اندیشه‌های فقهی امام خمینی(س)

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    اندیشه‌های فقهی امام خمینی(س)
    اندیشه‌های فقهی امام خمینی(س)
    پدیدآورانورعی، جواد (نویسنده) مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) (ناشر)
    ناشرمؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، مؤسسه چاپ و نشر عروج
    مکان نشرتهران
    سال نشر1388
    موضوعخمینی، روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ۱۲۷۹، - ۱۳۶۸-- نظریه درباره فقه شیعه
    کد کنگره
    ‏ ۱۵۷۴DSR/۵/ف۷الف۸۳ ۱

    اندیشه‌های فقهی امام خمینی(س)، اثر جواد ورعی(متولد 1328ش) این کتاب برای دوره‌های آموزشی و آشنایی با افکار واندیشه‌های امام در زمینه‌های مختلف تهیه شده و دیدگاه‌های فقهی امام و مبانی آنها را ارائه می‌دهد.

    ساختار

    از تعریف و جایگاه فقه از نگاه امام آغاز و به دنبال آن به تبیین «جایگاه منابع چهارگانه استنباط» و نیز نقش بنای عقل، عرف و شهرت در استنباط احکام شرعی می‌پردازد. (تأثیر مکان و زمان در اجتهاد) چگونگی این تأثیر و شرح پیامدهای آن بحث دیگر این متن آموزشی است. (نظریه ولایت مطلقه فقیه) پیشینه‌ی آن در فقه و آثار امام، دلایل و پیامدهای این نظریه از مهمترین مباحث ارائه شده است. (فقه حکومتی) مبانی، لوازم و رویکردهای آن از دیدگاه امام بحث مهم دیگری است که به آن پرداخته شده است. برخی از آرای فقهی امام و جایگاه امام در تاریخ فقه شیعه بخشهای پایانی کتاب می‌باشد.

    گزارش محتوا

    تعریف حضرت امام از فقه چنین است: «حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه‌ی عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشاندهنده‌ی جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معظلات اجتماعی و سیاسی و نظامی و فرهنگی است، فقه، تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است».

    ایشان معتقدند: «همه ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه‌ی عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد».

    امام خمینی چنان اهمیتی برای فقه قائل بود که بقای اسلام را در طول تاریخ مرهون رشد و پیشرفت این دانش و مجاهدت فقهای عظیم الشأن اسلام می‌دانست و بر تداوم راه آنان اصرار داشت، از این روی فرمود: «این فقه است که اسلام را حفظ کرده و تا آخر حفظ می‌کند. ان شاءالله».

    «اگر فقهای اسلام، از صدر اسلام تا حالا نبودند، الان ما از اسلام هیچ نمیدانستیم. این فقها بودند که اسلام را به ما شناساندند و فقه اسلام را تدریس کردند و نوشتند و زحمت کشیدند و به ما تحویل دادند».

    هنر امام خمینی این بود که از «ضرورت تشکیل حکومت در عصر غیبت» به منظور تحقق احکام اسلام سخن گفت و برای عملی شدن آن تلاش و مجاهدت نمود. مسئله دیگر، احیای ابعاد معقول فقه است که امام را از هم قطاران خود در عصر کنونی امتیاز می‌بخشد. تأکید بر ابعاد اجتماعی و سیاسی فقه توأم با ابعاد عبادی، اخلاقی و فردی از جمله تلاش‌های حضرت امام در زمینه نشان دادن قلمرو فقه است. و نکته دیگر اینکه در اندیشه‌های امام، فقه دانشی کاربردی بوده و فلسفه آن اجرا و عمل فرد و جامعه است و این بعد از دانش فقه است که اسلام را به اهدافش می‌رساند و دشمنان اسلام را به خطر می‌اندازد، نه جنبه نظری و تئوریک فقه.

    روش‌شناسی فقه امام

    فقیهان علاوه بر کتاب، سنت و اجماع، به عنوان زیر مجموعه سنت به منبع دیگری نیز متکی اند و در استنباط احکام شرعی به آن استناد می جویند و آن «حکم عقلی» است که در آثار و تألیفات امام خمینی هم فراوان به چشم میخورد.

    از دیدگاه امام عقل گاهی ملاک و مصلحت حکم را درک می‌کند و خطابات شرعی ارشاد به همان است که عقل درک کرده و گاه حدود و شرایط حکم را بیان می‌کند که عقل آن را درک نموده است. چنان که عقل شأن تفسیر، توسعه، تضییق، تقیید و انصراف از ادله‌ی نقلی را هم عهده دار است و در مجموع جایگاه و نقش مهمی در استنباط احکام شرعی دارد.

    آنچه در کلمات امام در خصوص سیره عقلا تازگی دارد و در کلمات فقیهان دیگر به چشم نمی خورد، مطلبی است در بحث (اجتهاد و تقلید).

