فروزانفر، بدیعالزمان
نام | فروزانفر، بدیعالزمان |
---|---|
نامهای دیگر | فروزانفر، محمدحسن
فروزانفر، محمدحسین بدیعالزمان بشرویه ای، محمدحسین بشرویهای خراسانی، بدیعالزمان Badiozzaman Forouzanfar |
نام پدر | عبدالجلیل |
متولد | 1278 ش |
محل تولد | بشرویه خراسان |
رحلت | 1349 ش یا 1390 ق |
اساتید | ادیب نیشابورى
حاج شیخ مرتضى آشتیانى حاج شیخ مهدى خالصى |
برخی آثار | شرح مثنوی شریف |
کد مؤلف | AUTHORCODE00970AUTHORCODE |
محمدحسن فروزانفر، معروف به بدیعالزمان فروزانفر (1276-1349ش)، استاد زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر، نویسنده، استاد دانشگاه، محقق، مصحح، مترجم و شاعر معاصر و شارح بزرگ مثنوی،
ولادت
در سال 1276ش، در بشرویه، از شهرهاى کوچک خراسان، چشم به جهان گشود.
پدر، وى را «عبدالجلیل» نام نهاد، ولى هنگامى که در دوره پادشاهى رضا شاه بر طبق قانونى مقرر گردید براى همه ایرانیان شناسنامه صادر شود و هرکس براى خود نام خانوادگى برگزیند، وى لقب «بدیعالزمان» را که ظاهرا قوام السلطنه، والى خراسان به او اعطاء کرده بود، بهعنوان «نام» خود برگزید و «فروزانفر» را بهعنوان «نام خانوادگى».
تحصیلات
فروزانفر، از کودکى به شیوه سنتى معمول در آن روزگار، به تحصیل پرداخت؛ بدین ترتیب که «مقدمات» را در زادگاهش نزد پدر و برادر خود آموخت و بیشتر قرآن مجید را از بر کرد، اما این «مقدمات» از آنگونه بود که چون در نوجوانى - در حدود 13 یا 16 سالگى - به مشهد رفت و به همراه پدر در جمع شاعران و سخنشناسان خراسان قدم نهاد، قصیدههاى فارسى و عربى خود را براى آنان خواند و مایه شگفتى حاضران گردید.
وى در مشهد، به حوزه درس ادیب نیشابورى (متوفاى 1304ش) که بزرگترین مرکز ادبى خراسان و شاید هم سراسر ایران آن روزگار بود، راه یافت و در کمترین سنّ و سال، نسبت به اقران خویش بیشترین درخشش و امتیاز را داشت و با اینکه حوزه درس ادیب، آراسته به وجود بسیارى استعدادهاى ممتاز عصر بود، باز فروزانفر سرآمد جمله همدرسان خویش بود؛ چه در شاعرى و چه در آگاهى از ادبیات فارسى و عربى.
او به موازات درس ادیب، از دروس مدرسین عالىمقام «سطح» در مشهد نیز بهرهمند گردید. در سال 1303ش، به تهران رفت و در این شهر از محضر تنى چند از مدرسان معروف بهره برد و هنوز سنّش به سى سال نرسیده بود که توجه ادیبان و فاضلان نکتهسنج پایتخت را بهسوى خود جلب کرد.
استادان و مربیان
محمدحسن بدیعالزمان فروزانفر، در خصوص استادان خود چنین مىگوید: «مقدمات علوم قدیمه و تحصیلات اولیه را در بشرویه نزد ملا محمدحسین آموختم... در محرم 1338 به مشهد مقدس آمدم و پس از دو ماه اقامت، محضر استاد بزرگوار مرحوم ادیب نیشابورى (1281 - 1344) را درک کردم. علوم ادبى و منطق را پیش استاد آموختم و کسب علم و معرفت از مرحوم ادیب تا سال 1342 امتداد داشت. مقارن همین ایام، پیش مرحوم حاج میرزا حسین سبزوارى که مدت محدودى در مشهد اقامت کرد، تلمذ کردم. اصول و بعضى مباحث فقه را پیش حاج شیخ مرتضى آشتیانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد مرحوم حاج شیخ مهدى خالصى خواندم. درسال 1342 به تهران آمدم و یک دوره «شرح اشارات» و «شفا» و «کلیات قانون» پیش مرحوم میرزا طاهر تنکابنى تلمذ شد و «نجات» و «تمهید القواعد» را هم بر ایشان قرائت کردم. در خدمت آقا حسین نجمآبادى فقه و اصول تحصیل کرده و قسمتى مهم از «قواعد» علامه را به سیره قدما با ایشان خواندم. «تحریر اقلیدس» و قسمت الهیات از کتاب «اسفار» را نزد آقا میرزا مهدى آشتیانى و شرح چغمینى را نزد مرحوم ادیب پیشاورى فراگرفتم».
بدیعالزمان، شاگرد دهخدا بود و علامه دهخدا در سال 1314، مدرک دکتراى وى را امضا و او را به سمت استادى دانشگاه تهران منصوب کرد.
همدورهاىها و همکاران
محمدحسن بدیعالزمان فروزانفر، در آغاز ورود به تهران با ادیب پیشاورى و شمس العلماء گرگانى (که تدریس فقه و عربى در دارالفنون را از سال 1305ش به توصیه و به جاى او انجام داد) و آقا میرزا لطفعلى معاشرت و ارتباط علمى و ادبى برقرار نمود.
وفات
سرانجام در روز چهارشنبه ۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به علت سکته قلبی در سن ۷۱ سالگی در بیمارستان مهر تهران درگذشت و پس از تشیع جنازه باشکوهی، مجاور امامزاده حمزه، در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. علامه همایی در مجلس ختم او سرود: «بر فرورانفر نه، بر اهل ادب باید گریست.»
آثار
سه چهار سالى از ورود فروزانفر به تهران نگذشته بود که وى با توجه به نیاز زمان، به تألیف کتاب پرداخت؛ چنانکه نخست، در سال 1306ش، منتخبات شاهنامه فردوسى را در 72 صفحه منتشر ساخت. شهرت او به حدى رسیده بود که در سال 1307ش، کمیسیون معارف (وزارت فرهنگ بعد) از وى خواست تا کتابى در شرح احوال و منتخب اشعار شاعران - با ضوابطى خاص - در چهار مجلد تألیف کند که او جلد اول و دوم آن را به نام سخن و سخنوران به چاپ رسانید (جلد اول، در 1308 و جلد دوم، در 1312).
از دیگر آثار او مىتوان به عناوین ذیل اشاره کرد:
رساله در تحقیق احوال و زندگانى مولانا جلالالدین محمد، مشهور به مولوى؛ مآخذ قصص و تمثیلات مثنوى؛ احادیث مثنوى؛ کلیات شمس یا دیوان کبیر در ده جلد؛ شرح مثنوى شریف در 3 جلد، مشتمل بر شرح ابیات یک تا 3012 دفتر اول که چاپ مجلدات بعدى آن به سبب مرگ نابهنگام وى ناتمام ماند؛ فرهنگ تازى به پارسى؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلماء بهاءالدین محمد بن حسین خطیبى بلخى، مشهور به بهاءولد؛ زنده بیدار؛ مجموعه مواعظ و کلمات سید برهانالدین محقق ترمذى به همراه تفسیر سوره محمد و فتح؛ شرح احوال و نقد و تحلیل آثار شیخ فریدالدین عطار نیشابورى؛ ترجمه رساله قشیریه؛ مناقب اوحدالدین حامد بن ابى الفخر کرمانى؛ طریق عشق؛ ترجمه قرآن مجید (که به چاپ نرسیده است) و...
از بدیعالزمان فروزانفر، تعدادى مقاله تحقیقى نیز باقى مانده است که با آنکه سالها از نگارش آنها مىگذرد، هنوز تازگى خود را از دست ندادهاند. وى در عالم شعر نیز شاعرى توانا بود، ولى هرگز نخواست بهعنوان «شاعر» شناخته شود. او بهحق، محققى توانا بود و آثارش از جمله در زمینه ادبیات و تصوف در دوران اسلامى، همه شاهد صادقى است بر این مدعا.
فروزانفر از نظر معتقدات دینى، مسلمانى بود با احاطه کامل به علوم اسلامى، از قرآن و تفسیر و حدیث و کلام و... و در ضمن، عمیقا آشنا با حقایق تصوف و عرفان و به دور از هرگونه سختگیرى و تعصب.
پس از ورود به تهران، نخست به تدریس در دبیرستان و دارالمعلمین عالى پرداخت و پس از تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313، در دوران رضا شاه، به استادى زبان و ادبیات فارسى دانشکده ادبیات آن دانشگاه برگزیده شد و از آن سال تا سال 1346 که بازنشسته شد، در دانشکدههاى ادبیات و علوم معقول و منقول (الهیات و معارف اسلامى بعد) تدریس کرد.
وى بىتردید نامدارترین استاد ادب فارسى در دانشگاههاى ایران بود. فروزانفر در ضمن تدریس، سالیان دراز ریاست دانشکده علوم معقول و منقول را به عهده داشت. یک دوره نیز بهعنوان سناتور انتصابى به مجلس سنا رفت و پس از بازنشستگى، به ریاست کتابخانه سلطنتى ایران منصوب گردید.
منابع مقاله
متینى، جلال، بدیعالزمان فروزانفر و سخن و سخنوران (به مناسبت یکصدمین سال تولد استاد فروزانفر)، مجله ایرانشناسى، سال هشتم، زمستان 1375،ش 4، ص 692 - 665.
وابستهها
طریق عشق: شرح غزلیاتی چند از حافظ
مجموعه مقالات و اشعار استاد فروزانفر
رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی
دیوان حکیم سنایی غزنوی بر اساس معتبرترین نسخهها
معارف؛ مجموعه مواعظ و سخنان سلطان العلما بهاءالدین محمد بن حسین خطیبی بلخی مشهور به بهاءولد
احادیث و قصص مثنوی؛ تلفيقی از دو كتاب «احاديث مثنوی» و «مآخذ قصص و تمثيلات مثنوی»
زندگانی مولانا جلالالدین محمد مشهور به مولوی