فهمِ فهم: آشنایی با هرمنوتیک فلسفی گادامر

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    فهمِ فهم
    فهمِ فهم: آشنایی با هرمنوتیک فلسفی گادامر
    پدیدآورانآزاد، علی‌رضا (نویسنده)
    ناشرتگ
    مکان نشرمشهد
    سال نشر1400
    شابک0ـ1ـ96617ـ622ـ978
    موضوعگا‌دامر، ها‌نس‌ گئورگ‌ ، ۱۹۰۰ - ۲۰۰۲م‌. ^a دیدگا‌ه‌ دربا‌ره‌ هرمنوتیک‌,گا‌دامر، ها‌نس‌-گئورگ‌، ۱۹۰۰ - ۲۰۰۲م‌. ^aنقد و تفسیر,هرمنوتیک‌
    کد کنگره
    ‏B ۳۲۴۸/آ۴،ف۹

    فهمِ فهم: آشنایی با هرمنوتیک فلسفی گادامر تألیف علی‌رضا آزاد، در این کتاب پس از بررسی زمینه‌های پیدایش و ماهیت و اهداف هرمنوتیک فلسفی، به طور ویژه به تبیین آموزه‌های هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر در پنج ساحت روش، حقیقت، فهم، زبان و ایمان پرداخته شده تا تصویری همه‌بعدی و شفاف از آن ارائه شود که با ذهن و زبان، ابهام‌ها و پرسش‌ها و نقدها و نیازهای سپهر اندیشۀ مخاطبان ایرانی متناسب باشد.

    ساختار

    کتاب در شش فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    در دهۀ هفتاد شمسی دغدغۀ دینی اغلب اندیشمندان ایرانی را به سوی فهم و نقد هرمنوتیک سوق داد؛ در دهۀ هشتاد آنان به درک ماهیت هرمنوتیک و جان کلام آن بیشتر توجه کردند و در دهۀ نود به دنبال خاستگاه‌ها و کاربست‌های آن رفتند. در سال‌های اخیر شاهد توجه روزافزون به هرمنوتیک کلاسیک، هرمنوتیک عینی‌گرا، هرمنوتیک روش‌شناختی، هرمنوتیک وجودشناختی، هرمنوتیک فلسفی، هرمنوتیک ادبی و دیگر اقسام آن بوده‌ایم؛ همچنین با ترجمۀ آثار اصیل هرمنوتیکی از شمار نقدهای سطحی کاسته و بر غنای مباحث افزوده شده است.

    در این کتاب پس از بررسی زمینه‌های پیدایش و ماهیت و اهداف هرمنوتیک فلسفی، به طور ویژه به تبیین آموزه‌های هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر در پنج ساحت روش، حقیقت، فهم، زبان و ایمان پرداخته شده تا تصویری همه‌بعدی و شفاف از آن ارائه شود که با ذهن و زبان، ابهام‌ها و پرسش‌ها و نقدها و نیازهای سپهر اندیشۀ مخاطبان ایرانی متناسب باشد.

    فصل نخست کتاب اختصاص به بررسی کلیات هرمنوتیک فلسفی گادامر دارد. از پیشروان و بزرگان هرمنوتیک فلسفی، یکی گادامر است. در بیان اهمیت هرمنوتیک فلسفی گادامر همین بس که گفته شود اندیشه‌ها و آثار او فصل جدیدی را در حوزه‌های تفسیر، هنر، نقد ادبی، روان‌شناسی و الهیات آغاز کرده و در آستانۀ قرن بیست‌ویکم گرانیگاه مباحث فلسفی شده‌اند، تا به حدی که برخی صاحب‌نظران به استناد آنها پایان عمر معرفت‌شناسی و فلسفه‌های تحلیلی را اعلام کرده و هرمنوتیک فلسفی را جانشین این طرق اندیشه‌ورزی خوانده‌اند. در این فصل برای آشنایی بیشتر با هرمنوتیک فلسفی گادامر به برخی از مختصات آن اشاره شده تا راه برای تبیین اندیشه‌های او هموارتر شود.

    همان‌طور که از عنوان کتاب مشهور گادامر «حقیقت و روش» برمی‌آید، مسئلۀ روش و نقد آن در مرکز توجه هرمنوتیک فلسفی قرار دارد. با تأمل در محتوای این اثر مشخص می‌شود که حرف ربط «و» در عنوان آن به ترادف کلمات پیش و پس از خود دلالت نمی‌کند. نقدهای گادامر بر روش‌گرایی را بایست عکس‌العملی در برابر اندیشه‌های رایج در دورانی دانست که او در آن می‌زیست. در واقع او روش و روش‌گرایی را نقد می‌کرد، نه نفی. گادامر لزوم فرایندهای علمی روشمند را منکر نمی‌شد، بلکه معتقد بود وجوهی از حقیقت بیرون از قلمرو روش قرار می‌گیرند و بنابراین هیچ‌گاه با فرایندهای علمی روشمند دست‌یاب نمی‌شوند. در فصل دوم کوشیده شده تا علل و اسباب شکل‌گیری روش‌گرایی و روایی آن در عرصۀ علم مطابق تلقی گادامر شرح و انتقادهای او دربارۀ این مسئله بیان شود. سپس تلاش شده با تعمق در مبانی و مواضع نزاع گادامر، موضع او در برابر سیطرۀ منطق و تفکر منطقی آشکار شود و به آنچه جانشین روش و منطق می‌کند، رسیده شود.

    مفهوم حقیقت از مفاهیم سهل و ممتنعی است که باوجود بسامد زیاد در مباحث فلسفی، کلامی، اعتقادی، تفسیری و ادبی کمتر آن را موضوع بررسی ژرف‌کاوانه و همه‌جانبه قرار داده‌اند. ابهام مفهوم حقیقت به اختلاف‌نظرها دربارۀ ماهیت آن، راه رسیدن به آن و روش تحقق آن دامن زده و دیدگاه‌های گوناگونی در این باب را به‌ویژه در سده‌های اخیر موجب شده است. در فصل سوم دربارۀ مسئلۀ حقیقت در هرمنوتیک فلسفی گادامر بحث و بررسی صورت گرفته است.

    گادامر هیچ‌گاه موضوعات محوری کتاب خویش نظیر فهم، حقیقت، زبان، زیبایی و تاریخ را به‌روشنی بیان نکرده است. این امر از آن‌رو نیست که گادامر این مفاهیم را بدیهی می‌شمرد، بلکه از آن‌روست که او تعریف‌کردن را راه خوبی برای درک آنها نمی‌دانست. در فصل چهارم به اختصار مهم‌ترین دیدگاه‌های هرمنوتیک فلسفی گادامر پیرامون ماهیت فهم، سازوکار فهم، هدف فهم، ارزیابی فهم و نیز رابطۀ فهم و تفسیر بیان شده است.

    گادامر با نگاهی متفاوت به تبیین هرمنوتیکی زبان پرداخته است؛ او از موضوعات و مسائل زبان‌مدارانه برای فراوری دیدگاه هرمنوتیکی خویش استفاده کرده و در مقابل از هرمنوتیک فلسفی هم برای توسعۀ مباحث فلسفی مربوط به زبان بهره گرفته است. هرمنوتیک فلسفی گادامر نه‌تنها توجه خاصی به زبان دارد، بلکه حتی تعریف خاصی هم از آن عرضه می‌کند. در فصل پنجم این کتاب مباحث گادامر در باب زبان و اندیشه‌های زبان‌مدارانۀ او بررسی شده است.

    در نگاه نخست شاید تصور شود هرمنوتیک فلسفی توجه شایانی به مسائل دینی و تعلقات ایمانی و باورهای اخلاقی نداشته است، اما این برداشت چندان صحیح نیست؛ هرمنوتیک فلسفی رابطۀ وثیقی با آموزه‌های ایمانی دارد، به حدی که یکی از ایرادات جدی گادامر بر تفکر علمی رایج ناتوانی آن در تحلیل و توجیه امور اخلاقی‌ای نظیر حقوق بشر و جلوگیری از سقط جنین و نیز نارسایی آن در برآوردن نیازهای معنوی بشر و توضیح امور وحیانی بوده است. در فصل پایانی کتاب به آن دسته از اقوال و آرای گادامر که مناسبتی با مسائل دینی، اخلاقی و عرفانی دارند، توجه شده و شرایط و ویژگی‌های فهم متون مقدس از منظر هرمنوتیک فلسفی تا حدی بیان شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها