از تاریخ روابط ادبی بدخشان با هندوستان

    از ویکی‌نور
    تاریخ روابط ادبی بدخشان با هندوستان
    از تاریخ روابط ادبی بدخشان با هندوستان
    پدیدآورانحبیبوف، امیربیگ (نویسنده)

    واعظی، حمزه (نویسنده)

    بیضایی، احمدنجیب (مترجم)
    ناشرانتشارات امیری
    مکان نشرکابل
    سال نشر۱۳۹۷
    کد کنگره

    تاریخ روابط ادبی بدخشان با هندوستان تألیف حمزه واعظی، امیربیگ حبیبوف؛ مترجم احمدنجیب بیضایی؛ آنچه پیش رو دارید محیط ادبی سده‌های شانزده، هفده و هجده بدخشان و روابط آن با محیط ادبی فارسی زبان هندوستان را مورد تحقیق و بررسی قرار داده است.

    گزاش کتاب

    موضوع روابط تاریخی و مدنی جهان در زمان ما از اهمیت به سزایی برخوردار است و در عین زمان یکی از موضوعات تحقیقی و کار علمی، مناسبات و همکاری بین‌المللی می‌باشد. این همکاری در تمام دوره‌های تاریخی از اهمیت زیادی برخوردار بوده و نقش برازنده‌ای را بازی نموده است. روابط مدنی و علمی در میان مردمان جهان مخصوصا در زمان ما گسترش و توسعه‌ی بیشتری پیدا کرده و در سطح جهان جایگاه مهمی را احراز می نماید. بنابراین، کار روی روابط مدنی و ادبی ماوراء النهر و بدخشان با ادبیات فارسی هندوستان در سده‌های 16، 17 و 18 نیز دارای اهمیت ویژه‌ای می‌باشد. زیرا ادبیات فارسی هندوستان با ادبیات فارس و تاجیک قرابت خیلی نزدیک داشته و بر اساس همین ادبیات به میان آمده است. از آن جایی که ادبیات فارسی هندوستان و ادبیات فارس و تاجیک با یک زبان و با یک شکل و نوع دیرینه‌ی ادبی عرض وجود کرده‌اند، کار روی آن تا اندازه‌ای به کار در مورد ادبیات سده‌های 16و 17 و 18 تاجیک یاری می‌رساند.

    بدخشان سرزمین بلندترین کوهسار دنیا می‌باشد. در دامنه‌ی هر کوه و ساحل او مردمان دارای زبان‌های مختلف، عرف و عادات و طرز زندگی مخصوص خودشان بوده و آن را از گذشته تا زمان ما نگاه داشته‌اند. بر اساس منابع تاریخی و ادبی، آخرین پادشاهان بدخشان دوام سلاله‌ی خود را بیشتر از 3 هزار سال می‌دانند. تا سال‌های پسین، زندگی بیشتر از 50-40 نفر در یک خانواده، نمایان گر حفظ رسوم و عادات و زبان‌های خیلی قدیم شغنانی، واخانی، اشکاشمی، منجی و یزغلامی می‌باشد. عنعنه‌های مدنی و هنردوستی نیز از خصوصیات برجسته‌ی مردمان آنجاست. ادبیات شفاهی مردم، هم به زبان فارسی و هم به زبان‌های محلی در آن ولایت، به درجه‌ی معینی پیشرفت نموده است. سرودسرایی، رقص و بازی، مطربی و هنرمندی‌های دیگر، وظایف دوست داشتنی اهالی آن دیار است. اما ادبیات خطی و شعر و شاعری در این سرزمین به تاریخ عمومی ادبیات فارس و تاجیک هم خوانی دارد.

    بدخشان از نظر جغرافیایی و واحد اداری تاریخ خیلی قدیمی دارد که در این باره سرچشمه‌های زیاد تاریخی و ادبی معلومات داده‌اند. ولی تنها همین قدر باید گفت که بدخشان نسبت دوری و موقعیت جغرافیایی خاص - موقعیتش در بین سلسله کوه ها- دارای ویژه گی‌های خاص خود می‌باشد. از این معلومات برمی آید که بدخشان تا قرن 15 یک ولایت مستقل بوده و حاکمیت سیاسی خود را داشته است. از اینجا دانسته می‌شود که این استقلالیت باعث شده تا در دربار حاکمان و شهر و دهات آن ولایت، شاعران و فاضلان نیز عمر به سر برده و حوزه‌های ادبی آن سرزمین را تشکیل دهند. از سوی دیگر در سرزمین هندوستان، پس از تشکیل دولت بزرگ تیموریان، محیط ادبی آن چنان قوت گرفت که اکثر شاعران و فاضلان ایران، خراسان، ماوراء النهر، افغانستان و دیگر جاها بویژه بدخشان را راهی هندوستان کرد. چون راه تجارتی و رفت و آمد از بدخشان مخصوصا به هندوستان نسبت به ولایت‌های دیگر نزدیک بود و این نزدیکی نیز یکی از اسباب پیدایش روابط اقتصادی و مدنی بین بدخشان و هندوستان گردیده بود. در نتیجه‌ی همین مناسبات نزدیک بود ک در زبان‌های پامیری بدخشان برخی کلمات و نام های اشیا به نظر می‌رسند که از زبان‌های هندوستانی گرفته شده‌اند. علاوه بر آن این مناسبات، برای تأمین روابط ادبی و مدنی بین هندوستان و بدخشان زمینه ساز خوبی بوده است. در بین اهالی بدخشان، به کارگیری لباس‌های قشنگ و زیبای هندوستانی، شنیدن موسیقی هندوستانی، در فلکور مردم، توصیف مردم هندوستان، در زبان‌های هندوستانی موجودیت کلمات و عبارات فارسی و مثل این‌ها گواه زنده‌ی روابط نزدیک و همیشگی این دو سرزمین بوده است. پیدایش سبک هندی، تذکره نویسی، پیدایش داستان‌های دل انگیز، قصه‌ها و حکایت‌های دل فریب، غزل‌های شیرین و اشعار شورانگیز، نتیجه‌ی گسترش و پیشرفت محیط ادبی از هندوستان به بدخشان بوده است. در این کتاب تنها محیط ادبی سده‌های شانزده، هفده و هجده بدخشان و روابط آن با محیط ادبی فارسی زبان هندوستان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها