الرعاية لحقوق الله

    از ویکی‌نور
    (تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
    الرعایة لحقوق الله
    الرعاية لحقوق الله
    پدیدآورانبر، عبدالرحمن عبدالحمید (محقق) حارث محاسبی، حارث بن اسد (نویسنده)
    ناشردار اليقين
    مکان نشرمنصوره - مصر
    سال نشر1420 ق یا 1999 م
    چاپ1
    شابک977-5268-84-2
    موضوعاخلاق اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏247‎‏/‎‏25‎‏ ‎‏/‎‏ح‎‏2‎‏ر‎‏7
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الرعاية لحقوق الله، اثر حارث بن اسد محاسبى (ت 243ق)، كتابى است جامع و مفيد درباره مراحل سلوك اخلاقى و عرفانى كه به زبان عربى و در نيمه اول قرن سوم هجرى نوشته شده است.

    هدف نویسنده از تأليف اين كتاب، نشان دادن طريقه درست زندگى دينى و محاسبه نفس است. وى در اين اثر، نفس را مايه غرور دانسته و محاسبه و مراقبت از اصول نفس را باعث نجات.[۱]

    اثر حاضر، مهم‌ترين و مشهورترين اثر محاسبى بوده و تقريبا اكثر نويسندگان پس از او كه كتابى درباره صوفيه نوشته‌اند، از او و اثرش نام برده‌اند، به همين خاطر، اين اثر، مورد توجه ويژه علماى قديم و جديد واقع شده است؛ اين مطلب، نشان از اهميت و جايگاه ويژه اين كتاب دارد.[۲]

    درباره اين اثر گفته‌اند كه اگر از محاسبى فقط همين كتاب برجا مى‌ماند، براى دلالت بر عظمت وى بس بود، زيرا پاره‌اى ديگر از آثار وى، همچون «التوهم»، «الزهد» و «المكاسب و بدء من أناب إلى الله»، با آن پيوند استوارى دارد و محتويات دو كتاب ديگرش، «المسائل في أعمال القلوب» و «آداب النفوس»، را نيز با تفصيلى منظم‌تر و بيانى كامل‌تر در آن مى‌توان يافت.[۳]

    بروكلمان اين كتاب را زيباترين اثرى دانسته است كه مسلمانان درباره حيات باطنى انسان نوشته‌اند.[۴]

    ساختار

    كتاب با مقدمه مفصلى از محقق آغاز گرديده است. مطالب، ذيل هشت بخش (تحت عنوان كتاب) و به‌صورت پرسش و پاسخ تنظيم شده و مباحث، مشتمل بر شصت و دو باب مى‌باشد كه در آن به‌تفصيل از نحوه رعايت حقوق خداوند سخن به ميان آمده است؛ حقوقى كه رعايت آن‌ها، سبب پاکى و طهارت سالك از ريا، عجب، كبر و ساير صفات ذميمه مى‌گردد.[۵]

    اعتماد اصلى نویسنده در تدوين كتاب خويش بر آيات قرآن، سنت نبوى و پس از آن، آثار علما و اقوال گذشتگان بوده كه دقت و غوص در معانى زهديه و دقائق نفسيه در هر موضوع را بدان‌ها افزوده و بدين ترتيب، بر غناى مطالب، افزوده است. اما آنچه در مطالعه كتاب بايد مورد توجه قرار گیرد، آن است كه وى در اسناد احاديث، اهتمام خاصى نداشته و لذا در ميان روايات نقل‌شده، برخى ضعيف بوده و قابل اعتماد نمى‌باشد.[۶]

    گزارش محتوا

    در مقدمه محقق، ضمن اشاره به زندگى‌نامه محاسبى، مذهب وى در تعبدو جايگاه او در ميان محدثين، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.[۷]

    اولین باب، در مورد معرفت تقوى و ماهيت آن مى‌باشد. به نظر نویسنده، شرك بالاترين گناهان مى‌باشد؛ زيرا به اعتقاد او، تقوى عبارت است از دورى از شرك و گناهان پايين‌تر از آن و هر چيزى كه خداوند از آن نهى فرموده و موجب تضييع واجبى مى‌گردد كه خداوند آن را واجب گردانيده است.[۸]

    در باب دوم كه بسيار مختصر مى‌باشد، به معرفت «حذر» و «خوف» از مقامى كه صداها در آن خاشع شده، جباران ذليل گرديده و متكبران، فروتن مى‌گردند، توصيه شده است.[۹]

    در باب سوم، از اولین مقام سالك كه همان تقواى الهى در آشكار و نهان مى‌باشد، بحث به ميان آمده است. از جمله آياتى كه در اين باب، مورد اسنتاد قرار گرفته، عبارت است از: «إن الله مع الذين اتقوا و الذين هم محسنون».[۱۰]

    ابواب بعدى كه تحت عنوان خاصى تنظيم نشده‌اند، عبارتند از: شرح تقوى، معرفت ورع، تعريف «المغتر نفسه»، آنچه كه واجب است عبدبه آن معرفت داشته و در آن تفكر كند، محاسبه نفس در اعمال آينده، منازل توابين، آنچه كه عبدرا به توبه و ترك اصرار بر گناه وامى‌دارد، خوف از وعيد الهى، عزم بر توبه و ترك اصرار بر گناه، معرفت تذكر و احوال آن، ملزمات قلب در معرفت نفس، معرفت حقوق الله به‌واسطه اسباب و علل آن، رعايت حقوق خداوند در اعتقادات قلبى، جايگاه كسانى كه اهل رعايت حقوق الهى هستند، اعمال قلب و جوارح، آفات روزه، جايگاه كسانى كه اصرار بر گناه مى‌كنند و.[۱۱]

    ابواب ديگرى در كتاب وجود دارند كه در هشت بخش زير جاى گرفته‌اند:

    «كتاب الرياء»: كه از جمله ابواب آن عبارتند از: توصيف رياء؛ شرح رياء و دليل بر آن؛ شناخت انواع رياء؛ آنچه كه باعث انگیزه بر رياء مى‌گردد؛ خوف از مذمت؛ آنچه كه انگیزه رياء را از بين مى‌برد؛ آنچه كه به‌واسطه آن، رياء منتفى مى‌گردد؛ منازل رياء و اوقات آن؛ بالاترين و پايين‌ترين درجه رياء؛ ذم رياء و عجب و.[۱۲]

    «برادرى و معرفت نفس»: در اين بخش كه مختصر مى‌باشد، در ابتدا، آنچه كه باعث عزم بر توبه و بازگشت از گناه و تقويت عبددر تقوى و مخالفت با شهوات و هواى نفسانى مى‌گردد بيان شده و در ادامه، مطالبى پيرامون معاشرت با كسانى كه در مجالست با ايشان، دين آدمى سالم نمى‌ماند، مطرح شده است.[۱۳]

    «تنبيه بر معرفت نفس و شناخت افعال سوء و انگیزه‌هاى هواى نفس»: نویسنده در ابتداى اين بخش، در ابتدا به تحذير از هواى نفس پرداخته و در ادامه، آنچه را كه باعث شناخت سوء رغبت نفس مى‌گردد، بيان كرده است.[۱۴]

    «عجب»: ضمن شرح عجب و دلايل آن، مطالب زير، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: عجب در دين؛ عجب به رأى خطا؛ آنچه باعث منتفى شدن عجب مى‌گردد؛ عجب به دنيا و نفس؛ عجب به مال و.[۱۵]

    «كبر»: در ابتدا، كبر توصيف و شرح شده و در ادامه، كبر به دنيا؛ نفى كبر؛ تكبر به علم؛ تواضع و...، بررسى شده است.[۱۶]

    «غرور»: نویسنده از جمله آفات سلوك را فريفته شدن به رحمت الهى و عبادات دانسته و ضمن توصيه بر دورى از آن، مطالب زير را مورد بحث و بررسى قرار داده است: تفاوت ميان رجاء و غرور؛ فريفته شدن به اعمال علم؛ فريفته شدن به فقه؛ غرور به حفظ قصص و احاديث زهد؛ غرور به جدل و احتجاج؛ غرور به‌واسطه ورع در طعام و لباس؛ غرور به‌واسطه عزلت و فرار از مردم و.[۱۷]

    «حسد»: از جمله ابواب آن، عبارتند از: تعريف حسد و تبيين حرام و مباح آن؛ حسد بر رياست؛ حسد به‌واسطه حقارت، عداوت، بغض، ظاهر دنيا و عجب؛ مظلمه حسد و.[۱۸]

    در آخرين بخش، مطالبى پيرامون تربيت مريد و آداب و خطرات آن مطرح شده است.[۱۹]

    از جمله ويژگى‌هاى كتاب حاضر آن است كه جوهره آرائى را كه در كتاب ديگر نویسنده آمده، با تأكيد بيشتر بر تحديد و ترتيب معانى، در اثر حاضر مى‌توان ملاحظه كرد. به كوتاه سخن، جايگاهى را كه نویسنده در دانش‌هاى دينى، علم اخلاق، شناخت دقايق روح انسانى، كشف اسرار آن و درمان آن داشته است، تنها با مطالعه اين كتاب مى‌توان دريافت.[۲۰]

    هدف محاسبى از تأليف اين كتاب، روشن نمودن اين نكته بوده است كه انسان براى پيروى از اراده خدا و اجراى آن، چه بايد بكند. بيشترين اهتمام در اين كتاب، شناخت نهفته‌ها و اسرار قلب‌هاست و با اينكه پس از محاسبى، بزرگانى همچون غزالى در «إحياء العلوم» و ابوطالب مكى در «قوت القلوب» نيز به اين موضوع پرداخته‌اند، اما - چنان‌كه ماسينيون تصريح كرده است - هيچ‌يك در شناخت تسلسل احوال نفس و تحليل‌هاى نفسى و در شيوه علم النفس تجربى، به محاسبى نرسيده‌اند.[۲۱]

    وضعيت كتاب

    اين كتاب را نخستين بار مارگارت اسميت در 1319ش / 1940م، در لندن منتشر كرد كه در 1345ش / 1966م نيز چاپ افست شد. در 1326ش / 1947م، چاپ ديگرى از آن انجام گرفت. بار ديگر نيز با مقدمه عبدالحليم محمود در قاهره به چاپ رسيد. در 1349ش / 1970م هم، با تحقيق عبدالقادر احمد عطا و مقدمه عبدالحليم محمود، دوباره در قاهره چاپ شد. چاپ ديگرى از آن با مقدمه عبدالقادر احمد عطا در بيروت انجام گرفته كه مشتمل است بر حواشى و فهرستى از احاديث كتاب.[۲۲]

    تحقيق نسخه مورد بحث مقاله حاضر، توسط دكتر عبدالرحمن عبدالحميد البر صورت گرفته است.

    از جمله اقداماتى كه محقق در تصحيح كتاب انجام داده است، عبارتند از:

    1. تخريج احاديث مرفوعه و بعضى از آثار موقوفه از صحابه و تابعين از مصادر معتبر حديثى، همراه با تعيين روايات ضعيف.
    2. شرح برخى از الفاظ غريب و نامأنوس از كتب لغت و توضيح بعضى از عباراتى كه به نظرش غامض و پيچيده بوده و نياز به توضيح داشته است و همچنين تعليقات سودمندى كه در فهم مطالب و عبارات، كمك بسزايى مى‌كند.
    3. تهيه فهرست براى احاديث و روايات.[۲۳]

    فهرست مطالب، روايات و مراجع تحقيق، در انتهاى كتاب آمده است.

    پاورقى‌ها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.

    پانويس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن كتاب.
    2. لاشىء، حسین، «تحقيق تطبيقى در مصطلحات عرفانى» (28 صفحه)، پايگاه مجلات تخصصى نور، مجله مقالات و بررسى‌ها، بهار 1369، شماره 49 و 50 (از صفحه 141 تا 168).
    3. حداد عادل، غلامعلى و همكاران (1377)، دانشنامه جهان اسلام (چاپ اول)، تهران: بنياد دايرةالمعارف اسلامى، ج 12، ص348 تا 356، اكبر ثبوت.
    4. «آشنايى با تنى چند از صوفيه ایران»، پايگاه اطلاع‌رسانى حوزه، تاريخ درج: 1385/5/4.

    وابسته‌ها