شرح شکن زلف: بر حواشی دیوان حافظ

    از ویکی‌نور
    شرح شکن زلف
    شرح شکن زلف: بر حواشی دیوان حافظ
    پدیدآورانمجتبایی، فتح‌الله (نویسنده) شاهین‌دژی، شهریار (محقق)
    ناشرسخن
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    شابک1ـ092ـ260ـ622ـ978
    کد کنگره

    شرح شکن زلف: بر حواشی دیوان حافظ تألیف فتح‌الله مجتبایی به کوشش شهریار شاهین‌دژی، این کتاب گزیده‌هایی است از نکات و ملاحظاتی که در طی سالیان دراز توسط دکتر فتح‌الله مجتبایی، در باب حافظ و شعر او جمع‌آوری شده‌است

    گزارش کتاب

    شعر حافظ برخلاف سروده‌های دیگر شاعران، یک‌رویه و یک‌سویه نیست و در یک یا چند دایرۀ محدود سیر نمی‌کند. شعر او طیف بسیار گسترده‌ای است که عارف و عامی، دین‌دار و بی‌دین و بددین، هر یک را به‌نوعی دربر می‌گیرد و هر کسی در هر مقام و منزلتی از فکر و دانش و ذوق که باشد، به فراخور احوال و تجربه‌های خود از آن بهره‌ای می‌گیرد. شعر حافظ آیینه‌ای است که هر کس خود را و آرزوها و امیدها و غم‌ها و شادی‌های خود را در آن می‌بیند؛ از این‌رو از دیرباز تنها و تنها با دیوان اوست که مردمان پارسی‌زبان فال می‌گیرند و حتی گاه استخراه می‌کنند و او را «لسان الغیب» و «کاشف هر راز» گفته‌اند؛ و از همین‌روست که دربارۀ شخصیت روحی و اخلاقی، آرا و افکار و جهان‌بینی و شعر او بیش از هر شاعر و متفکر دیگری اختلاف نظر بوده و هست.

    وی با آ«که به تمامی ظرایف عرفان نظری و رموز سیروسلوک آگاه بود و غزل‌های او سرشار از معانی بلند عرفانی و مضامین صوفیانه است، صوفی خانقاهی و اهل ارشاد و دستگیری نبود و به هیچ سلسله و خانقاهی تعلق نداشت. از این‌رو برخی از دوست‌داران شعر او، به‌ویژه در روزگار کنونی غزل‌های او را اشعاری رندانه و کامجویانه در ستایش عاشقی و میخوارگی، در توصیف میخانه و خرابات و در نکوهش شیخ و زاهد دانسته‌اند. برخی دیگر بر این نظرند که در غزل‌های دوران جوانی حافظ، می و عشق و نظربازی به معنای حقیقی و ناظر به عشق و کامجویی و لذات زمینی و جسمانی است؛ ولی در سروده‌های دوران پیری او این الفاظ به معنای مجازی و استعاری به کار رفته و مقصود او بیان احوال عرفانی و عشق الهی است.

    حافظ با آنکه در تمامی عمر خود هم با دربار سلاطین و درباریان و دیوانیان سروکار داشت، هم با اهل علم و درس و بحث معاشر و مصاحب بود، هم با خانقاهیان زمان خود و راه و رسم آنان را خوب می‌شناخت، در زمرۀ هیچ‌یک از این گروه‌ها که در اوضاع و احوال اجتماعی آن روزگار صاحب قدرت و مقام و اهمیت بودند قرار نگرفت، اعمار و رفتار هر سه گروه را نکوهش می‌کرد و اغراض و اهداف‌شان را پست و حقیر می‌دانست. دیوان او مملو از کنایه‌های تلخ و تند به زاهدان و فقیهان و صوفیان فریبکار و متظاهر به صلاح است و حتی سلطان مقتدری چون امیر مبارز را که به دین‌داری و تشرع سخت تظاهر می‌کرد و بعضی دیگر از حکام و امیران را از اینگونه کنایه‌های اعتراض‌امیز بی‌نصیب نمی‌گذارد.

    آنچه در این مجموعه گِرد آمده، گزیده‌هایی است از نکات و ملاحظاتی که در طی سالیان دراز توسط دکتر فتح‌الله مجتبایی، در باب حافظ و شعر او جمع‌آوری شده‌است. دکتر مجتبایی این یادداشت‌ها را ـ که در سال‌های گذشته نوشته شده‌اند ـ از صورت اجمالی درآورده و با اندکی بسط و تفصیل، گزارش‌وار یا بعضاً به ‌صورت مقاله، به ‌انضمام گزیده‌های دیگر که بعضی به ‌اختصار و بعضی با تفصیل و توضیح بیشتر است، به چاپ رسانده‌است.

    در بخش‌های نخست کتاب به زندگی حافظ و ارتباط او با خسرو، رکن‌الدین صائن هروی، امیر معزی و گفتگوی او با اقبال پرداخته شده است و نیز دربارۀ مهرپرستی حافظ نکاتی بیان شده است؛ سپس نویسنده در شش بخش با عنوان «بر حواشی دیوان حافظ» نکاتی از شعر حافظ را بررسی کرده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها