المعاد
المعاد | |
---|---|
پدیدآوران | حیدری، سید کمال (نویسنده)
اسعد، عبدالله (مقرر) صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | شرح الاسفار الاربعه لصدر الدين الشيرازي الاسفار الاربعه. شرح |
ناشر | موسسة الهدي للطباعة و النشر |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1434ق. = 2013م. = 1392ش. |
چاپ | چاپ دوم |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /م57 ح9 / 104 BP |
المعاد، شرح سید کمال حیدری (معاصر) است بر جلد نهم اسفار ملاصدرا در موضوع معاد از نگاه فلسفی، که به زبان عربی، توسط عبدالله اسعد، تقریر شده است.
در مقدمه مقرر، بخشی از کلمات خیام ذکر شده است. مقرر انکار معاد در افکار خیام را به سه امر بازمیگرداند[۱]. سپس درباره این کتاب توضیح میدهد: و اما آنچه در ادامه میآید، درسهایی است که جناب استاد بزرگوار ما سید کمال حیدری به ما داده است و حق تعالی مرا مورد عنایت خودش قرار داد و امانت تقریر مباحث استاد را بر دوش گرفتم؛ من تمام تلاش خود را بهکار گرفتم و سرشار از شوق و سربلندی و شادمانیام و این اولین قسمت این تقریرات است و حدس میزنم تا پنج بخش برسد تا مصدری باشد برای رجوع در شرح جلد نهم کتاب «الحكمة المتعالية في الأسفار الأربعة العقلية» از حکیم الهی صدرالدین شیرازی.
من به سراغ فصلها رفتهام و آنها را به متنهایی تقسیم کردهام تا دستیابی به آن راحتتر باشد؛ زیرا در لابهلای متون و مباحث کتاب، فصلهایی طولانی با ایدههای زیادی وجود دارد. من هر متنی را معنون به عنوانی کردهام که محتوای آن را نشان دهد و اگر در لابهلای مطالب آمده، با آنچه قبل و بعد از آن است مطابقت داشته باشد[۲].
مقرر، توضیح میدهد که در بسیاری از موارد، بسیاری از کلمات استادش سید کمال حیدری را در شکل قیاسهای اقترانی (در اکثر موارد) و قیاسهای استثنایی، صورتبندی کرده است. او در استدلال و ایراداتی که بر استدلالات وارد شده است، از یک روش منطقی و ریاضی استفاده کرده است؛ وی ابتدا فرضیه را بیان کرده است، سپس مدعا را بیان کرده و پس از آن برایش برهان آورده است. لازم به ذکر است که برهان در این عبارات به معنای حقیقی برهان استعمال نشده است، بلکه در بسیاری از جاها به معنی مطلق استدلال است و در برخی از موارد، بهحسب اندیشه صاحب ایدهای است که تقریر و بیان شده و وی آن را برهان میپنداشته است[۳].
در جلد دوم، در ضمن یک تمهید، نمای کلی مباحث مطرحشده در جلد مزبور ارائه گردیده و خاطرنشان شده که آنچه مؤلف در اینجا میخواهد به آن بپردازد، اثبات مراحل متعدد انسان و عدم انحصار او در یک نشئه خاص است؛ یعنی مراحل طبیعی و برزخی و عقلی.
آنچه مؤلف – رحمهالله - به آن باور دارد در کلمات «اثولوجیا» آمده است؛ یعنی انسان، در یک مرتبه محصور نیست، بلکه عقلی و نفسانی است، بدون هیچ گسست و جدایی و هریک از آنها نقشی را ایفا میکنند و باید وظیفهای را انجام دهند.
این متن حاوی مطالبی است که میتوان آنها را به نصوص زیر تقسیم کرد:
متن اول: انسان برزخی و قوای او؛
متن دوم : کلام اثولوجیا؛
متن سوم: پیکر حسی و انسان نفسی؛
متن چهارم: مسئولیت انسان عقلی؛
متن پنجم: نفس و خورشید[۴].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه مقرر و تمهید.