فردوسی، ابوالقاسم
فردوسی تخلص شعری این شاعر بزرگ است که خود نیز در شاهنامه خود را به همان تخلص میخواند. کنیه او به اجماع روایات ابوالقاسم بوده و شبهه ای در آن نیست. ولی اسم وی به تحقیق معلوم نیست و فقط در کتب متأخرین به اختلاف حسن و احمد و منصور نامیده شده. اسم پدرش بیشتر مشکوک است. (هزاره فردوس، ص 114) در برخی روایات علی و در بعضی اسحاق بن شرفشاه و در برخی دیگر احمد بن فرخ ضبط شده و همه این روایات غیر قابل اعتماد است.
مسقط الراس او قطعا در ولایت طوس و در ناحیهی طابران بوده، ولی در محل تولد او باز اختلاف روایات موجود است. بعضی قریهی شاذاب از نواحی طوس و برخی قریه رزان نوشتهاند. ولی روایت قدیم و معتمد قول مؤلف چهار مقاله است که قریه باژ مینویسد.
قریه باژ همان است که در عربی باز و فاز ضبط شده و در معجم البلدان گوید از قرای طوس است و میانهی طوس و نیشابور واقع شده. این قریه به قول نظامی عروضی قریه بزرگی بوده که از آن «هزار مرد بیرون میآید»
در زمان تولد فردوسی هیچ روایتی در دست نیست و فقط از روی سن او در موقع ختم شاهنامه به حساب میشود سال تولد او را به دست آورد.
در خود شاهنامه به عمر فردوسی مکرر اشاره شده و از آن اشارات استنباط میشود که وی از سن پنجاه و هشت سالگی تا هفتاد و شش سالگی در کار شاهنامه اشتغال داشته وو قرائن دیگری موجود است بر این که وی پیش از پنجاه و هشت سالگی نیز دست به این کار زده بود. از این قرار وی در سنهی 400 هجری که تاریخ ختم نسخهی کامل شاهنامه است 76 یا 77 ساله بوده، پس در حدود سنهی 323ق متولد شده است.