کاشانی، عبدالله بن علی
نام | کاشانی، عبدالله بن علی |
---|---|
نامهای دیگر | قاشانی، ابوالقاسم عبدالله بن علی |
نام پدر | علی |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | حدود 738 ق |
اساتید | |
برخی آثار | تاریخ اولجایتو |
کد مؤلف | AUTHORCODE03219AUTHORCODE |
شمسالدين يا جمالالدين ابوالقاسم عبدالله بن على بن محمد ابى طاهر كاشانى (متوفای حدود 738ق)، (القاشانى و گاه نيز كاشى)، مورخ دربار ايلخانان مغول، نویسنده و از خانواده هنرمندى بود كه اكثر آنها در كاشى كارى ماهر و استاد بودهاند. خود جمالالدين نيز از اين حرفه (کاشی کاری) اطلاعاتى كافى داشت؛ ولى به كارهاى ديوانى و مشاغل ادبى و علمى پرداخت و به خدمت سلاطين ايلخانى درآمد.
ولادت
تاريخ ولادت او دقيقا مشخص نيست.
دستیار خواجه رشیدالدین
شهرت ابوالقاسم كاشانی بیشتر از آن روست كه وی خود را مؤلف اصلی كتاب مشهور جامع التواریخ اثر رشیدالدین فضلالله خوانده است، اما تحقیقات بیشتر نشان میدهد كه او فقط از جملۀ دستیاران متعدد خواجه رشیدالدین در تألیف این كتاب بوده است.
کار در دیوان محاسبات
از آنجا كه ابوالقاسم كاشانی در مقدمۀ كتاب عرایس الجواهر از خود با لقب «المورخ الحاسب» یاد كرده، میتوان حدس زد كه او احتمالاً افزون بر تاریخنگاری در دستگاه دیوانی ایلخانان، در امور محاسبات هم مشاغلی برعهده داشته است. به گفتۀ استوری، كاشانی همانند بیشتر ساكنان كاشان بر مذهب تشیع بوده است. اگر این احتمال صحیح باشد، شاید بتوان آن را یكی از علل اصلی دشمنی وی با رشیدالدین دانست.
وى شيعه مذهب بوده و در شمار صاحب قلمان روزگار ايلخانان ايران، به ويژه حلقه دانشمندان و تاريخنگاران دستگاه رشيدالدين فضلالله همدانى(718- 645 ق)، وزير غازانخان و سلطان محمد خدابنده، قرار دارد، از اين رو در كنار امور ديوانى به كار تاريخنگارى نيز پرداخته است و آن چه نام او را جاودان ساخته، نوشتهها و ادعاهاى بحثانگيز وى در زمينه تاريخ مغول و ايلخانان مىباشد.
پس از مرگ خواجه رشيدالدين، كاشانى در مقدمه كتاب خود به نام «تاريخ اولجايتو» كه براى گنجانيده شدن، در كتاب «جامع التواريخ» خواجه در نظر گرفته شده بود، مدعى شد كه همه «جامع التواريخ» از اوست و خواجه كار او را به خود نسبت داده است.
این ادعا بحثهای فراوانی را برانگیخته است. وی در تاریخ اولجایتو حداقل دوبار از این موضوع یاد كرده است، از جمله در ضمن بیان حوادث سال ۷۰۶ ق یادآورده شده كه روز دهم شوال این سال خواجه رشیدالدین فضلالله، كتاب جامعالتواریخ را كه تألیف اوست، به دست «جهودان مردود» به پادشاه تقدیم كرد و چیزی از هدایا و انعامی كه دریافت كرد، به مؤلف واقعی نداد. بیشك در صحت این ادعا باید تردید كرد و حتی در رد آن دلیلهایی در گفتههای خود وی میتوان پیدا كرد، ازجمله آنكه وی در صفحات پایانی همین اثر یادآور شده كه فقط ذیل جامعالتواریخ را او نگاشته است. نكتۀ دیگر در رد ادعای كاشانی آنكه رشیدالدین در زمان حیاتش تألیفات خود را در نسخههای فراوان مینویسانید و به اطراف میفرستاد و بر مساجد و كتابخانهها وقف میكرد و بعید است كه با چنین وضعی، او آثار دیگران را اینگونه به نام خود قلمداد كرده باشد. دلیل دیگر تفاوت سبك نگارش و روش انشائی آثار ابوالقاسم كاشانی با جامعالتوارخ است. با اینهمه بلوشه، كاشانی را در ادعای خود محق دانسته، اما قزوینی نظر او را مردود شمرده است. مسلماً رشیدالدین برای تنظیم بخشهای اثر عظیم خود از مورخان و محققان مختلف ایرانی، عرب و چینی یاری جسته است. بارتولد نیز افزوده است كه ابوالقاسم كاشانی قطعاً در گردآوری اسناد و مدارك از دستیاران رشیدالدین بوده است، اما وی پس از قتل خواجه در ۷۱۸ ق، حقوق ولی نعمت خود را زیر پا نهاد و علناً مدعی تألیف همۀ جامعالتواریخ گردید.
وفات
از اشارۀ هندوشاه نخجوانی برمیآید كه وی در ۷۲۴ ق / ۱۳۲۴م زنده بوده است، اما دربارۀ تاریخ دقیق درگذشت او كه بغدادی آن را در ۷۳۶ ق ضبط كرده، قرینهای در منابع كهنتر به دست نمیآید.
آثار
از جمله آثار وى عبارتند از:
1- عرایس الجواهر و نفایس الاطایب
2-تاریخ اولجایتو
3- زبدةالتواریخ
منابع مقاله
سايت خبرى آفتاب.