دقیقی، محمد بن احمد
دقیقی، محمد بن احمد | |
---|---|
ابومنصور محمد بن احمد دقیقی طوسی (حدود 320 - پیش از سالهای370-371ق)، شاعر بزرگ اواسط قرن چهارم دربار سامانیان و پس از مسعودی مروزی دومین شاعری است که به نظم شاهنامه دست زده است.
ولادت
او در اواسط نیمه اول قرن چهارم بوده است، زیرا یکی از ممدوحان دقیقی، منصور بن نوح بوده که از سال 350 تا 365ق سلطنت میکرده، و اگر تصور کنیم که دقیقی مثلا در حدود سال 330 اتفاق افتاده است و از طرفی دیگر چون میدانیم در جوانی کشته شده و قتل او بعد از سال 365 و پیش از 370 اتفاق افتاده است، نمیتوان سال ولادت او را از حدود 320 فراتر برد.
درباره نام او، عوفی او را «استاد ابومنصور محمد بن احمد» و آذر «استاد منصور بن احمد» مینامد.
زادگاه دقیقی
درباره زادگاه دقیقی در تذکرهها اختلافاتی وجود دارد به این ترتیب که عوفی در لباب الالباب زادگاه او را شهر طوس میداند و لطفعلی بیک آذر در تذکره آتشکده میگوید: در وطن او اختلاف کردهاند، بعضی او را از طوس، بعضی از بخارا و جمعی از سمرقند میدانند. و رضاقلی خان هدایت مؤلف مجمع الفصحا زادگاه احتمالی شاعر را شهرهای سمرقند و بلخ و مرو میداند. اما با تجزیه و تحلیل این آراء احتمال طوسی بودن او بیش از هر احتمال دیگری است.
مذهب دقیقی
درباره مذهب دقیقی نیز اختلاف است به این ترتیب که بعضی او را زردشتی میدانند و بعضی او را مسلمان و حتی شیعه میدانند.
نتیجه آن که میتوان حدس زد که جد یا پدر دقیقی اسلام آوردهاند و در نتیجه دقیقی در محیطی نشو و نما کرده که در عین احترام و رعایت مذهب جدید، عادات و سنن کیش قدیم هنوز تا حدی زنده بوده، چنین کسی که با یکپا در جهان زردشتی و با پای دیگر در جهان اسلامی ایستاده است، بدون داشتن عمق ایمان و اطلاع عمیق نسبت به یکی، آسانتر میتواند ستایش و احترام نسبت به هر دو آیین را در خود توأم کند.
دقیقی در جوانی به شاعری دست زد و هم در جوانی مقتول شد، فردوسی آنجا که از موضوع نظم شاهنامه ابومنصوری سخن گفته، او را جوان معرفی کرده است:
"جوانی بیامد گشاده زبان ****** سخن گفتن خوب و طبع روان"
چون پرداختن به کار نظم شاهنامه در اواخر عمر دقیقی صورت گرفت و او در آن وقت شاعری مشهور بود ناگزیر باید قبول کرد که در آغاز جوانی دست به کار شاعری زد و قصائد و قطعات و غزلهائی که مطبوع طبع همگان بود سرود، از اینجا نبوغ دقیقی در شعر بخوبی آشکار میشود.
وفات
قتل دقیقی در جوانی به دست غلامی صورت گرفت و فردوسی علت و واقعه قتل او را چنین یاد میکند:
"جوانیش را خوی بدیار بود ******* همه ساله تا بد به پیکار بود
بر او تاختن کرد ناگاه مرگ******* نهادش بسر بر یکی تیره ترگ
بدان خوی بدجان شیرین بداد ***** نبود از جهان دلش یک روز شاد
یکایک از و بخت برگشته شد ******* بدست یکی بنده برکشته شد
این واقعه محققا پیش از سالهای 370-371 اتفاق افتاده است، زیرا فردوسی در حدود سال 370 یا 371 به نظم شاهنامه ابومنصوری شروع کرد و در این هنگام چنانکه از سخنان فردوسی بر میآید، دقیقی کشته شده بود و فردوسی برآن بود که کار ناتمام وی را تمام کند. از طرفی دیگر میدانیم که دقیقی نوح بن منصور (365-387) را مدح گفته است و بنابر این در سال 365 زنده بود و باز میدانیم که نظم شاهنامه به امر همین نوح بن منصور صورت گرفت و بنابر این به حکم عقل باید قتل دقیقی را در حدود سالهای 367-369 تصور کرد.
پانویس