مدخل إلی القرآن الكريم

    از ویکی‌نور
    مدخل إلی القرآن الكريم
    مدخل إلی القرآن الكريم
    پدیدآوراندراز، محمد عبدالله (نویسنده)

    بدوي، محمد (مصحح)

    علي، محمد عبدالعظيم (مترجم)
    عنوان‌های دیگرعرض تاریخی و تحليل مقارن
    ناشردار القلم
    مکان نشرمصر - قاهره
    چاپ5
    موضوعقرآن - تاريخ قرآن - تحقيق
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏65‎‏/‎‏3‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏4‎‏م‎‏4

    مدخل إلی القرآن الكريم تألیف محمد عبدالله دراز از جمله آثار معاصر در موضوع علوم قرآنی است. این اثر در اصل به زبان فرانسوی به جهت اخذ درجه دکترا نوشته شده است. محمد عبدالعظیم علی آن را به عربی ترجمه نموده و سید محمد بدوی بر این کتاب مقدمه نوشته و آن را تحقیق نموده است.

    ساختار

    کتاب مشتمل بر مقدمه، سه باب و یک خاتمه است. هر یک از ابواب خود حاوی دیباچه و سه فصل است که در ضمن آن قرآن کریم از زوایای مختلف به شیوه تاریخی- تحلیلی مورد بررسی قرار داده است.

    گزارش محتوا

    نویسنده در مقدمه کتاب به این نکته اشاره کرده که مطالعه قرآن کریم از زوایای مختلف ممکن است اما می‌توان همه را به دو محور اساسی منتهی دانست: لغت و فکر. قرآن کتابی ادبی و عقیدتی است. وی سپس هدف اساسی این کتاب را به دست آوردن قانون اخلاق قرآنی صرف‌نظر از قانون اخلاق دیگر کتب ربانی دانسته است[۱].

    اولین فصل از باب اول کتاب نگاه تاریخی کوتاهی به طفولیت نبی اکرم(ص) و جوانی آن‌حضرت تا ابتدای بعثت است. از این نگاه، اخلاص مطلقی را که رسول(ص) به آن متصف بود را نتیجه می‌گیریم و این‌که نزد همه کسانی که او را می‌شناختند چه دوست و چه دشمن به امانت‌داری کامل مشهور بود[۲]. در بخشی از این فصل به داستان مشهور اولین مسافرت پیامبر(ص) به شام و برخوردش با بحیرای مسیحی اشاره شده است. وی با مشاهده برخی نشانه‌های آشکار در کتب مقدس به محمد(ص) به ابوطالب چنین می‌گوید: «این جوان تأثیر عظیمی در عالم خواهد گذاشت؛ پس او را به‌سرعت به سرزمینش باز گردان و نسبت به او هوشیار و محتاط باش که اگر یهود آنچه را من درباره او می‌دانم بدانم به او آسیب خواهند رساند»[۳].

    زیرکی یکی از ویژگی‌های آن‌حضرت بود به‌گونه‌ای که در بسیاری از مواقع این صفت را از خود به نمایش گذاشته است. پس از ترمیم کعبه بین قبایل عرب بر سر قرار دادن حجرالأسود در جایش نزاع درگرفت و هر قبیله آن را حق خود می‌دانست. آن‌حضرت با زیرکی و بی‌طرفی ردای خود را بر زمین گسترد و حجرالأسود را در وسط آن قرار داد و از رؤسای قبایل خواست که هر کدام یک طرف لباس را بگیرند و آن را تا جایگاهش با هم حمل کنند. پس از آن‌که سنگ را به مکانش رساندند آن‌حضرت سنگ را برداشت و در مکانش قرار داد. بدین ترتیب همه از این اقدام راضی شدند و صلح و صفا بین قبائل برقرار شد[۴].

    «وحی» از جمله مباحث مهم این فصل است که چگونگی برخورد آن‌حضرت با آن و مکالمه با جبرئیل و سپس نزول آیات ابتدای سوره علق مطرح شده است. نویسنده پس‌ازآن به تأثیر وحی و فشارهای بدنی آن بر پیامبر(ص) اشاره کرده و آن را شبیه فشارهای مرگ دانسته است[۵]. در ادامه به دو آیه اول سوره مدثر اشاره شده که پس‌ازآن پیامبر(ص) مأمور به ابلاغ به همه مردم شد و نقش رسالت به نبوت افزوده شد[۶].

    در دومین فصل، موقعیت و شرایط محیطی که قرآن کریم نازل شد و وسایلی که قرآن در آن گردآوری شد و به‌وسیله آن‌ها منتقل شد تا به ما رسید، ارائه شده است. در این بحث روشن می‌شود که نص قرآنی که امروز در دست ماست به خلیفه سوم عثمان بن عفان و خلیفه اول ابوبکر باز نمی‌گردد؛ بلکه با نص مکتوب به املاء رسول‌الله(ص) و آنچه با عنایت و مقدس شمردن در سینه صحابه و قراء حفظ شد، مطابقت لفظی دارد. حفظ نص قرآنی به این نحو به‌دوراز هرگونه خلط و کاهش و افزایش از گروهی به گروهی با رعایت امانت و تقدیس منتقل شده تا این‌که به ما رسیده است. دلیل قاطع بر صحت قرآن کریم این است که باوجود درگیری‌های بین مسلمین قرآن واحدی در عالم اسلام وجود دارد[۷].

    قرآن کریم در زمان رسول خدا(ص) به این شکل نبوده است. متن کاملاً مطابق با آنچه بوده که رسول‌الله(ص) بر کاتبان وحی املا کرده بود اما شکل خارجی آن تغییر زیادی کرد؛ چراکه در آن زمان به‌گونه‌ای نبود که بتوان بر آن کتاب یا مجلد اطلاق نمود. قرآن به‌صورت اجزای پراکنده‌ای نازل می‌شد؛ به‌صورت یک سوره کامل یا یک آیه یا جزئی از یک آیه و آن‌حضرت بی‌واسطه با دهان مبارکش هر بخشی که نازل می‌شد را تلاوت می‌کرد و به شنوندگان تعلیم می‌داد تا از طریق آن‌ها به کسانی که نشنیده‌اند برسد[۸]. موضوع گردآوری مصاحف و دلایل این کار توسط عثمان مطلب دیگری است که در انتهای این فصل به آن پرداخته شده است[۹].

    فصل سوم، اشتباه رایجی را برطرف می‌کند و آن این است که برخی گمان می‌کنند پذیرش اسلام با تحمیل و زور جایز است. نویسنده تلاش کرده که خلاف آن را ثابت کند و تأکید کند که آزادی عقیده و دین از اصولی است که قرآن کریم به‌صراحت و روشنی آن را گرامی داشته و با هر کس که تصمیم به قهر و اجبار گرفته مقابله کرده است[۱۰].

    در باب دوم کتاب، قرآن با توجه به مظاهر سه‌گانه دینی، خلقی و ادبی مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدای این باب بر این نکته تأکید شده مسلمان کسی است در یک زمان به موسی و عیسی و جمیع انبیا علیهم‌السلام ایمان داشته باشد و بدون تفاوت گذاشتن بین آن‌ها همه را احترام بگذارد و به اصول همگی که عبارت از تسلیم در برابر خداوند است ایمان داشته باشد[۱۱].

    معاد جسمانی از جمله مباحث مطرح شده در این باب است. این موضوع در قرآن کریم در موارد مشابهی چون تبدیل علقه به کامل‌ترین صورت انسانی یا احیای زمین مرده به حاصل‌خیز مطرح شده است. این موضوع نه‌تنها امری محال نیست بلکه باید حیات دیگری باشد و لازمه عدل و حکمت الهی وجود حیات دیگر است وگرنه حیات انسانی بدون غایت و بی‌ثمر خواهد بود[۱۲].

    یکی از محورهایی که قرآن‌پژوهان غربی درباره آن آثاری را پدید آورده‌اند، میزان اصالت قرآن نسبت به متون مذهبی گذشته است. پیش‌فرض بسیاری از خاورشناسان این است که قرآن اثری بشری است که پیامبر اسلام برای پدیدآوردنش از آموزه‌ها و گزارش‌های تاریخی پیش از خود نیز بهره برده است[۱۳]. نویسنده در ابتدای باب سوم، مصدر قرآن را الهی دانسته و معتقد است نه‌تنها الهی بودن قرآن جزئی از دعوت آن بلکه جزء اساسی دعوتش بوده است[۱۴]. سپس در ضمن دو فصل این موضوع را در دو ساحت مکی و مدنی مورد بررسی قرار داده است.

    نویسنده در بخشی از خاتمه کتاب به این نکته اشاره کرده که اگرچه ما نمی‌توان تجربه‌ای همچون پیامبر(ص) داشته و یا آن‌گونه که ایشان زندگی کرد زندگی کنیم اما می‌توانیم به محتوای تعالیم آن‌حضرت و مضامینی که بر آن تأکید و به آن بسنده کرد مراجعه کنیم[۱۵].

    وضعیت کتاب

    فهرست منابع عربی و لاتین به تفکیک و نیز فهرست مطالب در انتهای کتاب ذکر شده است. در پاورقی‌های کتاب به آیات فراوانی به‌عنوان مستند مباحث نویسنده اشاره شده است. همچنین ارجاعات و توضیحات مفیدی ذکر شده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه نویسنده، ص13 و 14
    2. ر.ک: مقدمه محقق، ص7
    3. ر.ک: متن کتاب، ص23
    4. ر.ک: همان، ص26-25
    5. ر.ک: همان، ص29
    6. ر.ک: همان، ص31
    7. ر.ک: مقدمه محقق، ص8
    8. ر.ک: متن کتاب، ص35
    9. ر.ک: همان، ص45
    10. ر.ک: مقدمه محقق، ص8
    11. ر.ک: متن کتاب، ص76
    12. ر.ک: همان، ص88-86
    13. ر.ک: شاکر، محمدکاظم؛ ص119
    14. ر.ک: متن کتاب، ص135
    15. ر.ک: متن کتاب، ص185

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. شاکر، محمدکاظم؛ فیاض، محمد سعید؛ «سیر تحول دیدگاه‌های خاورشناسان در مورد مصادر قرآن»، سال چهل‌وسوم، 1389، شماره 1، ص 119 تا 138.

    وابسته‌ها