رسم بیداری در آموزه‌های مولانا

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    رسم بیداری در آموزه‌های مولانا
    رسم بیداری در آموزه‌های مولانا
    پدیدآورانملکی، یاسر (نویسنده)
    ناشرمدرسه
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    چاپاول
    شابک8ـ2209ـ08ـ964ـ978
    موضوعمولوی، جلال‌الدین‌ محمد بن‌ محمد، ۶۰۴-۶۷۲ق‌. - نقد و تفسیر,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۷ق‌
    کد کنگره
    ‏PIR ۵۳۰۵/م۸ر۵ ۱۴۰۱

    رسم بیداری در آموزه‌های مولانا تألیف یاسر ملکی؛ این کتاب، قسمت نخست از مجموعۀ نوشتارهایی است که بر محوریت آراء و اندیشه‌های تابناک مولانا تدوین و تألیف شده است. تمامی این نوشتارها، روح مشترکی دارند؛ یعنی با ریسمان نامرئی به هم پیوند می‌خورند. هر مقاله و نوشتار مانند باب جداگانه‌ای است که به سوی گلستان معنا باز می‌شود و خواننده را به فراسوی دنیای ظواهر و محسوسات می‌کشاند.

    ساختار

    کتاب در هفت فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    عرفان، حوزه‌ای مبتنی بر تجارب روحانی است که امکان مواجهۀ مستقیم با وجود مطلق را به وجود می‌آورد و سالک معنا را به سکوت و حیرت وا می‌دارد. این نوع مواجهه با حقیقت، منطق خاصی دارد و چیزی نیست که بتوان آن را با تکاپوهای ذهنی و از طریق آموزش‌های رسمی به دست آورد. در عرفان، آنچه اهمیت بالایی دارد، نسبت سازنده با درون خویش است؛ یعنی مجاهدت و مراقبت از داشته‌ها در برابر حملات مرموز و ناگهانی دزدانی که در کمین نشسته‌اند. عارف کسی است که هوس‌ها را در پای عشق مقدس قربانی می‌کند و با این عمل، روحش را پرورش می‌دهد. حد و اندازۀ هر چیزی هم برای عارف مشخص است و به‌خوبی با راه و رسم خودیابی و خودسازی آشناست.

    همۀ ما از خواب و بیداری معانی واضحی در ذهن داریم. هر زمانی که در کمال صحت و هوشیاری مشغول فعالیت‌های مختلف هستیم، در حالت بیداری قرار داریم و پس از پایان فعالیت‌ها نیز برای تجدید قوای جسمی و تأمین انرژی از‌دست‌رفته، به استراحت می‌پردازیم.

    انسان که وجودی دوساحتی دارد، معنای عمیق‌تری از خواب و بیداری برایش مطرح می‌شود. او جدای از ساحت جسم، از روان نامحدودی هم برخوردار است که از قماش آفریده‌های مادی نیست و در عین حال او را به صفات و توانمندی‌های ویژه‌ای مجهز می‌کند. در واقع حکایت روح و آنچه در درون فرد می‌گذرد، به‌کلی با آنچه در سطح جسم ظاهر می‌شود، متفاوت است. با اینکه به لحاظ رفتارهای ظاهری، فرقی میان افراد خام و پخته وجود ندارد و هر دوی آنها رفتارهای یکسان و مشابهی دارند، اما این شباهت صوری را نباید به معنای برابری معنایی و شخصیتی دانست. به همین دلیل میان «جسم بیدار» و «روح بیدار» تفاوت از زمین تا آسمان است.

    برخلاف ساحت جسم که بیداری آن را با یک نگاه ساده می‌توان فهمید، تشخیص بیداری روح به این سادگی‌ها نیست و به دقت و فراست بالایی نیاز دارد. ضمن اینکه بیدارکردن و بیدارماندن روح نیز فرایندی حساس و قاعده‌مند است که باید آن را آموخت و در عمل به کار گرفت. این کتاب، قسمت نخست از مجموعۀ نوشتارهایی است که بر محوریت آراء و اندیشه‌های تابناک مولانا تدوین و تألیف شده است. تمامی این نوشتارها، روح مشترکی دارند؛ یعنی با ریسمان نامرئی به هم پیوند می‌خورند. هر مقاله و نوشتار مانند باب جداگانه‌ای است که به سوی گلستان معنا باز می‌شود و خواننده را به فراسوی دنیای ظواهر و محسوسات می‌کشاند.

    نوشتار نخست به عرفان مولانا و ویژگی‌های بارز آن می‌پردازد. کوشش نویسنده بر آن بوده که شمایی کلی از جهان‌بینی عرفانی مولانا را ترسیم نماید تا خواننده با درک بهتر و شفاف‌تری سایر نوشتارهای کتاب را مطالعه کند. نوشتار دوم به دیدگاه مولانا درابرۀ قرآن و جهان عظیم این کتاب آسمانی می‌پردازد. بی‌تردید در گفتار صریح مولانا و برخی از عرفای مسلمان، جداافتادن از سلوک معنوی قرآن، در نهایت به بیراهه رفتن سالک می‌انجامد؛ زیرا که هر راهی نیازمند نقشۀ راهی است تا روندۀ راه با آسودگی بیشتر و در سلامت روحی و جسمی به مقصد برسد. از این‌رو قرآن کریم نقشۀ جامع بیداری انسان‌هاست و باید گزاره‌های بیداری‌بخش آن را جدی گرفت.

    فصل سوم ناظر به رموز تعالی است. در این فصل نظر مولوی دربارۀ تعالی و قواعد مبتنی بر آن مورد بحث قرار گرفته است. آگاهی به این قواعد، رونده را در پیمودن درست مسیر بیداری و قیام به سوی خدا یاری می‌کند. نوشتار چهارم معطوف به دیدگاه پیر و مراد مولانا، یعنی شمس تبریزی است. محتوای این نوشتار بیشتر حول محور شخصیت و اندیشۀ شمس می‌چرخد؛ اما در پاره‌ای موارد به آرای مولانا و استناداتی از مثنوی رجوع شده است. افزون بر اینکه اندیشۀ این بزرگ‌مرد، آن‌گونه که در مقالات شمس بیان شده، در شکل‌گیری افکار مولانا بسیار جدی و تعیین‌کننده است.

    مقالۀ پنجم به معنای زندگی از دیدگاه مولانا می‌پردازد. اینکه در تلقی این عارف مسلمان، مراد از معنا چیست؟ و چگونه می‌توان به زندگی معنادار دست یافت؟ زیرا رابطۀ وثیقی میان زندگی معنادار و زندگی بیدار وجود دارد. در واقع لازمۀ درک معنا و حقیقت زندگی، بیدارکردن قوای شخصیت و استفادۀ بجا و صحیح از سرمایه‌های درونی است. مقالۀ ششم این کتاب نیز به موضوع آموزش کارآمد اختصاص دارد و شیوه‌هایی از اندیشۀ مولانا برای کارآمدسازی آموزش استخراج شده است. نوشتار پایانی کتاب نیز به بحث مهم صلح و مدارا معطوف است. صلح انواع مختلفی دارد؛ اما آنچه در اندیشۀ مولانا به عنوان صلح مبنایی مطرح است، عبارت ات از صلح نفسانی که از وحدت و انسجام درونی ناشی می‌شود و تنها با بیدارکردن خود و قیام بر جنود نفس اماره حاصل می‌شود.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها