نظریه دولت اسلامی

نظریه دولت اسلام، تألیف محمدجواد ارسطا و محمدتقی دشتی، ویراست اول نوشتار نظریه دولت اسلامی است که به تبیین مفاهیم، اصول و کارکردهای حکومت اسلامی از منظر فقهی و سیاسی می‌پردازد و راهنمایی جامع را برای درک و عمل به شریعت ارائه می‌دهد.

نظریه دولت اسلامی
نظریه دولت اسلامی
پدیدآورانارسطا، محمدجواد (نويسنده)

دشتی، محمدتقی (نویسنده) مهدی‌فر، محمد (گردآورنده) جوان آراسته، حسین (نویسنده) فيرحی، داود (نویسنده) موسی‌زاده، ابراهیم (نویسنده) توکلی، فاطمه (نویسنده) حبیب‌نژاد، احمد (ناظر)

مرکز پژوهشی مبنا (سایر)
سال نشر1400ش
چاپ1
شابک‫‭978-622-7202-51-9
موضوعاسلام و دولت - اسلام و سیاست
زبانفارسی
تعداد جلد1
کد کنگره
6ن4الف 231 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

انگیزه نگارش

انگیزه نگارش این اثر، ارائه یک نظریه جامع و منسجم درباره دولت اسلامی است تا خلأ موجود در ادبیات فقهی در این زمینه پر شود. نویسندگان قصد دارند احکام الهی و سنت پیامبر(ص) را به شیوه‌ای مستدل تبیین کنند تا پاسخگوی نیازهای زندگی مؤمنین باشد و جامعه را بر اساس حکمت الهی و سنت نبوی اداره کنند[۱].

ساختار

کتاب، با مقدمه نویسندگان آغاز شده و مباحث اصلی در یک مقدمه تحلیلی و سه فصل سامان‌دهی شده است. هرکدام از مقدمه تحلیلی و فصول به گفتارها و بندهای متعدد تقسیم شده و در پایان نیز منابع اثر ذکر گردیده است.

سبک نگارش

سبک نگارش کتاب، آموزشی و تحلیلی است. در این رابطه در هر مبحث، تعاریف لغوی و اصطلاحی ذکر و از آیات و روایات و منابع مختلف استفاده شده است.

گزارش محتوا

مقدمه تحلیلی (امکان‌سنجی نظریه دولت اسلامی): این بخش، به بررسی چگونگی امکان‌پذیری تدوین نظریه دولت اسلامی می‌پردازد و شامل گفتاری در مورد مبانی نظری فقه حکومتی، از جمله ظرفیت‌های فقه موجود، روش‌های توسعه استنباط از قرآن کریم، لزوم نگاه جامع و موسع به فقه و ابتنای احکام شرعی بر ارزش‌های اخلاقی و ضرورت نگاه اجتماعی و فراگیر به آموزه‌های دین است. همچنین پیش‌فرض‌های این نظریه، مانند ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و ولایت عامه فقیه شرح داده می‌شود[۲].

فصل اول (کلیات نظریه دولت اسلامی): این فصل، به کلیات و مفاهیم بنیادین نظریه دولت اسلامی می‌پردازد. نخست در گفتار اول (مفهوم‌شناسی مؤلفه‌های کلان مرتبط با دولت اسلامی)، به تعریف مفاهیمی چون حقوق عمومی و رابطه دولت با مردم پرداخته و ضرورت رعایت آن در جامعه اسلامی را بیان می‌کند[۳] و در بند دوم، به تعریف «دولت» از دیدگاه‌های مختلف پرداخته شده است. دولت در اسلام نه به‌عنوان یک نهاد صرفاً سیاسی، بلکه به‌عنوان ابزاری برای تحقق اهداف الهی و انسانی تعریف می‌شود که مسئولیت تأمین سعادت جامعه را برعهده دارد[۴]. در دیگر بندها نیز قدرت و جایگاه آن در دولت اسلامی، سیاست در اسلام، حکومت و لزوم آن برای برقراری نظم و اجرای قوانین الهی در جامعه و مشروعیت حاکمیت در دولت اسلامی مطرح شده است. در گفتار دوم (ارزش‌ها و اصول اساسی دولت اسلامی)، به تشریح عدالت پرداخته می‌شود. عدالت به معنای قرار دادن هر چیز در جای خود است و یکی از اصلی‌ترین ارزش‌ها و اهداف دولت اسلامی محسوب می‌شود. ابعاد مختلف عدالت از جمله عدالت توزیعی و کیفری و نقش آن در برقراری نظم اجتماعی و حمایت از حقوق افراد در بند اول این گفتار توضیح ‌داده می‌شود [۵]. بند دوم از گفتار مزبور درباره کرامت انسانی است. کرامت انسانی به معنای ارزش ذاتی و الهی انسان است که خداوند به او عطا کرده است. این بند بر این تأکید دارد که کرامت انسان مبنای حقوق و آزادی‌های اوست و دولت اسلامی موظف به حفظ و ارتقای آن است [۶]. در بندهای دیگر این گفتار، امنیت، آزادی، رحمت، برابری، برادری، نظم و.... بررسی می‌شود.

فصل دوم (ماهیت دولت اسلامی): ازآنجاکه ماهیت دولت اسلامی، ماهیتی مرکب است. در این رابطه ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است؛ ذات دولت اسلامی با بررسی آیات و روایات و توجه به منابع اسلامی بررسی شده است. پرسش از چیستی دولت اسلامی در ابعاد اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و همچنین واقع‌گرایی یا آرمان‌گرایی دولت اسلامی و یا حداقلی یا حداکثری بودن دولت اسلامی از دیگر مواردی است که در این فصل مورد مطالعه قرار گرفته است [۷].

فصل سوم (حکمرانی شایسته و دولت اسلامی): از نظر نویسنده، اصول حکمرانی شایسته، سه ویژگی اساسی دارد که در صورت فقدان هریک از این سه مورد نمی‌توان اصل مورد نظر را از اصول حکمرانی شایسته دانست؛ این موارد عبارتند از: نمایاندن شیوه و چگونگی اعمال قدرت و حکمرانی؛ قابلیت تحقق در عرصه واقعی جامعه (شعاری، آرمانی و غیر واقعی نبودن)، قابلیت سنجش و ارزیابی (قابلیت تبدیل کیفیت به کمیت)[۸].

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه، ص9-11
  2. ر.ک: متن کتاب، ص15-44
  3. ر.ک: همان، ص47-54
  4. ر.ک: همان، ص54-60
  5. ر.ک: همان، ص83-94
  6. ر.ک: همان، ص95-100
  7. ر.ک: همان، ص249-250
  8. ر.ک: همان، ص281

منابع مقاله

مقدمه و متن کتاب.

وابسته‌ها