منهاج الولاية في شرح نهج‌البلاغة

منهاج‌الولايه فى شرح نهج‌البلاغة، تأليف عبدالباقى صوفى تبريزى (متوفى سال 1039ق) به زبان عربى است. اين كتاب به دوازده موضوع مهم در نهج‌البلاغة با نثر فارسى روان و آميخته به عربى پرداخته كه در دو جلد ارائه شده است.

منهاج الولاية في شرح نهج‌البلاغة
منهاج الولاية في شرح نهج‌البلاغة
پدیدآوراناعظمی، حبیب‌الله (محقق)

صوفی تبریزی، ملا عبدالباقی (شارح)

علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول (نویسنده)

شریف الرضی، محمد بن حسین (گردآورنده)
عنوان‌های دیگرنهج‌البلاغة. شرح
ناشردفتر نشر ميراث مکتوب، آينه ميراث
مکان نشرتهران - ایران
سال نشر1378 ش
چاپ1
شابک964-6781-17-9
موضوععلی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - خطبه‌ها

علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - نامه‌ها

علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - کلمات قصار

علی بن ابی‌طالب(ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. نهج‌البلاغة - نقد و تفسیر
زبانفارسی
تعداد جلد2
کد کنگره
‏‎‏BP‎‏ ‎‏38‎‏/‎‏02‎‏ ‎‏/‎‏ص‎‏9‎‏م‎‏8

ساختار

نویسنده دوازده موضوع نهج‌البلاغة شرح و تفسير كرده و هر يك را در بابى خاصّ قرار داده است. سه باب اول در جلد اول و باقى ابواب در مجلد دوم آمده است. وى در هر باب، خطبه‌هايى از نهج‌البلاغة در آن موضوع - و در موارد كمى نيز كلمات قصار و نامه‌هاى حضرت - را انتخاب و پس از بيان عبارت كوتاه يا چند عبارت از خطبه مذكور به شرح و تفسير آن پرداخته است. شرح برخى از عبارات نهج‌البلاغة را با تفصيل بيشتر، و شرح برخى ديگر از عبارات را كوتاه‌تر، و در موارد معدودى نيز فقط به ترجمه عبارات اكتفا كرده است، و بيشتر مطالبى كه از كتب عرفانى نقل نموده به زبان عربى است.

گزارش محتوا

با بررسى و تطبيق شروح متعدّد و مختلفى كه بر نهج‌البلاغة نگاشته شده، چنين برمى‌آيد كه هر كدام، از يك يا چند ويژگى خاصّ برخوردار است. برخى از آنها، بيشتر جنبه كلامى دارد، همچون شرح ابن ابى‌الحديد، و در برخى ديگر جنبه حكمى تفوّق دارد؛ همانند شرح ابن‌ميثم، و در برخى جنبه اخبارى و روايى نمايان است، همچون شرح گلستانه و برخى نيز مذاق عرفانى و حكمى دارد؛ همچون شرح ابن‌عتائقى، شرح محلّى و شرح روغنى قزوينى و تعداد كمى نيز به ترتيب موضوعات است؛ همچون شرح ميرزا خليل كمره‌اى؛ امّا شرحى كه در بردارنده تمامى جوانب و يا جمع بيشترى از آن ويژگى‌ها باشد و مذاق‌هاى مختلف عرفانى، حكمى، كلامى، اخبارى و ادبى - خصوصا به ترتيب موضوعات- در آن گرد آمده باشد، چنين شرحى كمتر به مرتبه ظهور و عيان و به رشته تأليف و تحرير در آمده است.

شايد بتوان اين جامعيت و كمال را شرح مورد بحث مشاهده كرد. باقى موضوع «توحيد ذات بارى تعالى» و «صفات رسول و آل او» را در دو باب نخست كتاب بررسى مى‌كند، با استناد به متون احاديث و روايات معصومين(ع) و با استمداد از اقوال محقّقين از عرفا و حكما؛ همچون ابن‌عربى، صدرالدين قونوى، روزبهان بقلى شيرازى، امام قشيرى، خواجه نصير طوسى و با استشهاد به اشعار شاعرانى عارف، همچون مولانا، عطّار، شيخ محمّد شبسترى، ابن‌فارض به شيوه‌اى جامع و با تركيبى از عرفان و حكمت و اخبار، عبارات بلند و عميق امام‌الموحّدين را در معراج ذهن و انديشه بشرى به تفسير مى‌كشاند.

موضوعات اخلاقى، «علم و هدايت و دين، صفات متّقين، حكمت و ادب، وصايا و نصايح، اعراض از دنيا، مذمّت كبر و نكوهش ظلم» عبارات نهج‌البلاغة را در ابواب سوم تا نهم كتاب تحقيق مى‌كند، با استناد به روايات و احاديث ديگرى از معصومين(ع) و با استمدادى ديگر از اقوال، عبارات، حكايات عارفان و اشعار اخلاقى شاعران، با تعميم مذاق عرفانى و اخلاقى و روايى خود به سير و سلوك و عروج در انديشه بشرى ادامه مى‌دهد.

«معاد و احوال موت و قبر»، را در نهج‌البلاغة در باب يازدهم كتاب جستجو مى‌كند، از عرفان، حكمت، كلام و حديث در تفسير عبارات امام‌المتّقين مدد مى‌گيرد، شبهات كلامى معاد را پاسخ مى‌گويد، در حديث مشهور و عميق «مواقف پنجاه‌گانه قيامت» به تفصيل بيان مى‌كند، با تبيين و تفسير عرفانى ابن‌عربى از شرح «حديث مواقف» بر مى‌آيد، و آن گاه با استمداد از مولايش على(ع) از پل‌هاى هفتگانه جهنّم، كه آخرين مواقف قيامت است، عبور مى‌كند و به بهشت و مراتب و درجات آن مى‌رسد، و در جنّت ديدار معبود و تكلّم معشوق با عاشق، در آخرين مراتب صعود و معراج انسانى قرار مى‌يابد.

قوانين عدالت و سياست در نهج‌البلاغة را در باب دهم كتاب و ادعيه نهج‌البلاغة را در باب دوازدهم و آخرين باب كتاب مى‌بايد، تفسير كند. شرح را ناتمام مى‌گذارد و گويا پس از بيان تكلّم معشوق با عاشق در باب معاد، ديگر تاب نمى‌آورد و با فريادى «همّام» وار مدهوش مى‌گردد و با پرواز به معراج ملكوت، ابواب دهم و دوازدهم كتاب را بدون شرح مى‌گذارد.

گستردگى و تفصيل مطالب در ابواب مختلف كتاب نيز يكسان نبوده و مباحث برخى از ابواب - همچون باب اوّل و دوم - بسيار مفصّل و طولانى‌تر از مباحث در ديگر ابواب مى‌باشد.

در هر يك از اين باب‌ها، تعدادى خطبه مورد شرح قرار گرفته‌اند. با اين همه تعدادى از خطبه‌هاى باب نهم و تمامى خطبه‌هاى باب‌هاى دهم و دوازدهم بدون شرح باقى‌مانده كه ظاهرا مؤلف موفق به شرح آنها نشده است. نكته ديگر اينكه در اين شرح تكيه اصلى بر شرح خطبه‌ها بوده و به نامه‌ها و حكمت‌هاى قصار كمتر توجه شده است.

روش مؤلف بدين قرار است كه در هر يك از ابواب فوق‌الذكر چند خطبه كه مناسب با عنوان بوده برگزيده و پس از بيان عبارتى كوتاه از هر يك از خطبه‌ها - و گاه چند عبارت - به شرح آن خطبه پرداخته است. اين شرح، در همه موارد، يكسان نيست. در برخى خطبه‌ها با تفصيل بيشتر و برخى ديگر بسيار فشرده و مختصر و حتى در پاره‌اى موارد تنها ترجمه عبارات نهج‌البلاغة است.

شرح عبدالباقى شرحى تركيبى است: عرفان، ادب، اخبار و روايات، حكت و كلام و اخلاق به وفور در اين شرح ديده مى‌شوند. او برحسب مورد از اقوال بزرگان اهل معرفت - نظير ابن‌عربى، صدرالدين قونوى، روزبهان بقلى شيرازى، قشيرى، خواجه نصيرالدين طوسى، مولوى، عطار، شبسترى و ابن‌فارض - براى فهم و درك كلام بلند امام(ع) بهره مى‌جويد.

در يك كلام، از شرح عبدالباقى به شدت بوى عرفان شيعى استشمام مى‌شود. انتخاب دوازده باب و شروع از توحيد و ختم آن به معاد و دعا، نشان از گرايشات شديد سلوكى شيعى دارد.

وضعيت كتاب

در ابتداى اثر، مقدمه ارزشمندى به قلم حبيب‌الله عظيمى مصحح كتاب درباره تدوين و شروح نهج‌البلاغة و شرح حال نویسنده كتاب و آثار او آمده است. سه نسخه اصلى از كتاب با يكديگر مقايسه و تطبيق شده است. فهرست مطالب در ابتدا و فهارس روايات، اعلام، مكان‌ها، كتب، منابع و مآخذ در انتهاى اثر ذكر شده است.

منابع مقاله

1- مقدمه و متن كتاب.

2- مقاله نگاهى به شرح‌هاى نهج‌البلاغة، مصطفى بروجردى، مجله قبسات، بهار 1380، شماره 19.


الگو:نهج‌البلاغة