان را در خصوص بدیهی بودن، تعریف و ارزیابی مبادی معرفتی بررسی میکند، به شرح زیر:
- فصل دوم (حسیات یا گزارههای پایه حسی): این فصل، به بررسی محسوسات ظاهری و درونی (وجدانیات) بهعنوان پایههای معرفت میپردازد. این فصل، انواع گزارههای حسی و وجدانی، یقینی بودن و خطاناپذیر بودن آنها را بررسی کرده و به نقد بدیهی بودن محسوسات (اشکالاتی همچون خطای حواس) و تفسیر یقینی بودن گزارههای پایه پسین میپردازد[۳].
- فصل سوم (تجربیات (۱)؛ گزارههای تجربی از نگاه منطق و فلسفه اسلامی): در این فصل، تجربیات تعریف میشود و تجربه از استقرا بازشناسی میگردد. همچنین از بداهت گزارههای تجربی و اشکالات مطرحشده پیرامون بداهت و یقینی بودن مجربات در دیدگاه منطقدانان مسلمان سخن به میان میآید[۴].
- فصل چهارم (تجربیات (۲)؛ گزارههای تجربی از نگاه فلسفه علوم تجربی معاصر): در این فصل، با تمرکز بر نظریههای علمی و نقش مشاهده و آزمایش در آنها، دیدگاههای معاصر همچون واقعگرایان، ضد واقعگرایان و دیدگاه نسبیانگاری را در حوزه گزارههای تجربی شرح میدهد[۵].
- فصل پنجم (حدسیات از نگاه منطق و فلسفه اسلامی): نویسنده در این فصل، حدسیات را تعریف کرده و به ماهیت، مراتب و ویژگیهای آن میپردازد. همچنین انواع کشف (کشف صوری و کشف معنوی) و طبقهبندی تجربیات عرفانی از نگاه عارفان مسلمان را بررسی کرده و تمایز میان حدس، الهام و فکر را مورد توجه قرار میدهد[۶].
- فصل ششم (متواترات در اندیشه اسلامی): این فصل، به تعریف متواترات و شرایط اعتبار خبر متواتر میپردازد. همچنین اعتبار معرفتشناختی متواترات و دیدگاه متفکران اسلامی از جمله شهید صدر را در خصوص یقینی بودن آنها بررسی میکند[۷].
ب)- بخش دوم (معیار صدق گزارههای پسین):
- فصل هفتم (معیار صدق گزارههای پسین؛ ۱. راهحل مبتنی بر ارتباط میان گزاره و واقع): در این فصل، مباحثی همچون شاخصههای مبناگروی، مبناگروی از نگاه متفکران مسلمان، اعتبار و کاشفیت ذاتی یقین، اعتبار معرفتهای دینی و غیر دینی و... مطرح میشود[۸].
- فصل هشتم (معیار صدق گزارههای پسین؛ ۲. راهحل مبتنی بر ارتباط گزاره و مدرِک): این فصل، راهحل مزبور را از دیدگاه شهید صدر بررسی کرده و به مرحله توالد موضوعی و توالد ذاتی و پیامدهای مذهبی ذاتی میپردازد. این فصل، به بحث چیستی ذاتی در روش نوین و چیستی احتمالی نیز اشاره دارد[۹].
ج)- بخش سوم (معرفت جهان محسوس و دیگران):
- فصل نهم (معرفت ما به جهان خارج یا محسوس): این فصل، چیستی جهان خارج را مورد بحث قرار داده و دیدگاههایی را در اینباره ارائه میدهد. همچنین به بررسی دلایلی میپردازد که برای اثبات وجود محسوسات در جهان خارج اقامه شدهاند؛ مانند استدلالهای مبتنی بر علم حضوری و...[۱۰].
- فصل دهم (معرفت ما به دیگر اذهان): این فصل، روشهای استدلال برای دستیابی به معرفت دیگر اذهان را بررسی میکند. این روشها شامل استدلال از راه تمثیل، استدلال از راه بهترین تبیین، استدلال از راه علم حضوری و... است[۱۱].
د)- بخش چهارم (صعود و ارجاع معرفتی در گستره قضایا):
- فصل یازدهم (چگونگی صعود معرفتی در محدوده تصدیقات یا قضایا): این فصل، به روند صعود معرفتی از راه استدلال پرداخته و شیوههای رایج استدلال (استدلال مباشر و غیر مباشر) و همچنین انواع و اقسام قیاس (از لحاظ محتوا و صورت) را تشریح میکند[۱۲].
- فصل دوازدهم (الگویی درباره چگونگی ارجاع معرفتی): این فصل، با تمرکز بر ارجاع گزارههای نظری به بدیهی، نتیجهگیری و جمعبندی مباحث معرفتشناسی گزارههای پسین را ارائه میدهد. در این فصل، چگونگی ارجاع گزارههای نظری به بدیهی بررسی شده و الگویی برای این ارجاع در معرفتشناسی مورد بحث قرار میگیرد[۱۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.