وهب بن منبه

    از ویکی‌نور
    وهب بن منبه
    نام وهب بن منبه
    نام‌های دیگر اب‍ن‌ م‍ن‍ب‍ه‌، وه‍ب

    وه‍ب‌ ب‍ن‌ م‍ن‍ب‍ه‌ الاب‍ن‍اوی‌ ال‍ص‍ن‍ع‍ان‍ی‌ ال‍ذم‍اری‌

    نام پدر منبه
    متولد 34ق
    محل تولد صنعای یمن
    رحلت 114ق یا 110ق
    اساتید عبداللّٰه بن عمر

    نعمان بن بشیر

    ابوهُرَیره

    عبداللّٰه بن عمرو بن عاص

    برخی آثار کتاب التیجان فی ملوک حمیر
    کد مؤلف AUTHORCODE06622AUTHORCODE

    ابوعبدالله وهب بن منبه صنعانی ذماری (34 -۱۱۰ یا ۱۱۴ق)، یکى از مورخان و راویان قصص امت‌هاى گذشته در صدر اسلام، گزارش نویس، تابعین، یمنی، از قضات عصر عمر بن عبدالعزیز در صنعا 

    ولادت

    مشهورترین سخن این است که او در سال 34ق مصادف با سال آخر خلافت عثمان، در صنعا از نواحى یمن متولد شده است. اما در عین حال، طبرى از واقدى روایت کرده که وهب در سال 10ق به دست وبر بن یحنس در یمن مسلمان شده و یکى از دو نفرى بوده که در آن‌جا به جمع قرآن پرداخته است. این روایت ظاهرا صحیح به نظر نمى‌رسد.

    گفته شده است که او از ابنا یعنى ایرانى‌نژادان یمن بوده است. ابن حجر عسقلانى اصل و نسب او را از خراسان و از اهالى هرات مى‌داند که خسروپرویز او را از هرات به یمن فرستاد که البته این مطلب، قابل بحث و بررسى است.

    اساتید

    ابوهُرَیره، عبداللّٰه بن عمر، عبداللّٰه بن عمرو بن عاص، ابو سعید خُدْری، نعمان بن بشیر، جزء مشایخ او هستند. مدعی بود عبداللّٰه بن سلام و کعب‌الأحبار، اعلم اهل زمان خویش بوده‌اند و کسی که دانش هر دوی آن‌ها را جمع کرده از آن‌ها عالم تر است.[۱]

    شاگردان

    بیش از بیست شاگرد، مانند عبدالصمد بن مغفل، سمّاک بن فشل از وی حدیث گزارش کرده‌اند.[۲]

    مکانت حدیثی

    وى به شکل گسترده‌اى به نقل روایات و قصص امت‌هاى گذشته که اصطلاحا اسرائیلیات گفته مى‌شود، پرداخته و به همین علت نیز مشهور گردیده است. آثار زیادى به او نسبت داده شده که البته در صحت انتساب آن‌ها به او اختلاف نظر وجود دارد.

    مورخان اسلامى درباره او و وثاقتش اتفاق نظر ندارند و مخصوصاً شیعیان دیدگاه تندى را نسبت به او دنبال مى‌کنند، اما در عین حال، اسرائیلیات او به طور گسترده‌اى وارد تاریخ اسلامى اعم از شیعه و سنى گردیده و مورد استناد قرار گرفته است.

    در بسیارى از کتاب‌هاى رجال اهل سنت، از او تعریف و تمجید شده و حتى احادیثى از قول پیامبر اکرم(ص) در برترى و فضیلت او نقل گردیده است. از آن جمله است که پیامبر فرمود:"دو مرد در امت من خواهند بود. یکى از آن‌ها وهب است که حکمت به او ارزانى مى‌شود و دیگرى غیلان که فتنه و شر او براى این امت از فتنه شیطان شدیدتر است." همچنین نقل شده که او بیست سال بین نماز عشا و نماز صبح وضو نگرفت و شب‌ها بیدار بود. علاوه بر این‌ها در بسیارى از کتب اهل سنت با القابى مانند تابعى جلیل، صالح، عابد، صادق و ثقه از او یاد شده است.

    اما در مقابل، اکثر شیعیان و برخى از اهل سنت او را فردى ضعیف و غیر ثقه دانسته‌اند که با مکر و حیله، خویش را به عنوان عالم‌ترین افراد قبل از خود معرفى کرده و صحابه را فریب داده است. از جمله مخالفان او که اهل سنت نیز به آن اشاره کرده‌اند، عمرو بن على الفلاس مى‌باشد. در بیان عدم توثیق او گفته شده است: در هنگامى که روایت حدیث پیامبر(ص) ممنوع بود، او بر منبر هرگونه خبر و مطلبى را از پیامبران و امت‌هاى گذشته نقل کرد و اسرائیلیات را در جهان اسلام رواج داد.

    ابن ندیم معتقد است که وهب از اهل کتاب بوده، زیرا او اولین کسى است که به تدوین اخبار پیامبران بنى اسرائیل پرداخت. این مطلب صحیح به نظر نمى‌رسد، بلکه احتمال مى‌رود که به سبب مراودات زیاد او با اهل کتاب، این انتساب به او صورت گرفته باشد، چرا که اکثر منابع، او را از مسلمانان و تابعین معرفى مى‌کنند و انتصاب او به قضاوت صنعا از سوى عمر بن عبدالعزیز، گواه دیگرى بر عدم صحت این موضوع است. تنها عقیده کلامى که به او نسبت داده شده است، اعتقاد او به جبر است، پس از آن‌که کتابى در زمینه "قدر" نوشته و از تألیف آن پشیمان گشته است.

    در این زمینه از او روایت شده است که:"من نود و دو کتاب خوانده‌ام که همه از آسمان نازل شده‌اند. هفتاد و دو عدد از آن‌ها از کنیسه‌ها و در بین مردم بوده و بیست عدد آن‌ها را جز اندکى نمى‌دانند. من در تمام این کتاب‌ها اینگونه یافتم که هر کس براى خود اندکى اختیار قائل باشد، او بدون شک کافر شده است."

    وفات

    همانند دیگر جنبه‌هاى شخصیتى وى، درباره زمان و چگونگى مرگ او نیز اتفاق نظر وجود ندارد. مسعودى در مروج الذهب مى‌نویسد: تاریخ‌نویسان را درباره وفات وهب بن منبه که کنیه اش ابوعبدالله بود، مختلف یافتم. بعضى سال وفات او را صد و چهارم و به قولى صد و دهم دانسته‌اند و بعضى دیگر گفته‌اند: به سال صد و شانزدهم به صنعا، در نود سالگى درگذشت.

    آثار

    آثار بسیارى به او نسبت داده‌اند که در منابع مختلف به آن‌ها اشاره شده یا مطالبى از آن‌ها نقل قول شده است. در مورد اصالت آثارى که به وى نسبت داده شده، اختلاف نظر وجود دارد. برخى قائل هستند که از ابتدا به آثار وهب ظن اضافاتى الحاق شده و در طى زمان، این اضافات به صورت‌هاى منظم در آمده است. مهم‌ترین این کتاب‌ها که در منابع ذکر شده‌اند، به قرار زیر است:

    قصص الانبیاء، کتاب الاسرائیلیات، کتاب القدر، فتوح وهب، مغازى رسول‌الله(ص)، کتاب الملوک المتوجه الى الیمن، قصص الاخیار، المبتدا.[۳]

    پانويس


    وابسته‌ها