ابن مبارک، عبدالله بن مبارک
نام | مروزی، عبدالله بن مبارک |
---|---|
نامهای دیگر | ابوعبدالرحمن عبدالله بن مبارک بن واضح مروزى |
نام پدر | مبارك بن واضح |
متولد | 118ق |
محل تولد | مرو |
رحلت | 181 ق |
اساتید | مالك بن انس
ابوحنيفه كوفى ابن جريح سفيان ثورى |
برخی آثار | مسند الإمام عبدالله بن المبارك |
کد مؤلف | AUTHORCODE10870AUTHORCODE |
ابوعبدالرحمن عبدالله بن مبارک بن واضح مروزى (118 - 181ق)،از فقيهان و اصحاب حديث، در سال 118ق در مرو به دنيا آمد. او از موالى بنىحنظله و مادرش از خوارزميان بود. بيشتر زندگیش را در سفرهاى بازرگانى، حجگزارى و جهاد با روميان گذراند.
تحصیلات
از بيست سالگى بهدنبال علم رفت و از سليمان اعمش، اوزاعى، شُعبه، ابن عُيينه، ابن جريح، ابوحنيفه كوفى، سفيان ثورى و مالك بن انس فقه و حديث آموخت.
يحيى بن معين، اسحاق بن راهويه، احمد بن مردويه، ابواسحاق فزارى، حسين بورانى، فضيل بن عياض، عبدالرحمن بن مهدى، و ابن منيع از وى روايت كردند. به گفته ابن معين، وى داراى مجموعه احاديثى حدود بيست هزار موضوع بود. خود مىگفت كه چهار هزار حديث شنيده و از هزار نفر روايت كرده است. ابن مبارک بازرگانى پارسا و بخشنده بود و نقل است كه هر سال هزار دينار از اموال خود را به تهيدستان مىبخشيد.
او كه فقيه، محدث و عارف مشهور ايرانى در قرن دوم هجرى است، بسار زاهد بود و گوشهنشينى و خلوت را خيلى دوست داشت، از همينرو از مردم كناره گرفته بود و كتاب «الموطأ» مالك بن انس را روايت مىكرد. پدرش نيز مرد صالحى بود، روزى در باغ مولايش كه كار مىكرد، مولا از او انار شيرين خواست. او انار آورد ولى ترش بود، مولا ناراحت شد و گفت من انار شيرين خواستم، او دو مرتبه انار آورد ولى باز هم ترش بود، مولايش خشمگين شد و گفت مگر تو انار شيرين از ترش را نمىشناسى؟ گفت خير! مولا گفت چرا؟ گفت من هنوز از اين باغ انار نخوردهام تا بشناسم. مولا گفت چرا؟ گفت براى اينكه اجازه نداشتهام. وقتى مولايش حرف او را شنيد و تحقيق كرد و ديد كه راست مىگويد، دختر خودش را به او داد. گويند كه عبدالله از همين دختر بوده است.
جایگاه علمی ابن مبارک
ابن مبارک به عنوان یک فقیه برجسته در منطقه خراسان مورد توجه بوده، و آراء او در کتب فقهی متقدم آن منطقه مکرر ثبت شده است.وی گرچه در شمار اصحاب حدیث بوده، ظاهرا از نخستین شاگردان ابوحنیفه محسوب میشوده و گرایشی آشکار به شخصیت ابوحنیفه نیز داشته است.
سلوک اخلاقی او نیز چنان بوده است که صوفیان متأخرتر، از وی همچون یکی از مشایخ متقدم خویش یاد نموده و به اقوال و آثارش استناد جستهاند.
با این حال بارزترین جلوه شخصیت ابن مبارک در سدههای بعد، حدیث او بوده است. عموم عالمان حدیث، او را شخصیتی موجه، ثقه، و کثیر الحدیث میشناختهاند. روایات وی را میتوان در معتبرترین آثار حدیثی عامه مسلمانان همچون صحیح بخاری و صحیح مسلم و بسیاری از آثار حدیثی دیگر بازجست.گاه به آرای وی در جرح و تعدیل راویان هم استناد کردهاند.
ابن مبارک در کنار شخصیتهایی مثل مالک بن انس، ابن جریح، ابن ابی عروبه، سفیان ثوری، اوزاعی، و امثال آنها از نخستین کسان دانسته شده است که در جای جای جهان اسلام به تدوین آثار پرداختند و راایات مرتبط با هر موضوعی را در آثار خویش انسجام بخشیدند[۱].
وفات
عبدالله بن مبارک در سال 182ق در شهر درهيت كه از شهرهاى عراق است درسن 60 سالگى در بازگشت از جنگ با روميان فوت كرد. قبر او هم همانجاست و زيارتگاه مردم آنجا مىباشد.
آثار
عناوین برجا مانده از آثار وی محدوند:
- کتاب الزهد؛
- کتاب الجهاد؛
- المسند؛
- کتاب البر و الصلة
از آن جمله است.
با نظر به آثر کهن مثل فهرست ابن ندیم، عناوین معدودی میتوان به این شمار افزود:
- کتاب السنن
- کتاب التفسیر
- کتاب التاریخ
عناوینی که چه بسا برخی از آنها، نام دیگری برای همی آثار بازمانده از وی باشند؛ مثلاًکتاب السنن، همان باشد که اکنون به نام کتاب الزهد شناخته میشود.
به هر روی، قدر مسلم آن است که وی گرچه کثیر الروایه بوده، هرگز کثیر التألیف نبوده است. افزون بر این، به نظر میرسد که نگارش این آثار، ارتباط مستقیمی با کوششهای اجتماعی او داشته است[۲].