صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد

    از ویکی‌نور
    مرقد صاحب بن عباد در اصفهان
    نام صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد
    نام‌های دیگر صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد

    ابن عباد، صاحب

    اسماعیل بن عباد

    صاحب ابن عباد، اسماعیل بن عباد

    صاحب الکافی

    صاحب بن عباد، ابوالقاسم اسماعیل

    نام پدر عباس
    متولد 16 ذيقعده سال 326ق
    محل تولد اصفهان
    رحلت 374 ش یا 385 ق یا 995 م
    اساتید ابن فارس

    ابوسعيد حسن بن عبدالله سيرافى

    ابوبكر محمد بن يعقوب

    برخی آثار المحیط في اللغة

    الأمثال السائرة من شعر المتنبي و الروزنامجة

    کد مؤلف AUTHORCODE00338AUTHORCODE

    ابوالقاسم اسماعيل بن عبّاد (326 - 385ق)، ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد، ادیب، نویسنده، شاعر و وزیر شیعه‌مذهب دربار آل بویه (مؤیدالدوله و فخرالدوله)، مشهورترین کتاب ادبی‌اش «المحیط فی اللغة»

    ولادت

    او فرزند عباس ملقّب به صاحب و مشهور به صاحب بن عبّاد در 16 ذيقعده سال 326ق در اصفهان ديده به جهان گشود.

    خاندان

    پدر و اجداد صاحب از بزرگان و سرشناسان اصفهان بوده و مرتبه وزارت داشتند. عبّاس پدر صاحب بدان مرتبه از بزرگى و احترام رسيده بود كه مردم او را «شيخ امين» مى‌گفتند.

    تحصیلات

    وى پس از فراگيرى مقدمات به تحصيل فقه، حديث، تفسير، كلام و ديگر علوم رايج پرداخت. پس از چندى كه او خود را از اساتيد و بزرگان اصفهان بى‌نياز ديد به «رى» كه از مراكز علم و ادب آن زمان بود، مهاجرت كرد و در آن شهر به حلقه درس «ابن عميد» وزير دانشمند و شهير آل‌بويه پيوست. ابن عميد توانايى «صاحب» در انشاى متون ادبى را مشاهده كرد و او را از نويسندگان مقام وزارت قرار داد. كاردانى و توانايى صاحب در انجام اين امور، راه پيشرفت را بر او هموار ساخت تا آنجا كه چون ركن‌الدوله، فرزندش مؤيّدالدوله را به حكومت اصفهان منصوب كرد، صاحب نيز در مقام دبيرى او و نويسندگى وى به زادگاهش اصفهان بازگشت.

    اساتيد

    از مشخصات تمامى اساتيد صاحب اطلاع دقيق در دسترس نيست. برخى از اساتيد مهم وى عبارتند از: عبّاد (پدر او)، ابن عميد، ابن فارس، ابوسعيد حسن بن عبدالله سيرافى، ابوبكر محمد بن يعقوب، قاضى ابوبكر احمد بن كامل، ابوزكريّا يحيى بن عدّى، ابوعمر صبّاغ.

    شاگردان

    اسامى برخى از شاگردان او بدين شرح است: شيخ عبدالقاهر جرجانى، ابوبكر بن مقرى، قاضى ابوطيب طبرى، ابوالفضل محمد بن ابراهيم نسوّى شافعى، ابوبكر على ذكوانى.

    مذهب

    بسيارى از بزرگان به تشيّع و برخى به دوازده امامى بودن او تصريح كرده‌اند. سيّد بن طاووس، شيخ صدوق، علاّمه مجلسى، شيخ حرّ عاملى، شيخ بهايى، و بسيارى ديگر از اين جمله‌اند. جز تصريح بزرگان، دقت در اشعارى كه از صاحب باقى مانده و شور و شوق او به ولايت و دوستى ائمه معصومين(ع) بهترين شاهد بر تشيع اين شخصيت بزرگ است.

    مناصب

    هنگامى كه صاحب به مقام وزارت رسيد درصدد اصلاح امور برآمد و در اوّلين گام، بدعت‌هاى ناپسند و رسوم ظالمانه را برانداخت. او در اجراى عدالت و رفع ستم از مردم بسيار كوشا بود. او پس از رسيدن به مقام وزارت نيز كسب علم و معرفت را فراموش نكرد. او چه در ايّام اقامت در شهرهاى اصفهان، بغداد و رى و چه در مسافرت هميشه با برخى از دانشمندان و بزرگانِ علم همراه بود و حتّى در مأموريت‌هاى نظامى نيز مجلس بحث و گفتگو تشكيل مى‌داد.

    توجهات

    وى به تأليفات اهل قلم عنايت و توجه ويژه داشت و هرگاه از تأليف كتابى جديد آگاهى مى‌يافت با سعى و كوشش فراوان نسخه‌اى از آن فراهم مى‌كرد و براى مطالعه در كتابخانه خويش قرار مى‌داد. او در نتيجه تلاش فراوان توانست كتابخانه‌اى عظيم و كم‌نظير تشكيل دهد. كتابخانه صاحب، بيشتر آثار و تأليفات علمى آن دوران را دربر داشت و دانشوران و نويسندگان متعدد از آن گنجينه ارزشمند استفاده مى‌بردند. «مقدسى» جغرافى‌دان پرآوازه و مشهور قرن چهارم، يكى از كسانى است كه به تصريح خودش استفاده فراوان و بهره بسيار از كتابخانه بزرگ صاحب برده است.

    حكايات و وقايع متعدد از روابط نيك صاحب بن عبّاد و بزرگان معاصرش در مدارک و مآخذ نقل شده كه حاكى از بزرگوارى و ستايش معاصران او نسبت به صاحب بن عباد مى‌باشد.

    صاحب در تمامى ابواب و فنون شعر از قبيل مدح، وصف، رثاء، هجاء، هذل، مواعظ و غيره اشعارى سروده و در هر فن قدرت طبع خود را با آوردن معانى نو و مضامين تازه و دقيق آشكار ساخته است. او اشعار متعددى در وصف ائمه و امام على(ع) و در بيان مقام والاى آنان سروده است.

    در عظمت شخصيت صاحب بن عبّاد همين بس كه علامه امينى در شأن او مى‌گويد: «او از كسانى است كه شرح حال نويس هر اندازه اديب و سخندان باشد از بيان فضايل و مكارم او ناتوان بوده، زبانش در كام مى‌خشكد.»

    وفات

    وى در اواخر عمر خويش، ناخوش و رنجور گشت و در بستر بيمارى افتاد. او در بستر هم از مسائل كشور غافل نبود و از امور كشور با اطلاع مى‌شد. سرانجام در شب جمعه 24 صفر سال 385ق جان به پروردگار خويش تسليم كرد.

    آثار

    آثار متعددى در زمينه علوم فوق از صاحب باقى مانده كه بدين شرح است:

    1. كتاب الابانه (در علم كلام)
    2. الاقناع (در عروض)
    3. الامثال السائره (در علوم ادبى)
    4. التذكره (در كلام و اصول دين)
    5. ديوان اشعار
    6. رسائل صاحب (مباحث اخلاقى، اعتقادى و اجتماعى)
    7. رساله‌اى در فضايل حضرت عبدالعظيم حسنى(ع)
    8. رساله‌اى در علم طب
    9. عنوان المعارف
    10. الفرق بين الضاد و الظاء
    11. المحيط (در علم لغت)

    وابسته‌ها