شکوه اربعین
شکوه اربعین | |
---|---|
پدیدآوران | پورامینی، محمدحسین (نویسنده) |
ناشر | مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزههای علمیه |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
چاپ | اول |
کد کنگره | |
شکوه اربعین به کوشش محمدحسین پورامینی و با تلاش جمعی از فرهیختگان حوزوی با موضوع بررسی شبهات پیرامون حرکت عظیم راهپیمایی اربعین به نگارش درآمده است.
ساختار
کتاب از شش گفتار تشکیل شده است.
گفتار اول: زیارت در سیره و سنت رسول خدا(ص)، آیتالله سید محمد غروی؛
گفتار دوم: تاریخچه و مبانی روایی و تاریخی زیارت اربعین، علی نظری منفرد؛
گفتار سوم: اربعین و مساله دشمن شناسی، محمدحسن زمانی؛
گفتار چهارم: آثار فردی و اجتماعی زیارت اربعین، محمدجواد یاوری؛
گفتار پنجم: مبانی و اصول پیاده روی برای زیارت امام حسین علیهالسلام، رضا محمدی شاهرودی
گفتار ششم: زیارت اربعین، وسیله ارتباط بین پیروان ادیان و مذاهب مختلف، احمد رهدار.
گزارش محتوا
در گفتار اول زیارت در سیره و سنت رسول خدا(ص) مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از سنتهایی که از پیامبر و همچنین از ائمۀ معصومین(ع) به ما رسیده است زیارت است. زیارت در اصل به معنای دیدار است که این دیدار گاهی اوقات نسبت به فردی است که در قید حیات است و گاهی اوقات در خصوص افرادی است که در قید حیات نمیباشند که در خصوص هر دو قسمت روایات زیادی از پیامبر اکرم(ص) وارد شده است.[۱]
در گفتار دوم تاریخچه و مبانی روایی و تاریخی زیارت اربعین مورد بررسی قرار گرفته است.
زیارت قبور امری رایج در بین مسلمانان از همان صدر اسلام بوده است. بهطوریکه پیامبر اکرم: بر سر قبر عموى خويش حمزه و شهداى احد حاضرشده و آنان را زیارت نمودند و گاهی نیز به بقیع رفته و دیگر اموات را زیارت میکردند و حتی در روزهای آخر عمرشان به آنجا رفته آنان را مخاطب قرار داده و میفرمودند: «السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السَّلامُ عَلَى مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَاَلْمُسْلِمِينَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَنَحْنُ لَكُمْ تَبَعْ» و«السَّلامُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُسْلِمِينَ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ وَ نَحْنُ إِنْ شَاءَ اللهُ بِكُمْ لاحِقُونَ»؛ «سلام براهل ديار از مؤمنان و مسلمانان، شما پيشروان ما بوديد و ما هم ان شاءالله به شما ملحق میشویم»؛ بنابراین زیارت امرى مشروع بوده است؛ چراكه خود پيامبر به زيارت قبور را قولاً وفعلاً تایید و تأکید کردهاند:«مَنْ زَارَنِي بَعْدَ وَفَاتِي كَانَ كَمَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي وَكُنْتُ لَهُ شَهِيداً وَشَافِعاً يَوْمَ القِیَامة»؛ «هرکس مرا پس از وفاتم زیارت کند، مانند کسی است که مرا در زمان حیاتم زیارت کرده است و من در روز قیامت نسبت به این امر برای وی شهادت میدهم و شافع او خواهم بود».[۲]
بنابراین با توجه به احادیث فراوانی که در باب زیارت وجود دارد، میتوان گفت که زیارت امری مسلم بوده و احادیث این باب از تواتر برخوردار است و اینکه افرادی همچون ابن تیمیه زیارت پیامبر را انکار کرده است امر مردودی است.[۳]
گفتار سوم با عنوان اربعین و مسأله دشمن شناسی است.
برائت از دشمنان اهل بيت يكى از تعابير پركاربرد در زيارت ائمه معصومین(ع) است «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لاَ مَعَ عَدُوِکُمْ» به این معنا که آنها که با شما هستند با دشمنانتان نیستند نه در فضای مجازی نه در فضای حقیقی.[۴]
گفتار چهارم با عنوان آثار فردی و اجتماعی زبارت اربعین است.
سفر زیارت اربعین دارای تأثیرات معنوی شگرفی در حوزۀ فردی و اجتماعی است؛ ازجمله آثار فردی زیارت اربعین این است که فرد به این وسیله میتواند با توسل به سيدالشهدا و پيوند زدن دل خویش به محبت اهلبیت(ع) برای خویش فضای معنویت ایجاد نماید و یک عمل مستحبی و عبادتی را به قصد تقرب انجام دهد. علاوه بر آثار فردی، زیارت اربعین دارای یک جنبة جمعی، اجتماعی و سیاسی نیز است. جنبۀ اجتماعی به این شکل است، که زائران حسینى با اجتماع و حركت دسته جمعى دريك مسير واحد اين پيام وحدت رابر محور سیدالشهدا به جهانیان مخابره میکنند و این جمعیت عظیم را نمایانگر ظرفیت جامعه شیعه اثناعشرى ومكتب اهل بيت(ع) در تحولات سياسى واجتماعی معرفى مى كند؛ بنابراين معرفى مكتب ومسير اهل بيت(ع) در حقيقت معرفی اسلام ناب است که توسط رسولالله(ص) بنیانگذاری شده است.[۵]
اربعین دارای آثار تمدنی و فرهنگی و ... متعدد است. فرهنگ موکبداری، فرهنگ تکریم زائر ازجمله زوایای فرهنگی است. مواجهه ما با پدیدة اربعین بهعنوان یک بستر تمدنی اهمیت بسیاری در پویایی تمدن اسلامی دارد. نگارش آثار علمی و خلق آثار هنری و ... در همین راستا ارزیابی میشود.
بررسی جامعهشناسانۀ زائران حسینی از ملیتهای گوناگون حکایت از این دارد که سیدالشهدا متعلق به همه بشریت است؛ چراکه هرچند قیام ایشان در درون جامعۀ شیعه شکل گرفته اما درسهای این قیام برای همه بشریت دارایت و قابل استفاده است.[۶]
گفتار پنجم درباره مبانی و اصول پیاده روی برای زیارت امام حسین علیهالسلام است.
آنچه از مبانی زیارت اربعین به معنای هستها و نیستها قابل استباط است این است که زيارت اربعین حسینی امری مستحب است؛ با این مبنا هر قدمی که شخص در این مسیر گام برمیدارد برای او حسنه نوشته شده و سیئات او مورد آمرزش قرار خواهد گرفت و به درجات او افزوده خواهد شد.[۷]
حال که مبانی زیارت اربعین مشخص شد، اصول آن نیز باید از اين مبانی اتخاذ گردد. اولین اصل کلی این است که نباید از زیارت اربعین غفلت نمود و بر همه لازم است که به هر شکلی اعم از قلم، مال، جان، فکر و هرچه در توان دارد در مسیر زیارت گام بردارند و به تعبیر دیگر هر آنچه انسان توان دارد لازم است در این مسیر صرف نماید. حال اگر کسی خود توان رفتن به زیارت اربعین را ندارد میتواند از هر راه که میتواند اعم از فضای مجازی، نگارش و تحقیق، سخنرانی و ... خود را در مسیر زیارت امام حسین(ع) قرار دهد. اصل دیگر رعایت آداب زیارت است. این آداب که خود بیش از بیست عددهم میشود حالات، حرکات و سکنات زائر را شامل میشود.[۸]
از طرف دیگر این حركت عظيم يکى از مهمترين عوامل و مؤلفههای قدرت تشیع به شمار میرود؛ چراکه مشاهده میکنیم که در دنیایی که امروزه، راهپیماییهای صد، دویست یا پانصد نفری، از بازتابهای گستردهای در سطح جهان برخوردار است، بیشک راهپيمايى چند ده ميليونى مثل اربعين حسینی که نه تنها شیعیان؛ بلکه اهل سنت و حتى غير مسلمانان نيز در آن شركت میکنند، از مؤلفههای اقتدار شیعه محسوب میگردد.[۹]
راهپیمایی اربعین حسینی حرکت اجتماعی است که نهتنها موجب وحدت بین و یکدلی بین شیعیان است، بلکه موجب شناسایی امت اسلام نسبت به یکدیگر و زمینهساز شناساندن حرکت حسینی به دیگر ادیان شده است.[۱۰]
گفتار ششم با عنوان زیارت اربعین، وسیله ارتباط بین پیروان ادیان و مذاهب مختلف است.
در خصوص پدیدۀ اربعین باید گفت که این پدیده یک نوع تکریم عبادی و معنوی، از یک شخص مقدس و از رویداد و حادثۀ تاریخی مقدس به نام کربلا است كه هستۀ مركزى آن، امام معصوم حضرت حسین بن علی است. پدیدۀ تکریم اربعین از این حيث امری انحصاری و فقط ویژهی شيعیان نیست و دیگر ادیان و مذاهب نیز بزرگانشان را تكريم نموده و رخدادهای مقدس تاریخیشان را گرامی میدارند؛ چراکه تکریم اینگونه بزرگان و بازنمایی اینگونه رویدادها در فطرت تاریخی بشری نهادینه شده است؛ ازاینرو مشاهده میکنیم ادیانی همچون یهود، مسیحیت، دارای شعائر و مناسک ویژه میباشند که برخی از این شعائر و مناسک، مناسکی است که روح آن درواقع به تکریم یک عالم، یک شخصیت و یک فرد مقدس برمیگردد.[۱۱]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب