عجائب الهند بره و بحره

    از ویکی‌نور
    عجائب الهند بره و بحره
    عجائب الهند بره و بحره
    پدیدآوراندویک، ال. مارسل (مترجم)

    لیت، پیتر انتونی واندر (محقق)

    رامهرمزی، بزرگ بن شهریار (نویسنده)
    عنوان‌های دیگرعجائب هند (فرانسه - عربی)
    ناشردار و مکتبة بيبليون
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر2009 م
    چاپ1
    موضوعرامهرمزی، بزرگ بن شهریار، قرن 4ق. - خاطرات

    سفر نامه‌ها

    هند - تمدن - متون قدیمی تا قرن 14

    هند - سفرها

    هند - سیر و سیاحت - متون قدیمی تا قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏DS‎‏ ‎‏410‎‏ ‎‏/‎‏ر‎‏2‎‏ ‎‏ع‎‏30497*

    عجائب الهند بره و بحره، تأليف بزرگ بن شهريار ناخداى رامهرمزى است كه بنا بر مندرجات كتاب، در اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجرى مى‌زيسته است. بيشتر آنچه در كتاب آمده حكايت‌هايى است كه مؤلف از كسانى شنيده و نقل كرده و بسيارى از آنها قابل قبول به نظر نمى‌رسد؛ با وجود اين، در تضاعيف كتاب اطلاعات گران‌بهايى درباره دنياى قابل كشتى‌رانى آن روز و اسامى شهرها و جزاير و آداب و عادات مردمان مختلف ديده مى‌شود.

    علت نام‌گذارى كتاب به اين نام توسط نویسنده، به اين دليل بوده كه وى معتقد است كه خداوند همه شگفتى‌هاى جهان را به 10 بخش تقسيم كرده و 9 بخش آن را به مشرق دنيا بخشيده و از ميان آنها نيز 8 بخش را مخصوص سرزمين چين و هند نموده است.

    برخى از پژوهشگران ايرانى مى‌گويند: كتاب «عجائب الهند»، در اصل به زبان فارسى بوده و بعدها به زبان عربى ترجمه شده است و اصل فارسى آن از بين رفته است.

    تاريخ تدوين و تأليف كتاب را حدود سال 342ق(953م) و داستان‌ها و وقايعى را كه بزرگ بن شهريار از ناخدايان، دريانوردان و بازرگانان گزارش نموده است، مربوط به سال‌هاى 228 تا 342ق(901 تا 935م)، مى‌دانند.

    برخى از دانشمندان ارزش و اهميت كتاب بزرگ بن شهريار را بسيار فراتر از يك اثر جغرافيايى دانسته‌اند. در واقع اين كتاب، تأثيرى مهم در پيشرفت دانش جغرافيا داشته است و از سوى ديگر نمايان‌گر كوشش‌هايى است كه دريانوردان ايرانى در گشت و گذار دريايى خود از سيراف(بندر طاهرى) تا هند، سيلان(سرانديب)، جاوه، زنگبار، جزيره‌هاى دريايى هند و چين نشان داده‌اند.

    ساختار

    كتاب، شامل 136 داستان با مضامين عجيب و غريب است كه خود نویسنده شخصاً از زبان بازرگانان ايرانى، هندى، عرب و ملاحانى كه در حدود ده قرن پيش، از بين سواحل شرقى آفريقا، ايران و هند تا جنوب چين و ژاپن رفت و آمد داشته‌اند، شنيده است. اين حكايات، از حوادث و اتفاقاتى صحبت مى‌كنند كه اغلب در هندوستان، درياى هند و جزاير آن رخ داده يا مشاهده شده است.

    گزارش محتوا

    در قرون اوليه اسلامى، ايرانيانى كه در سواحل جنوبى ايران و بنادر خليج فارس مى‌زيسته‌اند، در مسائل دريانوردى و فن كشتى‌رانى، اغلب مهارت و شهرت بسزايى داشته و براى تجارت و مبادله كالا به‌وسيله كشتى‌هاى بادى كه خود مى‌ساخته‌اند، از بنادر ايران، خصوصاً بندر سيراف كه از بنادر مشهور عالم بوده است، به مسافرت‌هاى دريايى تا سواحل شرقى آفريقا و سواحل جنوب هندوستان و چين تا جزاير ژاپن مبادرت مى‌ورزيده‌اند.

    دريانوردان، پس از پشت سر گذاشتن خطرات بى‌شمار و كسب منافع سرشار به وطن خود بازمى‌گشته‌اند. در اين مسافرت‌هاى طولانى به سرزمين‌هاى گوناگون، از آنچه مى‌ديده و يا مى‌شنيده‌اند، حكايات و داستان‌هاى شگفت‌آورى نقل مى‌كرده‌اند كه در افواه باقى مانده و برخى از آن‌ها را مورخين و مؤلفين اسلامى در تأليفات خود آورده‌اند. بزرگ بن شهريار رامهرمزى از جمله كسانى است كه در اين رابطه اقدام به جمع‌آورى و تأليف اين داستان‌ها نموده است.

    بزرگ بن شهريار رامهرمزى، از دريانوردان و سياحان و ناخدايان معروف ايرانى كه در قرن چهارم هجرى(دهم ميلادى) مى‌زيسته، سفرهاى دريايى گسترده‌اى را در حوزه اقيانوس هند، درياى چين و كرانه‌هاى آفريقاى شرقى(حبشه) به انجام رسانده و حاصل تجربيات سفرهاى دريايى خود را در كتاب حاضر گزارش و ثبت و ضبط كرده است.

    چون وى علاقه ويژه‌اى به مشاهده و تجربه شخصى داشته، ازاين‌رو غالب اطلاعات او ناشى از تجربه و مشاهده است، نه از نقل مندرجات كتب ديگر و اگر مطالبى را نقل مى‌كند، از كسانى نقل مى‌كند كه خود، اطلاعات دسته اول در اختيار داشته‌اند.آنچه موجب جمع‌آورى اين همه اطلاعات گوناگون در زمينه جزاير و درياها و هندوستان و شگفتى‌هاى مردمان هند شده، بى‌گمان تا حد زيادى معلول حس كنجكاوى بزرگ بن شهريار و علاقه وى به تحقيق در احوال بلاد و اقوام مختلف بوده است.

    برخى از خاورشناسان، همچون كراچكوفسكى بر اساس دلايلى بر اين باورند كه بزرگ بن شهريار، داستان‌هاى مزبور را از دريانوردان و بازرگانان شنيده و در كتاب خود گزارش نموده است. اين دريانوردان و بازرگانان دريايى، اغلب از مردم سيراف(بندر طاهرى كنونى) و برخى نيز از اهالى بصره و عمان بوده‌اند.

    بزرگ بن شهريار، علاوه بر گزارش رويدادها و عجايب درياها و كرانه‌هاى سرزمين‌هايى چون آفريقاى شرقى، شبه جزيره عربى، جزاير درياى هند و چين، جاوه، زنگبار و جزيره‌هايى كه امروز ژاپن ناميده مى‌شوند، سال‌هاى وقوع برخى از رويدادها را نيز ذكر مى‌كند.

    خاورشناس آلمانى، گ. فران، با توجه به سال‌هاى مذكور در كتاب «عجائب الهند»، بر اين باور است كه ناخدا بزرگ، اگر چه نخستين نویسنده «عجائب الهند» است، ولى پس از او، يك يا چند شخص ديگر داستان‌هايى نو از دريانوردان، بر آن افزوده‌اند و بدين ترتيب وجود همه تاريخ‌هاى مربوط به سال‌هاى قرن چهارم هجرى(دهم ميلادى) توجيه مى‌گردد.

    بزرگ بن شهريار، علاوه بر آگاه ساختن خوانندگان از زندگانى دريايى روزگار خود، از اوضاع و احوال سرزمين‌هاى مشرق‌زمين، به‌ويژه هند و چين اطلاعات فراوانى به دست مى‌دهد.

    او، براى نخستين بار در جهان اسلام، از موجودات ناشناخته متعلق به هندوستان و شرق دور و افسانه‌ها و اسطوره‌هاى وابسته به آن‌ها سخن رانده است.

    نام بسيارى از ناخدايان كه در كتاب «عجائب الهند»، ياد شده، فارسى است، زيرا بزرگ بن شهريار خود ايرانى بوده و بسيارى از داستان‌هاى خود را از ميان ناخدايان ايرانى بندر سيراف گردآورى كرده است.

    در ميان شگفتى‌ها و داستان‌هاى پرگزافه، جزئيات واقعى آنها درست و اصيل به نظر مى‌رسند و اين كتاب، چشم‌انداز نزدیکى از زندگانى دريايى آن زمان به ما مى‌دهد. نویسنده «عجائب الهند»، هنر داستان‌سرايى دارد و كتابش، الهام‌بخش شايسته‌اى براى داستان‌هاى سندباد در الف ليل(هزارويك‌شب) به شمار مى‌رود.

    توصيف نویسنده، از پديده‌ها و رويدادهاى شگفت‌انگيز، گاه شكل داستانى ماجراجويانه و گاهى شكل نمايشى اخلاقى به خود مى‌گيرد كه با مهارت هنرى فراوان عرضه شده است. با نگرشى اجمالى مى‌توان دريافت كه اين داستان‌ها با سخن‌پردازى هنرمندانه و به سبکىزنده و روان ارائه شده‌اند؛ ازاين‌رو، مى‌توان كتاب بزرگ بن شهريار را يك اثر برجسته ادبى نيز به شمار آورد.

    بزرگ بن شهريار، راجع به بادبان‌ها و راجع به سرعت كشتى‌هاى آن زمان كه سرعت عادى آنها ميان دو و چهار ميل دريايى بوده است، نيز اطلاعاتى را ارائه مى‌كند. وى، راجع به بزرگى كشتى‌هاى مسافربرى نيز اطلاعاتى را ثبت نموده، به‌ويژه كه سفرهاى دريايى در آن روزها پر از سختى بوده، اما بزرگ بن شهريار از سه كشتى بسيار بزرگ كه ميانگين 400 نفر را حمل می‌كردند، ياد مى‌كند و چنين رقمى حتى در بزرگ‌ترين كشتى‌هاى عربى ناممكن بود.

    بزرگ بن شهريار، در ضمن واقعه‌اى در يك سفر خطرناك، از قول دريانوردى مشهور، از نوعى كشتى ياد كرده كه 200 نفر برده را حمل مى‌كند. اين سفر خطرناك، در سال 923م، اتفاق افتاده است؛ در آن سال، دريانوردى به نام اسماعيلويه، از عمان به سوى قنبلويه راه افتاد، ولى توفان كشتى او را به سفاله برد. او و كاركنان كشتى‌اش را ترس فراگرفت، زيرا بوميان آن‌جا آدم‌خوار بودند، ولى آنها را به كرانه بردند و ناچار كردند كه در آن‌جا (سفاله) بمانند و چند ماهى داد و ستد كنند؛ سرانجام آنها را گذاشتند كه به كشتى‌هايشان برگردند و شاه آن‌جا با هفت تن از يارانش همراه آنها به كشتى آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعيلويه: «چون به كشتى نشستند، با خود گفتم اين شاه، در عمان در بازارگاه، 30 دينار مى‌ارزد و آن هفت تن، 160 دينار، جامه‌هاى آنها20 دينار ارزش دارد، پس دست‌كم 3000 درهم از فروش اينها به دست ما مى‌افتد، بدون هيچ خطر؛ پس به ملوانان فرياد زدم و آنها بادبان‌ها كشيدند و لنگر برگرفتند». شاه، كوشيد كه بگريزد، ولى كامياب نشد، او و يارانش را كنار 200 برده ديگر كه گرفته بودند، گذاشتند و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به كشورش برگردانيده شد و مردم خود را مسلمان كرد.

    در پايان بايد اعتراف كرد كه ناخدا بزرگ بن شهريار رامهرمزى را نه تنها بايد يكى از بزرگ‌ترين دريانوردان سده چهارم ناميد، بلكه از مكتشفين مهم تاريخ دريانوردى ايران محسوب مى‌شود، زيرا اكتشافات دريايى او در حوزه خليج فارس و درياى عمان و اقيانوس هند و سفرهاى پى‌درپى او موجب تأليف كتاب ارزش‌مندى چون «عجائب الهند» شد.

    يكى از دريانوردانى كه هم‌عصر بزرگ بن شهريار بوده و هفت بار به چين سفر كرده بود، ناخدايى از مردم کرمان، به نام «عبهره»(يا ابهره) است كه رامهرمزى در كتابش از وى ياد مى‌كند.

    وضعيت كتاب

    كتاب «عجائب الهند»، نخستين بار در سال 1886 تا 1883م، توسط دانشمند فرانسوى وان درليت با همكارى گروهى از خاورشناسان، تصحيح و به‌وسيله مارسل دويك به زبان فرانسوى ترجمه شد و همراه متن عربى با تصاويرى رنگى در ليدن چاپ و منتشر شد. ترجمه انگليسى آن نيز بر اساس ترجمه فرانسوى مارسل دويك توسط پيتر كونيل در سال 1928م، در لندن منتشر شده است.

    كتاب «عجائب الهند»، هم‌چنين به‌وسيله محمد ملك‌زاده، به زبان فارسى ترجمه و در سال 1348ش(1970م)، در تهران چاپ و منتشر شد.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب.


    وابسته‌ها