مشاكلة الناس لزمانهم
مشاکلة الناس لزمانهم | |
---|---|
پدیدآوران | ملورد، ولیم (محقق) یعقوبی، احمد بن اسحاق (نویسنده) |
ناشر | دار الکتاب الجديد |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1980 م |
چاپ | 2 |
موضوع | اسلام - تاریخ - 11 - 289ق.
تاریخ خلفای راشدین |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 28/8 /ی7م5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مشاکلة الناس لزمانهم اثر عربى احمد بن اسحاق یعقوبى، بیان مختصرى از زندگى خلفاء مىباشد که در قرن سوم هجرى تألیف شده است.
یعقوبی با نگارش این کتاب در واقع، کاری نو آغاز کرده است، و با نگارشی جامعهشناسانه به روابط میان مردم و حاکمان، یک نظریه (تئوری) ارائه نموده است. یعقوبی در نظریه خود بر این باور است که در هر دوره زمانی، مردم با حاکمان خود همشکلی مینمایند.[۱]
ساختار
کتاب، مشتمل بر یکمقدمه از محقق «ولیم ملورد» و متن است.
یعقوبی در متن کتاب، در سه بخش، روی هم رفته، 31 تن از خلفای راشد، اموی و عباسی را به تفصیل محور سخن قرار داده است.
- چهار تن خلیفه راشد
- یازده تن خلیفه اموی (با صرف نظر از سه تن از آنها)
- شانزده تن خلیفه عباسی (همه خلفای عباسی تا زمان نگارش کتاب).
- گفتنی است که وی، کتاب خود را با یادکرد از معتضد عباسی (دوران خلافت 279-289ق) به پایان رسانیده است. [۲]
کتاب در یکجلد تألیف شده و داراى حجم بسیار مختصرى مىباشد.
گزارش محتوا
محقق در مقدمه، مطالبى در مورد مؤلف، کتاب و نسخ خطى آن بیان نموده است[۳]
متن کتاب، مطالب مختصرى پیرامون خلفاى راشدین، خلفاى بنى امیه و خلفاى بنى عباس تا زمان معتضد بیان نموده است.
شیوه نویسنده در بیان نمونههای تاریخی، مشتمل بر مراحل زیر بوده است:
اول: بیان نام خلیفه (حاکم)،
دوم: بیان ویژگیها و آداب خلیفه
سوم: بیان هم شکلی مردم با ویژگیها و آداب خلیفه[۴].
مؤلف در ابتداى متن، ذکر کرده که مسلمین در هر عصر و زمانى از خلفا پیروى مىنمایند و بر مذهب آنان هستند و همچنین از اخلاق، افعال و اقوال ملوک و خلفاء خارج نمىشوند[۵]
اولین مطلب کتاب، پیرامون خلفاى راشدین مىباشد که در آن در مورد ابوبکر، عمر، عثمان و حضرت على(ع) به ترتیب مطالبى را ذکر نموده است[۶] و به بیان ویژگیها و آداب هر یک پرداخته، سپس مواردی از همشکلی مردم با آن خلیفه را ذکر کرده است.
برای نمونه نویسنده، در مورد ویژگیهای امیرمؤمنان حضرت على(ع) در ایام خلافتش (35-40ق) آورده است که دوران خلافت علی(ع) با جنگ سپری شد و آن حضرت نه ملک و مالی اندوخت و نه جامه نویی پوشید و نه مالى براى خود ذخیره کرد. او اموال را انفاق و صدقه مىداد[۷]
از ایشان در این دوره خطبهها و سخنان (حکیمانه) فراوانی بالغ بر چهارصد مورد نقل شده است.
برخی جلوههای بیان همشکلی مردم هم در این زمان به این شکل بوده است که مردم، خطبههای علی(ع) را حفظ میکردند و آنها را در خطبهها و گفتار خود به کار میبردند و آن خطبهها در میان مردم رواج داشت.
مؤلف، اولین فردى را که از بنى امیه ذکر نموده، معاویه بن ابىسفیان (41-60ق) بوده، نویسنده برخى از کارها و امورى که وى انجام داده را بیان نموده است[۸] که از جمله آنها ساختن کاخها، و ابنیه مرتفع و برگرفتن املاک و برپایی تشریفات فراوانی از جمله فرار دادن نگهبانان و پاسبانان و پرده داران، ایجاد مقصوره (جایگاه ویژه پیش نماز در مساجد)، استفاده از چارپایان تندرو، استفاده از جامههای فاخر، و سفارش ساخت پارچههای گرانبها به بافندگان در سایر بلاد بوده است.
نویسنده بیان همشکلی مردم از معاویه را به دو گونه بیان کرده است:
الف)بیان کلی: افراد خاندان، فرزندان و کارگزاران خلیفه، روش او را در پیش گرفته و کارهایی همانند کارهای وی انجام میدادند.
ب) بیان همشکلی افراد خاص: عمروعاص استاندار مصر، عبدالله بن عامر بن کریز والی بصره، زیاد استاندار عراق، مسلمة بن مخلد دیگر استاندار مصر و عتبة بن عامر جهنی دیگر استاندار مصر با خلیفه همشکلی داشتند. که در متن کتاب درباره اموال گرد آمده توسط خلیفه و نیز راجع به همشکلی هر یک از افراد یاد شده، جزئیاتی بیان شده است.[۹]
از دیگر خلفای بنی امیه که در این بخش ذکر شده، یزید بن معاویه (60-64)، عبدالملکبن مروان (65-86ق)، ولید بن عبدالملک(86-96ق)، سلیمان بن عبدالملک(96-99ق)، عمر بن عبدالعزیز(99-101ق)، یزید بن عبدالملک(101-105ق)، هشام بن عبدالملک(105-125ق)، ولید بن یزید بن عبدالملک (125-126ق) و یزید بن ولید بن عبدالملک(126ق) و مروان بن محمد(127-132ق) مىباشد.
نویسنده، خلفاى بنى عباس را با ابوالعباس سفاح (132-136ق) آغاز نموده و در مورد ویژگیها و آداب همشکلی او نقل کرده که که وى اولین فردى از این گروه بود که بر منبر مىایستاد و خطبه مىخواند.(برخلاف امویان که در حال نشسته خطبه میخواندند) مردم هم از روش او پیروی میکردند. همچنین سفاح کسى بود که در فرمان دادن به ریختن خون مردمان شتاب میکرد[۱۰].
که تبلور چنین رفتاری را این گونه میبینیم که افراد خاصی شروع به همشکلی با سفاح (خلیفه وقت) کردند. نمونه آن اشعث در مغرب، صالح بن علی در مصر، حازم بن خزیمة، و حمید بن قطبه در عراق، عبدالله بن علی در شام، داود بن علی در حجاز، و یحیی بن محمد در موصل با خلیفه همشکلی داشتند و خون مردمان می ریختند.[۱۱]
سپس بقیه خلفاى بنى عباس تا زمان نویسنده در کتاب ذکر شده است، و در ارتباط با ویژگیها و آداب هر یک سخن گفته و بیان همشکلی مردم را در مورد آنها بیان کرده است، این خلفاء بودند از: ابوجعفر منصور بن عبدالله(136-158ق)؛ مهدی (158-169ق)، هادی موسى بن مهدى(169-170ق)؛ هارون الرشید بن مهدى(170-193)؛ محمد امین بن رشید(193-198ق)؛ مامون بن رشید(198-218ق)، معتصم (218-227ق)، واثق(227-232ق)، متوکل (232-247ق)، منتصر(247-248ق)، مستعین (248-251ق)، معتز(251-255ق)، مهتدی(255-256ق)، معتمد(256-279ق)، معتضد(279-289ق).
آخرین فردى که در کتاب بیان شده، معتضد (احمد بن ابى احمد بن موکل) است. وى بسیار باهوش و دوراندیش بوده است[۱۲]
البته یعقوبی از سه تن از خلفای اموی - که دوران حکمرانیشان کوتاه بوده است- هیچ سخنی به میان نیاورده است و نیز درباره سه خلیفه یزید بن ولید اموی، منتصر و معتز عباسی بسیار کوتاه سخن گفته است. چنان که در مورد یزید بن ولید پس از یادکردی به اجمال، صریحا نگاشته است : روزگار او دوامی نداشته است تا اخلاق و روش وی شناخته شود.[۱۳].
وضعیت کتاب
فهرست اعلام، اماکن و شهرها در پایان کتاب آمده و توضیحات در پاورقى ذکر شده است.
پانویس
- ↑ منتظری مقدم، حامد؛ یعقوبی و نظریه هم شکلی مردم با حاکمان(1)، ص188
- ↑ منتظری مقدم، حامد؛ همان، ص193
- ↑ مقدمه، ص5
- ↑ منتظری مقدم، حامد؛ یعقوبی و نظریه هم شکلی مردم با حاکمان(2)، ص190
- ↑ متن، ص9
- ↑ متن، ص10
- ↑ متن، ص15
- ↑ متن، ص18
- ↑ ر.ک متن، ص16-17
- ↑ متن، ص22
- ↑ ر.ک.ص22
- ↑ متن، ص35
- ↑ منتظری مقدم، حامد؛ یعقوبی و نظریه هم شکلی مردم با حاکمان(1)، ص207
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- یعقوبى، احمد بن اسحاق، (1980م)، مشاکل الناس لزمانهم، بیروت، انتشارات دار الکتب الجدید.
- منتظری مقدم، حامد؛، «یعقوبی و نظریه هم شکلی مردم با حاکمان (1)» ، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: تاریخ اسلام در آینه پژوهش » بهار 1383 - شماره 1 ISC (24 صفحه - از 185 تا 208).
- منتظری مقدم، حامد؛، «یعقوبی و نظریه هم شکلی مردم با حاکمان (2)» ، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: تاریخ اسلام در آینه پژوهش » تابستان 1383 - شماره 2 ISC (28 صفحه - از 189 تا 216).