هفت مقاله در زمینه ادبیات آذربایجان
هفت مقاله در زمینه ادبیات آذربایجان | |
---|---|
پدیدآوران | حریری اکبری، محمد (نویسنده) |
ناشر | قالان یورد |
مکان نشر | تبریز |
سال نشر | 1399 |
شابک | 0ـ22ـ6765ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
هفت مقاله در زمینه ادبیات آذربایجان تألیف پروفسور محمد حریری اکبری، این کتاب دربرگیرندۀ هفت مقاله و نوشتار دربارۀ شعر و ادبیات آذربایجان میباشد.
ساختار
کتاب در هفت مقاله تدوین شده است.
گزارش کتاب
این کتاب دربرگیرندۀ هفت مقاله و نوشتار دربارۀ ادبیات آذربایجان میباشد. انتشار اولین مقاله به صورتی که در اختیار حلقههای غیردانشگاهی و علاقمندان ادبیات و جامعهشناسی ادبیات هم قرار بگیرد، به چند دلیل انجام شده است: نخست برای نمایاندن عظمت و قدرت خلاقۀ شهریار ملک سخن استاد شهریار. دوم برای بیرون کشیدن ساختار معنایی و پیامهای نهفته در این اثر بیبدیل یعنی «سهندیه» و سوم برای آشنایی با هرمنوتیک و کاربرد آن به مثابۀ یکی از نظریههای کلاسیک و با این وجود باب روز علوم اجتماعی. بین اشعار و آثار متنوع شهریار، «سهندیه» شعر نسبتاً بلندی است که به سبک و شیوهای نو سروده شده است. ویژگی این شعر، غنای ساختارهای تشکیلدهندۀ آن است. بیگمان این اثر، اثری چندساحتی با ساختارهای معنایی متعدد است. در این نوشتار کوشیده شده فقط ساختار اسطورهشناسی «سهندیه» تحلیل شود؛ به عبارت دیگر نویسنده کوشیده تا به لابلای سطرها نفوذ کرده و معانی نهفته در آنها را بیرون بکشد.
نوشتارهای دوم و سوم کتاب که قبلاً در مجلات علمی منتشر شدهاند، برای آشنایی با هرمنوتیک در این کتاب گنجانده شدهاند. امروزه «هرمنوتیک» یکی از واژههای مطرح در مجامع دانشگاهی و محافل فرهنگی است. البته مفهوم تازه و نوخاستهای هم نیست، بلکه ابعاد تاریخی و فلسفی ریشهداری دارد. به هر روی مرکز ثقل بحثها روی این نکته است که هرمنوتیک به مثابۀ یک نظریه تا چه اندازه میتواند در علوم انسانی و علوم اجتماعی به کار بسته شود؟ آیا صحبت از علوم هرمنوتیکی دامنۀ شمول خود را روی همۀ رشتههای موجود در این علوم میتواند بگستراند؟ این موضوع در نوشتار دوم کتاب بحث و بررسی شده است.
انتقاد و هرمنوتیک دارای ریشههای تاریخی هستند. این دو از اواسط سدۀ نوزدهم به بعد بیشتر عنوان شده و در دهههای اخیر، صورت دبستان و نظریۀ اجتماعی مطرحی به خود گرفتهاند. بررسی اجمالی هر دو و مقایسۀ اصول عقیدتی آنها موضوع نوشتار سوم کتاب است.
در اینکه هم «حیدربابا»ی شهریار و هم «سهندیه» شاهکارند، تردیدی نیست. هر دو اثر را میتوان بندناف یا شریات حیاتبخشی دانست که شعر امروز آذربایجان را ضمن مزیدن از میراث ادبی و زمینۀ فرهنگی خویش، به بهرهگیری از آرمانها و افکار بازتابیافته در افقهای باز ادبیات جهانی فرا میخواند. مقالۀ چهارم کتاب که به بررسی دو شاهکار شهریار، یعنی «حیدر بابایه سلام» و «سنهدیه» اختصاص دارد، در واقع به نوعی ادامه و مکمل معرفی برترین آثار استاد شهریار است.
سه مقالۀ دیگر این کتاب، با آوردن نمونههایی از ادبیات معاصر آذربایجان با چهار مقالۀ اول ارتباط محتوایی دارند. در مقالۀ پنجم که مربوط به استاد عباس اسلامی (بارز) است، مصداقی از اشعار سنتی است و مقالۀ «نگرشی گذرا به شعر معاصر آذربایجان» مصادیقی از اشعار نو را ارائه میدهد. نوشتار پایانی کتاب با تعبیری که ادبیات را منحصر به شعر یا آثار هنری نمیشناسد، نوشته شده که ضمن عرضۀ نمونهای از نثر ترکی آذربایجانی، تمجید و تجلیلی است از خادمین این خطه که نقد وجودشان را صرف بهبود و بهروزی انسانها کردهاند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات