تاج المصادر

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    تاج المصادر
    تاج المصادر
    پدیدآورانبیهقی، احمد بن علی (نويسنده) عالم‌زاده، هادی (مصحح)
    ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگى‏
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1366ش - 1375ش
    چاپ2
    موضوعزبان عربی - واژه نامه‌‎ها - فارسی
    زبانفارسی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    PJ6636/ف2ر9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تاج المصادر، تألیف نحوی و واژه‌شناس ممتاز قرن ششم قمری؛ ابوجعفر احمد بن علی بن محمد مقری بیهقی (درگذشته 544ق)، فرهنگ‌نامه‌ای دو زبانه (عربی به فارسی) است که مصدرهای عربی را با برابرهای دقیق فارسی معنا می‌کند. ادیب و تاریخ‌دان معاصر؛ هادی عالم‌زاده، این اثر را تصحیح کرده و برای آن مقدمه و تعلیقات نوشته است. کتاب حاضر، بر آثار بعدی مانند منتهى الأرب و لغت‌نامه دهخدا تأثیر گذاشته است.

    هدف و روش

    • نویسنده مقدمه‌اش را به زبان عربی نوشته و در آن با اشاره به اینکه این کتاب، مصدرهایی است که برای اطمینان از عربی بودن آن، به کتابهای پیشوایان زبان عربی مراجعه کرده‌ام و فارسی بودن معانی مقابلش را برگزیده‌ام؛ افزوده است: ولی امثال و اشعار نیاوردم تا حجمش مختصر و حفظش آسان باشد... و به مصادر قرآنی بیشتر توجه کردم چون هیچ فصاحتی نیست، جز آنکه قرآن کلید آن است و بلاغتی نیست جز آنکه از نور قرآن، روشنی گرفته است....[۱]
    • هادی عالم‌زاده، روش کتاب حاضر را از ابداعات فارابی دانسته و نوشته است: بیهقی مانند بسیاری از مؤلفان فرهنگهای مبتنی بر ساختمان صرفی کلمات (معاجم الأبنیة) و خصوصاً کتب مربوط به مصادر، از شیوه متداول پیروی کرده است.[۲]

    ساختار و محتوا

    این اثر دو جلدی بر اساس اوزان افعال به این ترتیب سامان یافته است:

    • جلد اول مشتمل بر ابواب ثلاثی مجرد: ابواب فَعَلَ یَفعُلُ؛ فَعَلَ یفعِلُ؛ فَعَلَ یَفعَلُ؛ فَعِلَ یَفعَلُ؛ فَعُلَ یَفعُلُ و فَعِلَ یَفعِلُ.
    • جلد دوم مشتمل بر ابواب ثلاثی مزید، رباعی مجرد، رباعی مزید و ملحقات.

    نمونه مباحث

    • بابُ فَعَلَ یَفعُلُ من السالم بفتح العین فی الماضی و ضمُّها فی الغابر:... «المَلث»: کسی را بچرب سخنی از کاری بازداشتن.[۳]
    • «السُّجُود و المَسجَد»: سر بر زمین نهادن و الإسم السِّجدة بالکسر [و] السُّجودُ: فروتنی کردن. «السَّردُ»: مشک دوختن و زره پیوستن و کاری پیوسته کردن و سخن نیکو راندن.[۴]
    • بابُ فَعِلَ یَفعِلُ بکسر العین فی الماضی و الغابر:... و من المعتلّ الواوی: «الوِراثةُ»: میراث یافتن تقولُ: وَرِثتُ أبی و وَرِثتُ الشیءَ من أبی.[۵]

    پانویس

    1. مقدمه نویسنده، ج1، ص2
    2. مقدمه محقق، ج1، ص شصت‌وهفت-شصت‌وهشت.
    3. متن کتاب، ج1، ص10
    4. همان، ص13
    5. همان، ص350

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.

    وابسته‌ها