ثلاث رسائل في الجهاد
ثلاث رسائل في الجهاد | |
---|---|
پدیدآوران | خامنهای، علی، رهبر جمهوری اسلامی ایران (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | الأمان و الصابئة المهادنة |
ناشر | سازمان بانوان یهود ایران |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1397ش - 1439ق |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-93133-9-6 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 1439 /ج93 ث8 1692 DSR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ثلاث رسائل في الجهاد، از آثار مقام معظم رهبری، متن عربی و ویرایششده 3 رساله امان، صابئه و مهادنه است. این مباحث بعد از تدریس مبحث جهاد در درس خارج فقه سالهای 1369-1373ش، بازنگری و نگارش شده است. ابتکارهای ارزنده نویسنده در کتاب حاضر، پاسخی اجتهادی و روشن به شبهات دشمنان در موضوع سرنوشتساز جهاد است. بنا بر گواهی فقیهان خبره، مباحث این اثر، از منظر فقه کاربردی و حکومتی و نظامسازی اسلامی، ارزشی فوقالعاده دارد و زیربنای فتاوای مهمی مانند حرمت تولید، نگهداری و بهکارگیری سلاح هستهای است.
نقطه اشتراک رسالههای سهگانه
در رسالههای مذکور، 3 شیوه از راههای جلوگیری از آغاز قتال و یا پایان دادن به جنگ از نظر فقه اسلامی بهترتیب تبیین شده است:
- امان دادن: به کافران محارب و یا کسانی که میتوان با آنان جنگید، امان داده میشود تا با حقیقت اسلام آشنا شوند و آتش جنگ شعلهور نشود.
- مهادنه: قرارداد ترک مخاصمه بهصورت موقت بین دولت اسلامی و دشمنان محارب با صلاحدید ولیّ امر مسلمین بهخاطر مصلحتی برقرار میگردد.
- پذیرش قرارداد ذمه: بر اساس این پیمان، جان و آبرو و مال غیر مسلمانان در سایه حکومت اسلامی با پرداخت جزیه، محفوظ و محترم میماند. این قرارداد با کافران اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و مجوسیان) منعقد میشود. آیا صابئیان هم جزو اهلکتاب هستند؟ مقام معظم رهبری پاسخ مثبت میدهد[۱].
نوآوریهای اجتهادی در باب جهاد
برخی از ابتکارات فقهی مقام معظم رهبری در بحث جهاد در اثر حاضر عبارت است از:
- «نوآوری در تعریف فقهی جهاد»: فقهای پیشین غالباً دو تعریف مشهور برای مفهوم «جهاد» ارائه کردهاند که در هر دو تعریف، «نبرد نظامی» محور قرار گرفته است، اما رهبر معظّم انقلاب بر اساس استنباط عمیقی که از ادلهی قرآنی و روایی داشتهاند، تعریف جامعتری از این مفهوم ارائه کرده و جهاد را اعمّ از قتال میدانند.
- «نوآوری در مؤلفههای رکنیِ جهاد»: مقام معظم رهبری عناصر اساسی جهاد را چنین شمرده است:
- تولید و بهکارگیری قدرت؛
- اِعمال این قدرت در جهت تحقق مصالح کلیِ اسلام و امت اسلامی و دفع مفاسد (في سبيل الله)؛
- اِعمال قدرت در تقابل با دشمن باشد؛
- باعث غلبه بر دشمن، تضعیف و یا ازبینبردن دشمن باشد؛ بنابراین دشمنشناسی یکی از عناصر مهم جهاد است؛
- باید تحت امر فقیهِ مدیرِ مدبّر عاقلِ باتقوا در عصر غیبت صورت بگیرد.
- «نوآوری در دستهبندیِ اقسام جهاد»: برخلاف مشهور فقها که جهاد را به ابتدایی و دفاعی تقسیم میکنند، ایشان مستند به ادلّه، حیثیّات متعدّد و ۶ تقسیمبندی جدید برای جهاد مطرح میکنند.
- «نوآوری در مفهوم «دشمن» از نظر فقهی»: از نظر ایشان متعلَّق جهاد «طاغوتِ مُحارب» است و در این جهت، میان کافر و مسلمان هم تفاوتی نیست. لذا رهبری معظّم با طرح این مسئله که آیا ریشهی جهاد، کفر است یا محاربه؟ گزینهی دوم را قائل است؛ زیرا همهی آیات جهاد معلَّل هستند به عنوان طاغوت و ظلم و افساد و استکبار و امثال اینها.
- در جهاد باید ابتکار عمل را به دست بگیریم: رهبر معظّم انقلاب با نفی این انگارهی مشهور که «بهوسیلهی جهاد میخواهیم کفر را با شمشیر از بین ببریم»، معتقد است که هدف اصلیِ جهاد، این است که موانع پیشرفت اسلام را از بین ببریم و این غیر از جهاد دفاعی است؛ زیرا در جهاد دفاعی شما مورد حمله قرار میگیرید و این، یعنی انفعال! اما جهادِ مصطلح فقهی از نظر ایشان این است که شما ابتکار عمل را به دست میگیرید و میخواهید اسلام را ترویج و حاکم کنید. لذا جهاد در واقع وسیله و ابزاری است برای نشر اسلام با دفع و رفع موانع.
- جهاد اصلی و حقیقی با «حاکمیّت کفر» است، نه افراد کافر: از نظر رهبری طرف مقابل ما در جهاد في سبيل الله، طاغوت، ظالم، فاسد و مفسد و جنایتکار است؛ کسانیاند که مانع نشر توحیدند؛ زیرا هدف بزرگ جهاد في سبيل الله، «الدعوة إلی الله» است.
- «نوآوری در کیفیّت جهاد («دعوت به خدا» اصل راهبردی سیاست خارجی)»: جهاد، شرایطی دارد؛ شرط اولش «الدعوة إلی الله» و مقصود از آن، تبلیغ فرهنگی است. باید طبق آیهی شریفهیاُدعُ إلی سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَة و المَوعِظَةِ الحَسَنة و جادِلهُم بِالّتي هِيَ أحسن (التحل: 125)، با دشمن مبارزهی فرهنگی کنیم، ولو اینکه چنین مبارزهای سالیان متمادی طول بکشد. اما باید تا آنجا پیش برود که اتمام حجّت شود و اعذار ایجاد شود.
- «نوآوری در مراتب جهاد»: طبق دیدگاه ایشان «جهاد ابزار است، نه هدف» و بر این اساس، جهاد مراتبی دارد:
- فعّالیّت فرهنگی؛
- حمایت از مستضعفینِ جهان و خدمت فرهنگی، عبادی و اجتماعی به آنها از باب تألیف قلوب؛
- کمک به مستضعفین و محرومین تا خودشان بر علیه طاغوت کافر اقدام کنند؛
- آخرین مرتبهی جهاد که تحقّق آن هم شرایطی دارد، «مبارزهی مسلّحانه برای رفع مانعِ دعوت» است.
- «نوآوری در تفریعِ فروع (طرح نظریّههای فوقانی در فقه جهاد)»: دیدگاههای ایشان در باب جهاد، مبتنی بر چند نظریهی فوقانی و کلان است که عبارتند از:
- نظریه الدعوة إلی الله؛
- نظریهی مقاومت؛
- نظریهی بسیج عمومی و جریانسازی و دعوت به تشکیل دولت اسلامی؛
- نظریهی تأسیس دولت و نظام اسلامی؛
- نظریهی حفظ نظام اسلامی و وجوب دفاع از آن؛
- نظریهی گسترش حاکمیت دین بر پایهی وجود نظام اسلامی و پیشرفت آن؛
- نظریهی اصولی که فقه بینالملل در سیاست خارجی دارد؛
- محور جهاد في سبيل الله: دولت اسلامی: این نظریّات فوقانی، در مقام استنباط ثمراتی دارند. یکی از ثمرات نظریهسازی در فقه جهاد این است که «جهاد فقط در چهارچوب دولت اسلامی معنا پیدا میکند». ایشان جهادِ قبل از تأسیس دولت را در صورتی مشروع میدانند که «برای تأسیس دولت» باشد و تحت نظر فقیه جامعالشرایط و ذیل همان هفت نظریه سازماندهی شود.
- «نوآوری در اصول روششناختیِ استنباط (توجّه ویژه به «مصالح عامّه» و موضوعات معاصر)»:
- یکی دیگر از مختصّات روششناختیِ استدلالهای رهبری در این 3 کتاب، این است که توجه مؤکّدی به مصالح دولت اسلامی دارند؛ چراکه جهاد در زمرهی عبادتهایی است که متقوّم به منصب است و بدون امام (رهبر مشروع دولت اسلامی) معنا ندارد. در مناصب، قیود مهمّی مطرح است، از جمله «مصالح عامه» که ولایت مقیّد به آن است. ایشان این مصالح عامه را در هر سه مقاله مورد توجّه ویژه قرار میدهد؛ البته بر اساس روایات اهلبیت(ع)، نه بر اساس مصالح مرسلهی اهل سنت.
- ایشان موضوعات معاصر را در مباحث خود مدخلیّت میدهند و توجّه بسیاری به مسائل معاصر دارند؛ بهعنوان مثال «ویزا»ی امروزی را از سنخ «امان» میدانند، با توضیحاتی که درباره امان دارند. به همین دلیل از نظر فقهی تمام افرادی که مثلاً با ویزای گردشگری وارد کشور ما میشوند، در امان دولت اسلامی هستند و کسی حق ندارد به ایشان کوچکترین تعرضی بکند.
- «دیدگاههای ویژهی رهبر معظم انقلاب در باب جهاد»: برخی از فتاوا و دیدگاههای متمایز که از مبانی فقهی ایشان در باب جهاد استنتاج میشود، عبارتند از:
- تلاش خستگیناپذیر، وظیفهی مُجاهد في سبيل الله: بر اساس این دیدگاه، جهاد في سبيل الله، الزاماتی دارد که عبارتند از:
- مُجاهد باید همهی ظرفیّتهای جسمی و روحی و فکری و ذهنی و عاطفی و زبانی و آبرویی خود را در راه خدا بهکار بگیرد؛ یعنی مُجاهد في سبيل الله، پیوسته باید در مسیر خود تلاش خستگیناپذیر داشته باشد؛ مجاهد باید هر هدفی که محقّق شود، برود به سراغ هدف بعدی؛ یعنی همهی فعّالیّتهای مجاهد، برای عزّت و پیشرَویِ اسلام است.
- تحمّل هرگونه اذیّت و آزاری که در این مسیر متوجّه مجاهد میشود.
- تولید قدرت و سازماندهی و وحدت نیروها.
- آمادگی برای شهادت.
- رهبریِ آگاه؛ بنابراین میتوان گفت که اساساً اسلام با جهاد في سبيل الله (در این معنای گستردهاش) است که پیش میرود.
- جهاد، تعطیلبردار نیست؛ جهادِ امروز میتواند در عرصهی سایبری باشد: بر اساس مبانی فقهی ایشان، جهاد بهحسب شرایط و احوالِ افراد و جوامع، مراتب مختلفی دارد و در همهی مراحلش یک جهادِ فعّالِ مبتکرانهی توأم با تولید و ابتکار است، با اقتدار و بازدارندگی. لذا ما بر اساس فقه رهبری، قاعدهای تأسیس کردهایم مبنی بر اینکه «الجهادُ لا يُترَكُ بِحالٍ»؛ یعنی جهاد تعطیلبردار نیست؛ دقیقاً مثل نماز که قابل تعطیل نیست و در هیچ حالی اجازهی ترک آن نیست. هرکسی از امّت اسلامی، چه زن و چه مرد، چه آنانکه توانایی جسمی دارند و چه آنان که توانایی جسمی ندارند، قطعاً یکی از مراتب و انحای جهاد برعهدهاشان است. آن استثنائاتی هم که در کتب فقهی بیان شده (که مثلاً نابینا و... را استثنا کردهاند)، درباره یکی از مراتب جهاد است که همان جهاد با سلاح نظامی است. امروز هم گرچه جهاد نظامی برای جامعهی ما میسّر نیست، اما مراحل دیگر جهاد قطعاً بر همه واجب است. لذا جوانِ امروز میتواند – بهعنوان مثال - در عرصهی فرهنگ و در جبههی جنگ سایبری وارد عرصه بشود و با دشمن مبارزه کند.
- جهاد اسلامی بر ضدّ «ملتها» نیست: بر این اساس طبق مبانی فقهی معظّمٌله، شمشیرِ جهاد برای ایجاد رعب و وحشت برای ملّتهای مستضعف و محروم، حتی کافران از آنها نیست و حکومت اسلامی حق ندارد آنان را بترساند؛ چراکه اسلام کافرستیز نیست، بلکه طاغوتستیز است. لذا کافر مستضعف هم باید در امان و امنیّت باشد. کافرِ طاغوت و کسی که از طاغوت حمایت میکند، نباید در امنیّت باشند. بنابراین جهاد اسلامی بر ضدّ «ملتها» نیست، بلکه برضدّ «نظامهای طاغوتی کفر» است. بنابراین آن موضعی که رهبری معظّم دربارهی فلسطین و در تقابل با رژیم صهیونیستی دارند، کاملاً منطبق بر مبانی فقهی ایشان در باب جهاد است؛ زیرا ایشان بیان فرمودند که یهودیانِ مستضعف، هدف ما نیستند، بلکه حاکمیّت و دولت غاصب است که دشمن ما است و با او در تقابل هستیم.
- نه اصالتِ جنگ، نه اصالتِ صلح، بلکه اصالتِ جهاد: «روابط بینالمللِ اسلام مبتنی بر جنگ است یا صلح؟» بعضی از فقها که با نگرش تقیّهای بحث کردهاند، قائل به اصالتِ صلح هستند؛ برخی هم که به درک صحیحی از مفهوم جهاد در اسلام نرسیدهاند، معتقد به اصالت جنگ شدهاند. اما بر اساس مبانی فقهی رهبر معظّم انقلاب میتوان گفت که اسلام در روابط بینالملل «اصالت جهاد» را اقامه کرده است؛ اما جهاد نه به معنای نبرد نظامی، بلکه یعنی «اصالتِ تلاش برای برافراشتنِ کلمةالله و توحید». حالا این هدف اگر بدون جنگ و با صلح و تلفات کمتر حاصل شود، بهتر است. به همین دلیل است که معظّمٌله در این کتاب (ثلاث رسائل في الجهاد)، شیوههای پایانِ نبرد نظامی را از نظر اسلام بیان کردهاند، که عبارت است از: ۱. إعطاءُ الأمان: که میتواند موقّتی باشد و یا دائمی. ۲. هُدنه: که موقّتی است. ۳. ذمّه: که دائمی است.
- اصول حاکم بر جنگ نظامی: همین جنگ نظامی هم وقتی صورت میگیرد، بر مبنای دیدگاههای رهبر معظّم انقلاب، اصول کلانی دارد که این اصول را باید رعایت کرد. این اصول عبارتند از:
- تفکیک بین نظامیان و غیر نظامیان؛
- ممنوعیّت تعرّض نظامی به غیر نظامیان؛
- تناسب با ضرورت جنگ؛
- تناسب اسلحه و نوع مبارزه؛ مثلاً نمیتوان برای یک عدهی اندک از یک سلاح ویرانگر استفاده کرد. این چهار اصل امروز مورد تأیید قوانین بینالمللی هستند که از فقه اسلامی استنباط میشوند.
- حُرمت تولید، نگهداری و استعمال سلاح هستهای به حکمِ اوّلی: طبق فتوای رهبر معظّم انقلاب، مبتنی بر ادلهی مسلّم فقهی، تولید و نگهداری و استفاده از بمب هستهای به حکمِ اوّلی – و نه حکم ثانوی یا تقیّهای - حرامِ مسلّم است. توضیح ادلّه اینکه: از نظر قرآن کریم، ایجاد آلودگی محیط زیست، چه به میزان کم باشد و چه زیاد، اگر موجب تهدید نسل بشر - همین نسل یا نسلهای آینده - باشد، به حکم اوّلی حرام است؛ یعنی اگر امر مردّد شود بین پیروزی بر دشمن در یک قطعهی محدود و تهدید محیط زیست بشری، طبق قواعد باب تزاحم، حفظ محیط زیست، مصلحت ارجح و اقوی دارد. لذا در قرآن کریم حکومتهایی که مشمول «يُهلِكونَ الحَرثَ و النّسلَ» هستند، مذمّت شدهاند؛ زیرا چنین کاری از اختصاصات حکومت طاغوتی است و اساساً اگر حکومت اسلامی چنین کاری بکند، از اسلامیّت ساقط میشود؛ چراکه یکی از مصادیق «إفساد في الأرض» است[۲].
- تلاش خستگیناپذیر، وظیفهی مُجاهد في سبيل الله: بر اساس این دیدگاه، جهاد في سبيل الله، الزاماتی دارد که عبارتند از:
تاریخ نگارش
نویسنده، نگارش و ویرایش نهایی رساله امان را در 15 ربیعالثانی 1420ق، به پایان رسانده است[۳]، ولی تاریخ دقیق نگارش 2 رساله دیگر مشخص نشده است.
فهارس فنی
در پایان کتاب، افزون بر فهرستهای آیات، روایات، اسامی معصومین، راویان، اعلام، کتابها، اماکن و قبائل، 3 فهرست راهگشا آمده است: قواعد فقهی (10 قاعده)، قواعد اصولی (28 قاعده) و قواعد و نکتههای رجالی (17 مورد)[۴].
مآخذ تحقیق
برای تحقیق اثر حاضر از 75 کتاب عربی (روایی، تفسیری، فقهی، رجالی و...) استفاده شده است[۵].
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب
- پایگاه مقام معظم رهبری، «نوآوریهای فقهی در جهاد اسلامی»: [۱].