    ایشان مهمترین دلیل تقلید از مجتهد را ارتکاز عقلا دانسته، چرا که رجوع جاهل به عالم و مراجعه هر نیازمند به فن و مهارتی، به صاحب آن فن و مهارت از امور فطری عقلی است و بنای عقلا بر آن جاری است و چنان که مخالفتی از جانب شرع با آن نشده باشد، معلوم می‌شود که این سیره مورد تأیید شرع مقدس است. یکی از توصیه‌های اکید امام خمینی خلط نکردن میان «درک عقلی» و «فهم عرفی» در فقه است. از آن رو که درک عقلی در علوم عقلی و فهم عرفی در علوم نقلی معیار است. ایشان در مباحث متنوع فقهی بر فقیهان خرده گرفته که میان دو حوزه خلط کرده و دچار خطا شده‌اند.خلط میان عالم واقع و عالم اعتبار از جمله خطاهایی است که در علم فقه و اصول فراوان رخ نموده است. حضرت امام جایگاه و کاربرد دقیق عرف را در فقه مدنظر داشته و در مباحث مختلف آن را مطرح کردهاند.

    ولایت فقیه و پیشینه آن در فقه

    حضرت امام پس از تبیین بحث ولایت فقیه در درس خارج فقه فرمودند: «طرح این بحث تازگی ندارد، و ما فقط موضوع را بیشتر مورد بررسی قرار دادیم، و شعب حکومت را ذکر کرده و در دسترس آقایان گذاشتیم تا مسئله روشنتر گردد».

    ناگفته نماند، افزون بر آن ولایت فقیه عادل در عصر غیبت به دلایل نقلی و عقلی متکی است. در بسیاری از ابواب فقهی که اشاره شد، حتی کسانی که برای فقیه عادل در عصر غیبت ولایت عامه قائل نیستند و او را صرفا متصدی امور حسبیه دانسته‌اند، در آن موارد به دلایل خاص استناد نموًدهاند و یا امور حسبیه را به گونه‌ای تعریف کرده و به تصویر کشیدهاند که شئون مختلف حکومت را نیز شامل می‌شود.

    نخستین اثر مکتوب و قابل استناد در اثبات پیشینه‌ی بحث ولایت فقیه کتاب کشف الاسرار است. امام در این کتاب با صراحت ابراز کردند که:

    «حکومت باید با قانون خدائی که صلاح کشور و مردم است، اداره شود و این بی نظارت روحانی صورت نمیگیرد، چنانچه دولت مشروطه نیز این امر را تصویب و تصدیق کرده است. ولی مهمترین اثر امام در بحث ولایت فقیه، کتاب البیع است که حاصل تدریس خارج فقه ایشان در دو حوزه علمیه قم و نجف است.

    از دیدگاه امام اندک تأملی درباره مکتب اسلام و ماهیت احکام و قوانین آن انسان را به ولایت فقیه در عصر غیبت رهنمون می‌سازد و ولایت فقیه عادل در عصر غیبت بدون آن که نیازمند اقامه برهان باشد، ثابت می‌شود. امام خمینی از دیر باز معتقد به ولایت فقهای عادل در عصر غیبت بودند و تأسیس حکومت در دوران طولانی غیبت امام عصر- ارواحنا فداه- را تکلیف فقیهان دانستند و تا پایان عمر بر این نظریه باقی ماندند، هر چند در مقطعی کوتاه از آن سخن نگفته باشند.

    ایشان در نامه‌ای مرقوم فرمودند: «من از ابتدا معتقد بودم و اصرار داشتم که شرط (مرجعیت) لازم نیست. مجتهد عادل مورد تأیید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت می‌کند. اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند،وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولیّ منتخب مردم می‌شود و حکمش نافذ است».

    حضرت امام (نفوذ حکم حاکم) را منوط به انتخاب مجتهد عادل از سوی خبرگان ملت نموده، معلوم می‌شود که حکم مجتهد عادل غیر منتخب را نافذ نمی‌دانند و این سخن با مبنای انتخاب سازگار است نه با مبنای نصب.

    ایشان در نامه‌ای که در اواخر عمر شریفشان مرقوم فرمودند در فرازی فرمودند: «اگر اختیارات حکومت در چهارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرض حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوضه به نبی اسلام، یک پدیده بی معنا و محتوا باشد. حکومت، که شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول‌الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتی نماز و روزه و حج است. حاکم میتواند مسجد یا منزلی را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم می‌تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدی که ضرار باشد….»

    آرای فقهی امام خمس حق منصب ولایت

    امام خمینی آن را حق واحدی می‌داند که از آنِ منصب امامت و ولایت است. در واقع نوع مالیاتی است که در اختیار دولت اسلامی قرار میگیرد تا در مصارف معینی استفاده کند.

    امام خمینی انفال را هم ملک رسول خدا و ائمه هدی نمی‌دانند. بلکه آنها به عنوان رهبر جامعه مالک بر تصرفند.[۱]




    پانویس

    1. ر.ک: بی‌نام، ص55-57

    منابع مقاله

    بی‌نام، طوبی اندیشه (سطح سوم)، بنیاد تبیین اندیشه‌های امام خمینی(ره) در دانشگاه‌ها

    وابسته‌ها