مدخل الى التربية الاسلامية و طرق تدريسها
مدخل الى التربية الاسلامية و طرق تدريسها | |
---|---|
پدیدآوران | عبدالرحمن صالح عبداللّه (نویسنده) |
ناشر | دارلفرقان |
مکان نشر | عمان اردن |
سال نشر | 1411ق |
چاپ | یکم |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع?م? / 230/18 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مدخل الى التربية الاسلامية و طرق تدريسها، تألیف عبد الرحمن صالح عبداللّه است که هدفش از نگارش اين کتاب، شناساندن مفهوم، ويژگيها و مهمترين روشهاى تربيت اسلامى و نيز پرورش رويکرد صحيح به تربيت اسلامى خواسته شده است، تا از اين راه برترى نظام تربيتى اسلام بر ديگر نظام هاى تربيتى معلوم آيد.
فصل اول.مفهوم تربيت اسلامى و ويژگي هاى آن: در اين فصل معناى لغوى و اصطلاحى تربيت را مىکاود و برخى ديدگاهها را نسبت به آغاز تاريخى تربيت نقد مىکند و با تکيه بر محور بودن انسان در تربيت، پار هاى ويژگي هاى تربيت اسلامى را گوشزد مىکند، تربيت اسلامى را تعريف مىکند و عناصر ششگانۀ آن را برمىشمارد و آن را شرح مىکند و به فرق تربيت با تعليم و تزکيه مىپردازد.سپس در گفتگو از مصادر تربيت اسلامى، به قرآن، سنت، جهان و انسان اشاره مىکند و مصدر بودن هريک را شرح مىدهد و از پار هاى رويکرد هاى تربيتى قرآن و سنت مىگويد و به مناسبت بحث از برخى تفاوتهاى انسان و حيوان ياد مىکند و ارزش عقل را در انسان مىآورد.آنگاه به ويژگي هاى تربيت اسلامى مىرسد و شش ويژگى زير را شرح مىدهد: ايمان شالودۀ تربيت اسلامى است؛ اين دستگاه تربيتى در عين استوارى، داراى نرمش است چه، اصول آن تغييرناپذير و فروعش دگرگونبردار است؛ تربيت اسلامى، جهانى است، بر مکان و زمان است نه در مکان و زمان، از اين گذشته رنگ و نژاد نمىشناسد و همه را به يک ديد مىنگرد؛ تربيت اسلامى فراگير و متعادل است هيچ جنب هاى از زندگى را فروگذار نيست و هيچ بعدى از انسان و زندگى او را فداى بعدى ديگر نمىکند؛ تربيت اسلامى واقعگرا و ايدهآلى است زيرا از سويى به انسان، همانگونه که هست مىنگرد و در پى انسانى خيالى نيست و ناتواني هاى انسان را در نظر دارد، و از سوى ديگر او را بريده از خاک و افلاکى مىخواهد و اخلاق نيک را برتر از گنج قارون مىداند؛ تربيت اسلامى رويکرد فردى و اجتماعى دارد؛ يعنى، هم در پى پرورش روح و بدن و عقل فرد است، و هم فرد را عضوى از اجتماع مىشمارد و گسترش ارزشهاى اجتماعى مانند برادرى و احترام به انديشه هاى ديگران را جوياست.
در فصل دوم از برنامه و مواد آموزشى علوم اسلامى در مرحله آموزش اجبارى مىگويد و از اين رهگذر برنامه درسى(منهاج)، علوم اسلامى و مرحله آموزش اجبارى (التعليم الاساسى) را تعريف مىکند.هدف هاى عام علوم اسلامى[تربيت اسلامى]را مىآورد.به هدف هاى خاص تعليم و تربيت اسلامى مىپردازد و از هدف هاى معرفتشناختى که بيشتر عقلانى است و هدف هاى قلبى و روحى، و هدف هاى رفتارى- مهارتى ياد مىکند.هدف هاى رفتارى آموزش قرآن، حديث، سيرۀ نبوى، عقايد و فقه را شماره مىکند.از محتوا و درونمايۀ برنامه درسى علوم اسلامى مىگويد و معيار هاى گزينش محتوا را مىآورد و با شرح ويژگي هاى کتابهاى درسى علوم اسلامى فصل را پايان مىدهد.
فصل سوم. روشهاى تعليم و تربيت برگرفته از کتاب و سنت: در اين فصل، از مفهوم روش مىگويد.سه تعريف براى آن مىآورد.از توجه مربيان مسلمان به روش آموزش ياد مىکند.ويژگي هاى عام روش را برمىشمارد و روشهاى زير را شرح و شماره مىکند:
داستان، بهرهگيرى از مثال و تمثيل، الگو و نمونه، موعظه، تفکر و تعمق، پرسش، گفتگو.
فصل چهارم.قواعد کاربردى در تدريس علوم اسلامى: شرح تهيۀ طرح تدريس، تعيين هدف هاى آموزشى، پرداخت پيشدرآمد براى درس، شرح و تفسير درس، و فعاليتهاى درونکلاسى قواعد مشترکى است که در آغاز اين فصل از آنها ياد مىشود. سپس به قواعد ويژۀ آموزش برخى شاخۀ علوم اسلامى مانند: قرآن، حديث، عقايد، سيرۀ نبوى و فقه مىپردازد. [۱]
پانویس
- ↑ بهروز رفیعی ص 335- 336
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بینالمللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش