تاریخ تاریخ‌ها: حماسه‌ها، رخدادنامه‌ها، عاشقانه‌ها و جستارها از هرودوت و توسیدید تا قرن بیستم

    از ویکی‌نور
    تاریخ تاریخ‌ها
    تاریخ تاریخ‌ها: حماسه‌ها، رخدادنامه‌ها، عاشقانه‌ها و جستارها از هرودوت و توسیدید تا قرن بیستم
    پدیدآورانبارو، جان (نویسنده) افشار، حسن (مترجم)
    ناشرمرکز
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک4ـ485ـ213ـ964ـ978
    کد کنگره

    تاریخ تاریخ‌ها: حماسه‌ها، رخدادنامه‌ها، عاشقانه‌ها و جستارها از هرودوت و توسیدید تا قرن بیستم تألیف جان بارو، ترجمه حسن افشار؛ نویسنده در این کتاب تاریخ را گزارش دقیق، تحقیقی، عرفی و منثور رویدادهای اجتماعی معرفی می‌کند و آن را از «بایگانی» و «تحقیق» صرف متمایز می‌کند. دو عنصر اساسی از دید او برای تاریخ نامیدن یک متن، اولاً تحقیقی بودن و ثانیاً روایت است. با این توصیف از دید او تولد تاریخ مربوط به سال‌های 450 و 430 پیش از میلاد در یونان است.

    ساختار

    کتاب در پنج فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    جان بارو از برجسته‌ترین نویسندگان انگلیسی تاریخ اندیشه است. او از 1981 تا 1995 استاد ممتاز تاریخ اندیشه در دانشگاه ساسکس و از 1995 تا 2000 استاد ممتاز تاریخ اندیشۀ اروپا در دانشگاه آکسفورد بوده است. او از اعضای ثابت فرهنگستان بریتانیا و عضو بازنشستۀ کالج بیلیل در آکسفورد است.

    چرا تاریخ تاریخ‌ها؟ چرا که نه؟ تاریخ، حتی اگر بگذاریم در معنای وسیعش باز مقولۀ واحدی بماند، موضوع بسیار متنوعی است. طاعون‌ها، حمله‌ها، مهاجرت‌ها؛ پی‌ریزی، پرورش، گستردگی ترتیبات قانونی و نظام‌های سیاسی؛ جنگ‌های داخلی و خارجی، انقلاب‌ها، دگرگونی‌های آهسته یا ناگهانی در دین و فرهنگ؛ شکل‌گیری انواع هویت‌های جمعی ـ مذهبی، ملی، عقیدتی ـ تواریخ ربانی به معنی آنچه خدا برای انسان اراده می‌کند: همۀ اینها و خیلی‌های دیگر تاریخ‌اند. برخی تاریخ‌ها سراسر گزارش‌اند؛ برخی کمابیش تحلیل‌ها بی‌زمان و غالباً واکاوی‌های ساختاری یا فرهنگی. تاریخ به بسیاری از گونه‌ها و رشته‌های پژوهش پیوسته است؛ از حماسه‌ها و قصه‌های پیدایش گرفته تا علوم اجتماعی مختلف، نیز زندگی‌نامه‌ها و نمایشنامه‌ها، بحث‌های سیاسی و اخلاقی، قوم‌شناسی، رمان و بازرسی‌ها و تحقیقات فضایی. تا جایی که دانسته شده است هرودوت نخستین کسی بود که واژۀ هیستوریا (تحقیق) را به معنای امروزی تاریخ به کار برد. هیستور در قاموس هومر کسی بود که تحقیقی بر اساس داده‌ها انجام می‌داد و به نتایجی می‌رسید.

    نویسنده در این کتاب تاریخ را گزارش دقیق، تحقیقی، عرفی و منثور رویدادهای اجتماعی معرفی می‌کند و آن را از «بایگانی» و «تحقیق» صرف متمایز می‌کند. دو عنصر اساسی از دید او برای تاریخ نامیدن یک متن، اولاً تحقیقی بودن و ثانیاً روایت است. با این توصیف از دید او تولد تاریخ مربوط به سال‌های 450 و 430 پیش از میلاد در یونان است، نزد نویسندگانی چون هرودوت و توسیدید. البته در یک معنای گسترده‌تر، اصولاً انسان موجودی تاریخ‌مند است؛ یعنی نه‌تنها حافظه‌ای قوی و نسبتاً ماندگار دارد، بلکه میل فراوانی دارد به روایت آنچه بر او فراتر از آن بر گذشتگان رفته و معمولاً این روایت را به شکلی از اشکال ثبت می‌کند.

    این حقیقت به قوت خود باقی است که ثبت روایت کلانی از تاریخ تاریخ‌نگاری، با پیروی از اجماع مورخان قرن بیستم دربارۀ نقطۀ پایان آن، راهبرد تحدیدکننده و تضعیف‌کننده‌ای از کار درمی‌آمد که به زدودن یا ندیدن بسیاری از پرسش‌های شنیدنی و احیاناً روشنگر دربارۀ تلقی گذشتگان از تاریخ‌نگاری و چه‌بسا از خود تاریخ می‌انجامید. یکی از آنها پرسش کلی دربارۀ انگیزه‌های بی‌گمان بسیار گوناگون نگارش تاریخ است. گذشتگان چه چیزی از گذشتۀ خود را جالب توجه یافتند و چرا؟ چه گذشته‌ای موجب جلب توجه آنان شد و گزینش چگونگی عرضه‌داشت آن را تعیین کرد و اینها به مرور زمان چرا و چگونه دگرگون شدند و پاسخ‌های متفاوت به این پرسش‌ها در یک بازۀ زمانی واحد چگونه تفاوت‌های فرهنگی را نشان می‌داد؟ چرا ژانرهای تازه در نگارش تاریخ پدید آمد؟ بی‌تردید علت آن تنها یا همواره، گسترش دامنۀ کنجکاوی «علمی» موجود نبود، اگرچه این عامل نیز گاه در آن نقش داشت. این کتاب بر آن است به این سؤالات پاسخ دهد نویسنده کوشیده تمرکزش را بر این مسئله بگذارد که تاریخ‌نگاران چرا و چگونه گذشته‌ای را برگزیده‌اند تا از آن بنویسند و آن را به چه‌سان مطالعه و عرضه کرده‌اند. بنابراین این کتاب مصمم است تکثر تاریخ‌ها و علایق نهفته در آنها را به رسمیت بشناسد و از این جاه‌طلبی بپرهیزد که یک روایت کلان واحد را بسازد و حال حاضر را نقطۀ پایان آن بگیرد؛ زیرا نویسنده باور دارد این پایان‌بندی نه‌تنها تجویزی توجیه‌ناپذیر است، بلکه از امکان اکتشاف نیز می‌کاهد.

    کتاب از پنج بخش تشکیل شده است؛ بخش اول به تولد تاریخ در یونان اشاره دارد و آثار مورخانی چون هرودوت، توسیدید و گزنفون در آن معرفی شده است. بخش دوم به مورخان رومی اختصاص دارد؛ پولوبیوس، سالوست، لیوی، پلوتارک، تاسیت، آمیانوس مارکلینوس و ... در این بخش معرفی شده‌اند. بخش سوم کتاب به تاریخ‌نگاری در عصر سیطرۀ کلیسا و تحت آموزه‌های مسیحی می‌پردازد. بخش چهارم با عنوان احیای تاریخ عرفی به نوزایش تاریخ می‌پردازد و بالاخره در بخش پایانی تحولات تاریخ‌نگاری در سه سدۀ اخیر بررسی شده است. نکتۀ مهم در روایت نویسنده از تحولات تاریخ‌نگاری، آن است که او کوشیده تاریخ‌نگاری را در متن فرهنگ حاکم، عوامل فرهنگی و سیاسی مؤثر روایت کند و شکل اثرگذاری این متن و بستر در نحوۀ دید مورخان و نوع و شکل گزارش آنها را بیان کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها