الشيعة في التاريخ
الشیعه فی التاریخ | |
---|---|
پدیدآوران | زین، محمد حسین (نویسنده) |
ناشر | السید مرتضی الرضوی |
مکان نشر | صیدا - لبنان |
سال نشر | 1357 ق یا 1938 م |
چاپ | 2 |
موضوع | شیعه - تاریخ
شیعه - عقاید شیعه- فرقهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 239 /ز9ش9 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الشيعة في التاريخ، اثر محمدحسين زين عاملى، در پاسخ به كتاب «جولة في ربوع شرق الأدنى»، نوشته يك جهانگرد مصرى به نام محمد ثابت مصرى، به رشته تحرير درآمده است. كتاب مذكور پر از اشتباهات تاريخى بوده و در آن به مذهب شيعه، دانشمندان شيعه و به شهرهاى مقدّسشان شديداً حمله شده است.[۱]
نویسنده، انگیزه خود را در نگارش اين اثر، علاوه بر طرح پارهاى مطالب، بطلان ضمنى نوشتههاى جهانگرد مصرى و ارشاد جوانانى دانسته كه فريفته اين چنين نوشتههایى مىشوند.[۲]
ساختار
كتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف، پنج فصل و يك خاتمه است. هريك از فصول كتاب خود مشتمل بر عناوين متعددى است.
نویسنده سعى كرده كه بيشتر مآخذ كتابش را از تأليفات اهل سنّت انتخاب كند تا براى خواننده قانعكنندهتر و از اتهام و ترديد دورتر باشد.[۳]
گزارش محتوا
كتاب «جوله» پر است از دروغ و تحريف، لذا نویسنده در اين اثر تنها به بخشى از تحريفات آن پاسخ گفته و فرموده است: «اگر ما بخواهيم تمام خطاها و سخنان بىربط و تحريف و تبديلهاى كتاب «جوله» او را بررسى كنيم شما را شگفتزده خواهيم كرد و بايد كتاب بزرگى بنویسیم كه وقت گرانبهاى ما اجازه اين كار را نمىدهد...».[۴]
نویسنده در مقدمه همچنين درباره نامگذارى كتاب مىنويسد: «آن را شيعه در تاريخ نام نهاديم؛ زيرا اكثر مباحث آن به مواضع تاريخى شيعه و گروههاى منشعب از آن و نيز به شرح حال و محلّ پيدايش و عقايد و دلايل انشعاب آنها و بهويژه به غلاتى مربوط مىشود كه سفسطران و متظاهران، آنها را وسيلهاى براى بدگويى به شيعه دوازدهامامى قرار دادهاند؛ حالآنكه ما بهگونهاى خاص اثبات كرديم كه امامان و دانشمندان شيعه از هر نوع غلو و بدعتگذارى بيزارى جستهاند».[۵]وى تأكيد مىكند كه «تنها به نقل شواهد تاريخى كه مىتوانست در بطلان ادّعاهاى آن شخص جهانگرد درباره خلافت به ما كمك كند، بسنده كرديم.[۶]
خلاصه مطالبى را كه در فصول پنجگانه كتاب آمده، مىتوان اينگونه گزارش نمود:
- در فصل اوّل كتاب، مختصرى درباره شيعه بحث شده است. نویسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغتنامههاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، بهخوبى درمىيابد كه لفظ شيعه، بهمناسبتهاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً ً بر كسى كه على و اهلبيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مىشود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شیعیان است، همه مىفهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفتههاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مىكند.[۷]
- زين، در فصل دوم به گروههایى كه از شيعه منشعب شدهاند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمهاى بر اين فصل مىنويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شیعیان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامیباشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر(ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود».[۱۰]پس از آن، پيدايش فرقههایى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است.[۱۱]
- خلافت و خلفا و اختلاف امّت درباره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نویسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از ملل و نحل شهرستانى، مهمترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مىداند.[۱۲]وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسین(ع) را مورد مطالعه قرار مىدهد.
- در فصل چهارم، موضع شيعه در دوران خلفاى اموى و عباسى تبيين شده است. سرآغاز نهضتهاى ضد اموى پس از معاويه، نهضت شيعه بود. شیعیان بههمراه سرور بزرگواران و نواده پيامبر، امام و رهبر خود حسین بن على(ع) قيام كردند و... همين نهضت حسینى بود كه باعث بيدارى افكار و انديشهها شد و همتهاى خفته و خمود را بيدار كرد و به امّت اسلامى جرئت داد كه نسبت به اعمال و رفتار امويان كه مخالف قوانين دين اسلام بود، آشكارا اعتراض و پرخاش كنند و زير بار ذلّت و زور و فشار و خفقان نروند.[۱۳]
- عباسيان با شعار گرفتن انتقام خون حسین بن على(ع) و فرزندانش، امر را بر شيعه مشتبه كردند تا بدانجا كه برخى از مردم كوفه در عراق همراه ديگر پيروان بنى عباس در خراسان، از آنها پشتيبانى كردند، امّا بهمجرّداينكه پيروزى كامل به دست آمد و بنى اميه در همه جا مغلوب شدند و پردههاى اين جريان فريبكارانه به يكسو رفت و شیعیان علوى ديدند كه سفّاح عبّاسى بر تخت خلافت و يا بهتر بگوييم، بر تخت سلطنت تكيه زده است، بهپا خاستند و حقوق علويان و بهره ايشان از آن دعوت مشترك را مطالبه كردند.[۱۴]
- برائت شيعه از غلوّ و غلات، موضوع فصل پنجم كتاب را تشكيل مىدهد. نویسنده، غالى را كسى مىداند كه درباره اهلبيت(ع) چيزى بگويد كه خود آنها درباره خود نگفتهاند؛ مثل كسانى كه درباره آنها ادّعاى نبوّت و خدايى مىكنند.[۱۵]
نویسنده در خاتمه، اشتباه ثابت مصرى در رساله خود يا ردّ حملات وى بر شیعیان ایران را ذكر كرده است. وى در توضيح افزودن اين بخش به كتاب مىنويسد: «مطالب زير را ازآنجهت بخش پایانى قرار داديم كه در ارتباط با كتاب نوشته نشده است، بلكه پيش از تأليف كتاب و حتّى سه يا چهار ماه پيش از آنكه درباره تأليف كتاب تصميم بگیرم آن را نوشته بودم».[۱۶]
وضعيت كتاب
از آنجا كه مطالب زيادى در پاورقىهاى كتاب آمده، لذا دو فهرست در انتهاى اثر آمده است: 1. فهرست مطالب كتاب؛ 2. فهرست پاورقىهاى كتاب. نویسنده در پاورقىهاى كتاب، آدرس مطالب را ذكر كرده و گاه لازم ديده با نوشتن توضيحات بيشتر به ديگر منابع ارجاع دهد. وى در صفحه 33 كتاب، تاريخ و مكان ولادت و شهادت همه امامان شيعه را نيز در پاورقى ذكر كرده است.
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.