تماشای خورشید: گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تماشای خورشید: گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی
    تماشای خورشید: گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی
    پدیدآورانایوبی، حجت‌الله (گزینش و تدوین) موحد، محمدعلی (مقدمه)
    ناشرثالث
    مکان نشرتهران
    سال نشر1393
    شابک9789643809249
    موضوععرفان -- متون قدیمی تا قرن ۱۴,تصوف -- متون قدیمی تا قرن ۱۴,نثر فارسی -- قرن ۷ق
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    PIR ۵۲۳۲/م۷۰۱‏

    تماشای خورشید: گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی گزینش و تدوین حجت‌الله ایوبی با مقدمۀ محمدعلی موحد؛ این کتاب دربردارندۀ گزیده‌ای از بهترین مقالات کوتاه شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم هجری است که با زبانی غریب و مهابت‌آمیز، خواننده را به فضایی رازآلود و پر از معانی عمیق عرفانی رهنمون می‌سازد.

    ساختار

    این کتاب در یک جلد و شامل گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی به همراه مقدمه‌ای تحلیلی تنظیم شده است.

    گزارش کتاب

    کتاب «تماشای خورشید: گزیده‌ای از مقالات شمس تبریزی» به گزینش و تدوین حجت‌الله ایوبی و با مقدمۀ ارزشمند محمدعلی موحد، مجموعه‌ای برگزیده از مقالات شمس تبریزی، عارف شوریده‌حال و مراد مولانا جلال‌الدین بلخی را در بر می‌گیرد. این کتاب با نگاهی دقیق به ویژگی‌های منحصربه‌فرد کلام شمس، گزیده‌ای از عمیق‌ترین و تأثیرگذارترین گفتارهای این عارف بزرگ را ارائه می‌دهد. سخن شمس تبریزی از دو جنبۀ لفظ و معنی دارای غرابت است؛ اگرچه واژه‌های به کار رفته در کلام او همگی در حیطۀ فارسی معیار قرار دارند، اما نحو ترکیب و بافت کلام او غریب و مهابت‌آمیز است. این غرابت در کلام شمس، نه در تک‌تک کلمات، بلکه در شیوۀ ترکیب آنها نهفته است که خواننده را به دیار غرایب و معانی شگفت‌انگیز رهنمون می‌سازد. کتاب با مقدمۀ مفصلی از محمدعلی موحد آغاز می‌شود که در آن به تحلیل ویژگی‌های زبانی و محتوایی مقالات شمس پرداخته است. موحد در این مقدمه تأکید می‌کند که کلام شمس «هیبتی دارد» که مخاطب را می‌رباید و به فضایی مهیب و رازآلود می‌برد که در آن ملاک‌های دنیای متعارف حاکم نیست. شمس تبریزی به روایت مولانا، انسانی کم‌حرف و گزیده‌گو بود و این ویژگی در گزیده‌های ارائه شده در کتاب به خوبی نمایان است. از جمله گفتارهای برجستۀ مندرج در این کتاب می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: «چون گفتنی باشد و همۀ عالم از ریش من درآویزند که: مگو! بگویم...؛ هر آینه، اگر چه بعد از هزار سال باشد، این سخن، بدان کس برسد که من، خواسته باشم!» که نشان از عزم راسخ شمس در بیان حقایق دارد. همچنین «حیوان به سَر زنده است، آدمی به سِر زنده است» که تمایز میان حیوانیت و انسانیت را در سِرّ و باطن آدمی می‌داند. گفتار «جویندۀ دنیا را از کسب و تجارت چاره نیست و جویندۀ عقبا را از طاعت و خدمت چاره نیست...» نیز از نمونه‌های درخشان تعالیم شمس در مورد ضرورت تحمل مشقت در راه رسیدن به مقصود است. داستان گفت‌وگوی شمس با کسانی که او را به شب‌زنده‌داری دعوت می‌کنند و پاسخ او که ترجیح می‌دهد به نزد نصرانی برود زیرا او «به سِرّ مسلمان است» نشان از عمق نگاه شمس به حقیقت تسلیم و اسلام دارد. این کتاب با گردآوری گزیده‌ای از نغزترین و پرمعناترین گفتارهای شمس تبریزی، دریچه‌ای به سوی جهان پررمز و راز این عارف بزرگ می‌گشاید و خواننده را با مفاهیم عمیق عرفانی و سلوک روحانی آشنا می‌سازد. کتاب در ۲۹۸ صفحه توسط انتشارات ثالث منتشر شده و تیراژ آن ۱۱۰۰ نسخه می‌باشد.[۱]

    پانويس

    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها