المفصل في تاريخ النجف الأشرف

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    المفصل في تاريخ النجف الأشرف
    المفصل في تاريخ النجف الأشرف
    پدیدآورانحکیم، حسن عیسی (نویسنده)
    ناشرالمکتبة الحيدرية
    مکان نشرایران - قم
    سال نشرمجلد1: 1385ش , 1427ق
    چاپ1
    شابک964-503-078-1
    زبانعربی
    تعداد جلد10
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏79‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏ن‎‏3‎‏ح‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    المفصل فی تاریخ النجف الأشرف، اثر حسن عیسی حکیم کتابی است پیرامون شهر مقدس نجف و رجال و مشاهیر مرتبط با این شهر که به زبان عربی نوشته شده است.

    مؤلف کتابش را به حضرت علی(ع) هدیه نموده است. جلد اول کتاب در سال 1427ق و آخرین مجلد، 6 سال بعد؛ یعنی سال 1433ق چاپ شده است.[۱]

    نویسنده کتاب، از ادبا و شخصیت‌های تاریخ دان و شرح حال نویس عراقی است. این اثر که در نوع خود از حیث کمیت بی نظیر است و از حیث کیفیت نیز در رده نسبتا خوبی قرار دارد، علاوه بر علاقه‌مندان به تاریخ و تراجم، برای زوار عتبات عالیات و همچنین روحانیون کاروان‌های زیارتی نیز اثری مفید است.[۲]

    ساختار

    کتاب با مقدمه کوتاهی از نویسنده آغاز و مطالب در ده جلد، تنظیم شده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه جلد اول، می‌نویسد: در تحقیقی که پیرامون شیخ طوسی و برخی بزرگان حوزه نجف انجام دادم، عزمم جزم شد تا درباره نجف و بزرگان آن اثری خلق کنم و البته پیش از اتمام کار، پژوهش‌های تک نگارانه‌ای پیرامون برخی قضایای مرتبط با نجف و بزرگان نجف انجام دادم و چاپ شد. به طور میانگین هر جلد از این اثر در حدود 400 صفحه است و مؤلف از منابع متعددی، اعم از مطبوع و مخطوط برای اثر خود استفاده برده است و در مواردی هم بر شنیده‌ها و مشاهدات خود تکیه کرده است.[۳]

    جلد اول، مختص نجف از عصر پیش از اسلام تا انتهای عصر عثمانی است. طبیعتا چون شهر نجف جزو شهرهای اسلامی است و به اصطلاح از محدثات است، مؤلف در ابتدای این جلد به برخی مباحث لغوی پرداخته و سپس در رابطه با جغرافیای کوفه و برخی مناطق دیگر سخن می‌گوید. نهرهای نجف، برخی جنگ‌ها و غارت‌های روی داده در این شهر، تعدادی از نشست‌های مهم این منطقه و مباحثی دیگر در این جلد بیان شده است.[۴]

    جلد دوم، مختص تاریخ مزار و حرم مطهر حضرت علی(ع) است. نویسنده در بخش اول، به تاریخ بنای مرقد شریف و بخش‌های آن پرداخته و در بخش دوم، به بحث زیارت می‌پردازد و زیارت ائمه(ع)، امام زادگان، سلاطین، ملوک، امرا و گروه‌های اسلامی و عربی و بیگانگان به همراه آداب و اوقات زیارت و امور مرتبط با اداره مرقد شریف، اعم از نقابت و خدمه و خزانه داری از دیگر مطالب این بخش است که با بحث از دفن در روضه مطهر و اعمال خاص صحن مطهر پایان می‌پذیرد.[۵]

    در جلد سوم، که حجمی کمتر از مجلدات سابق دارد، مؤلف از مراقد و مقامات متبرکه نجف سخن گفته و پس از بیان مراقد انبیا و صالحین در فصل اول، مقامات ائمه و مراقد اهل‌بیت(ع) و صحابه را یادآور شده و فصل سوم به مساجد، حسینیه‌ها، تکایا و... اختصاص دارد. فصل چهارم، مختص وادی السلام، بزرگ‌ترین قبرستان جهان است. این جلد و مجلد سابق، از حیث ارزش ترجمه در اولویت قرار دارند و برای زوار نجف اشرف و روحانیون کاروان‌های زیارتی مفید است.[۶]

    جلد چهارم، ویژه تاریخ حوزه علمیه نجف اشرف از قرن چهارم تا سده دوازدهم هجری قمری است. حوزه از عصر تأسیس، سپس دوره قانونمندی و پس از آن در بخش سوم دوره ضعف حوزه مورد بحث قرار گرفته و فصل پس از آن، به دوره بازسازی حوزه نجف اشرف در قرن هشتم اختصاص دارد و در ادامه، از شکوفایی حوزه نجف اشرف در قرن نهم و پس از افول حوزه حله سخن گفته می‌شود. در قرن یازدهم، نزاع سیاسی و فکری وسیعی بین دو دولت عثمانی و صفوی روی می‌دهد که باعث افزایش مهاجرت علمای شیعه به حوزه نجف اشرف شده و در همین قرن، جریان اخباری ظهور می‌کند و طبیعتا در حوزه نجف اشرف هم اثر می‌گذارد. مؤلف در این بخش نیز به مانند فصول پیشین، به بیان احوال مشاهیر هر عصر حوزه نجف و وضعیت علوم پرداخته و در فصل هفتم که مفصل‌ترین فصل این جلد است و به قرن دوازدهم اختصاص دارد، از غلبه اصولی‌ها بر اخباری‌ها یاد می‌شود.[۷]

    جلد پنجم موسوعه با عنوان فرعی «مدرسة النجف الأشرف فی عصر التجدید» پیرامون حوزه علمیه نجف در قرن سیزدهم است. نگارنده در این جلد می‌نویسد که حوزه نجف در این عصر، به عنوان رهبر فکری جهان تشیع شناخته می‌شود. زعامت فقهی، اصولی، معرکه الخمیس، نشست بلاغی، معرکه طاعونی و قفطانی و مناسبات ادبای نجف با ادبای دیگر شهرهای عراق، همچنین شرح حال بیست تن از اعلام امامیه که تمام یا اغلب دوران نشاط علمی خود را در قرن 13 گذرانده‌اند، از مباحث این مجلد است که با علامه بحرالعلوم آغاز شده و به ملا محمد ایروانی ختم می‌شود. نویسنده در این میان از سید جواد عاملی، شیخ جعفر کاشف الغطاء، میرزای قمی، شیخ احمد احسایی، ملا مهدی نراقی، شیخ حسین نجفی، شیخ حسن کاشف الغطاء، صاحب جواهر، محمدجواد ملا کتاب، شیخ انصاری، ملا علی خلیلی، سید حسین کوه‌کمری، سید مهدی قزوینی و... سخن می‌گوید.[۸]

    نیمه دوم کتاب به خاندان‌های علمی مشهور نجف اختصاص دارد. خاندان‌هایی چون: ازری، اعسم، امین، انصاری، بحرالعلوم، بلاغی، جزایری، جواهری، حسانی، جصانی، حکیم، حلو، حویزی، حیدری، خاقانی، خرسان، خلیلی، خنفر، شراره، شرقی و.[۹]

    جلد ششم بیشتر ادامه مبحث ناتمام جلد 5 است و به خاندان‌های علمی نجفی یا ساکن نجف اختصاص دارد و در نیمه دوم این جلد، از بزرگان سادات و غیر سادات سخن گفته می‌شود. خاندان‌های عاملی، طریحی، طالقانی، فتونی، فحام، قزوینی، کاشف الغطاء، محیی‌الدین، مشکور، مغنیه، مظفر، آل یاسین، ملا کتاب، بهبهانی و... به همراه سادات علوی که به رضوی، موسوی، حسنی و حسینی مشهورند و به یک خاندان منتسب نگشته‌اند و نیز افرادی که به نجفی و غروی و مشهدی معروف شده‌اند، ولی از شهرهای دیگر به نجف آمده‌اند و نجفی نیستند، در این جلد به صورت مختصر و مفید معرفی شده‌اند. این جلد به همراه جلد پیشین، از بهترین مجلدات موسوعه المفصل قلمداد می‌گردد.[۱۰]

    نویسنده در جلد هفتم وارد قرن 14 قمری می‌شود و پس از بیان مطالبی پیرامون اخباری گرایی و اجتهادمحوری و اموری در رابطه با منبر و شعر و ادب تعدادی از شعرا، وارد بحث مرجعیت در این دوران طلایی حوزه نجف می‌شود که به ترتیب تاریخ وفات از میرزای رشتی (متوفای 1312ق) آغاز نموده و با سید مهدی شیرازی (متوفای 1380ق) ختم شده است. شرح حال مراجعی چون محمدحسن مامقانی، میرزا حسین خلیلی، آخوند خراسانی، سید مهدی حیدری، سید کاظم یزدی، میرزای نائینی، آقاضیاء عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی، تعدادی از مشاهیر خاندان کاشف الغطاء و... در این بخش آمده است. مؤلف می‌نویسد که حوزه نجف در این عصر وارد دوره جدیدی می‌شود.[۱۱]

    در جلد هشتم نویسنده پس از یک مقدمه و بیان رابطه نجف با حکومت عصر، از مراجع شیعه در دوران معاصر سخن می‌گوید و به طور خاص به مرجعیت شیعه در آخرین دهه هزاره دوم میلادی؛ یعنی 1990-2000 پرداخته و بیشترین مباحث این جلد مختص همین موضوع است. البته از بیان مطالبی که پس از سال 2000 روی داده نیز پرهیزی ندارد. حضرات آیات: سید عبدالهادی شیرازی، سید محسن حکیم، شیخ عبدالکریم زنجانی، سید ابوالقاسم خوئی، امام خمینی، شهید صدر، سید علی سیستانی، سید محمدسعید حکیم، شیخ بشیر نجفی و عده‌ای دیگر، از کسانی‌اند که در این جلد گزارشی از شرح حال علمی، سیاسی و اجتماعی شان ارائه شده است.[۱۲]

    در جلد نهم باز هم به بزرگان و مشاهیر حوزوی نجف می‌پردازد و از بزرگان اواخر قرن 19 میلادی و ابتدای قرن بیستم در بخش اول این جلد سخن گفته و در بخش دوم از مشاهیر تشیع نجف در فاصله 1900-1914 و در بخش سوم از علمای نجف از 1914-1920 و در بخش پایانی، از بزرگان تشیع در فاصله زمانی 1921-1958 یاد می‌کند. برخی احوالات سید محمد فشارکی، محدث نوری، شیخ محمود ذهب، سید سعید حبوبی، محمدعلی چهاردهی، محمدعلی شاه عبدالعظیمی، علامه بلاغی، اسدالله زنجانی، سیدحسن صدر، محمدرضا اصفهانی، محمد حرزالدین، سید حسین قمی، شیخ جعفر نقدی، سید محسن امین عاملی، سید جمال گلپایگانی و عده‌ای دیگر را در این جلد می‌توان خواند.[۱۳]

    در جلد دهم مؤلف به مشاهیر نجف اشرف در فاصله زمانی سال 1958 تا 2000م می‌پردازد و استدراک مختصری هم در این مجلد وجود دارد که 22 شخصیت را معرفی نموده که شرح حال آنها نیامده بود. محمدعلی اردوبادی، محمدرضا مظفر، هبةالدین شهرستانی، آقابزرگ تهرانی، عبدالرزاق مقرم، سید جمال گلپایگانی، سید حسن خرسان، مرتضی فیروزآبادی، جعفر بحرالعلوم، سید یوسف حکیم، عبدالحسین مظفر، شیخ محمدمهدی شمس‌الدین و سید محمدتقی حکیم برخی از افراد معرفی شده در این جلد هستند.[۱۴]

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب و منابع و مصادر هر جلد، در انتهای همان جلد آمده است.

    در پاورقی‌ها به ذکر منابع پرداخته شده است.[۱۵]

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. نجفی عظیم عابدینی، محمدعلی، «نگاهی به کتاب» المفصل فی تاریخ النجف الأشرف «» فرهنگ زیارت، شماره 12 و 13، مهرماه 1390،

    وابسته‌ها