عبقرية الشريف الرضي

    از ویکی‌نور
    عبقریة الشریف الرضي
    عبقرية الشريف الرضي
    پدیدآورانزکی مبارک، محمد (نویسنده)
    ناشردار الجيل
    مکان نشربیروت - لبنان
    سال نشر1408 ق
    چاپ1
    موضوعشریف الرضی، محمد بن حسین، 359 - 406ق. ‏-‏ نقد و تفسیر شعر عربی - قرن4ق. - تاریخ و نقد
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏PJA‎‏ ‎‏3949‎‏ ‎‏/‎‏ز‎‏8‎‏ع‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    عبقرية الشريف الرضى، تأليف نویسنده معاصر مصرى زكى مبارک(م 1308ق) به زبان عربى است. نویسنده در اين اثر كه حاصل سخنرانى‌هايش در دانشگاه حقوق بغداد است، به بررسى زواياى مختلف زندگى سيد رضى(ره) پرداخته است.

    ساختار

    كتاب در دو جزء تدوين شده است. جزء اول كتاب بيشتر به زندگى و سيره سياسى- اجتماعى اختصاص دارد و در انتها نيز مطالبى درباره تأليفات و اشعار وى آمده است. جزء دوم به زندگى و روابط عاطفى سيد و روحيات و بررسى اشعار وى اختصاص يافته است. شيوه نگارش نویسنده استفاده از شواهد و مثال‌هاى مختلف به گونه‌اى كه كتاب مملوّ از اشعار عربى است.

    گزارش محتوا

    عناوين برخى مطالبى كه نویسنده به آن‌ها پرداخته عبارت است از: مقام سيد رضى(ره) بين شعراى قرن چهارم، سال‌هاى ناگوار در حيات سيد رضى، نماز گزاردن شريف رضى با خلفاى بنى‌عباس و وزراء و ملوك، برترى شعر سيد رضى، تأليفات و نهج‌البلاغة، دوستان و دشمنان، عفاف شريف، اسرار دوستى بين رضى و صابى، غراميات و حجازيات شريف رضى، مراثى، قصيده وداع.

    نویسنده در ابتداى اثر به اين نكته مهم اشاره مى‌كند كه شناخت صحيح «شريف رضى(ره)» بدون تصور درست از قرن چهارم امكان‌پذير نيست. در اين قرن كه از سه مزيت: نقد ادبى، جدل عقلى و نثر فنى برخوردار بود، بزرگانى مانند ابوالحسن جزجانى، ابوالقاسم آمدى و اخوان صفا و ابن‌مسكويه ظهور يافتند.

    مهم‌ترين حادثه‌اى كه در زندگى سيد رضى(ره) تأثير گذارد و چشمانش را به حقائق دنيا باز كرد، زندانى شدن پدرش در قلعه فارس از سال 369 تا 376ق بود كه داستان خواندنى دارد.

    اگر چه دانشمندان، پيش از دوران تخصص علمى، جامع علوم زمان خود بودند، ليكن اگر اين جامعيت، با مسئوليت‌هاى والاى اجتماعى، و موقعيت‌هاى بلند معنوى، و منزلت بى‌نظير خانوادگى همراه گردد، فرايند و فرهنگى مهمى براى اجتماع و تاريخ به جاى مى‌گذارد. سيّد رضى داراى چنين جايگاه كم مانندى بود. او كه از خردسالى استعدادهاى خداداى خويش را به كار انداخته بود، و سپس نزد استادان زبر دستى در رشته خودشان درس خوانده بود، توانست در دوران جوانى به تعليم شاگردانى بپردازد.

    وى مدرسه‌اى در نزدیکى خانه خود، در كوى كرخ بغداد، تأسيس كرده آن را «دار العلم» ناميد. اين مدرسه ساختمان‌ها و تالارهايى براى تدريس، سخنرانى و محل تشكيل جلسات بحث و پژوهش و گفتگوهاى علمى داشت، و غرفه‌هايى براى زيست دانشجويان، و در كنار آن‌ها از كتاب‌خانه بزرگى برخوردار بود كه با ارزش‌ترين و مهم‌ترين مراجع و منابع عربى و اسلامى را در خود جا داده بود. سيّد سرپرستى هر سه بخش مدرسه را خود به عهده داشت، و شخصاً به امور مدرسه و دانشجويان و كتاب‌خانه رسيدگى مى‌كرد. تلاش پيوسته او بر اين بود كه خيال دانشجو از جهت نيازهاى زندگى راحت باشد، و با فراغ بال و آسودگى خاطر به درس خواندن و تحصيل بپردازد.

    از اين مدرسه مشهور كه آوازه‌اش در سراسر عراق آن روز و مصر و ديگر سرزمين‌هاى اسلامى پيچيده بود، دانشمندان بسيارى فارغ‌التحصيل شدند، و هر يك به نوبه خود دانش‌هاى فرا گرفته از سيّد را به نسل‌هاى ديگر منتقل كردند. ابوزيد سيد عبداللّه الكبايكى الحسينى الجرجانى، ابوعبداللّه شيخ محمد بن على حلوانى، ابوعبداللّه شيخ جعفر بن محمد بن احمد دوريستى عبسى و ابوالحسن سيد على بن بندار بن محمد قاضى هاشمى؛ از جمله اين مشاهير هستند.

    از جمله مسائل و شبهاتى كه برخى بر سيد رضى خرده گرفته‌اند، نماز گزاردن وى با خلفاى بنى‌عباس است. وى با سه تن از خلفاى بنى‌عباس با نام‌هاى المطيع و الطائع و القادر معاصر بوده است. نویسنده معتقد است كه زمانى را كه سيد در آن به سر مى‌برده است، بسيار دشوار بوده است. وى سپس به تشريح شرايط و دلائلى كه وى در مدح خلفا اشعارى را سروده پرداخته است.

    منزلت سيد رضى(ره) از شعراى قرن چهارم والاتر بوده است. نویسنده اين مطلب را با استناد به اشعار وى مورد مطالعه قرار داده است. زكى مبارک معتقد است كه شريف رضى شاعرى بوده است كه حيات شعرى او ثروت باقيه‌اى است. او داراى آثار فراوانى بوده و «المجازات النبويه» و «حقائق التأويل» از جمله آثار اوست.

    حجازيات حدود چهل قصيده است كه حاوى احساسات عاشقانه شاعر كه به بركت مواسم حجّ شكفته شده است، و تمام ويژگى‌هاى غزل او را در بردارد. قدماء به قصائد حجازيات او مثال مى‌زنند. ارزش حجازيات را از اين عبارت مى‌توان دريافت: «روح اديب صيقل داده نمى‌شود، جز با حفظ هاشميات كميت و خمريات ابى‌نواس و زهديات ابى‌العتاهيه و تشبيهات ابن‌معتز و مدائح بحترى و حجازيات شريف رضى». غزل شريف رضى از روح او مايه مى‌گيرد و از اعمال قلب او كه صادقانه عشق مى‌ورزد و اشك مى‌ريزد، مى‌تراود.

    سيد رضى(ره) اشعار فراوانى در رثاء اهل‌بيت(ع) دارد كه نویسنده به كتاب «مدائح النبوية» خود كه فصل طولانى از آن در اين رابطه است، ارجاع مى‌دهد؛ اما مراثى شريف درباره دوستان، رؤساء، ملوك و خلفاء را در ضمن سخنرانى‌هايش مطرح مى‌كند. او شريف رضى را داراى روحى لطيف مى‌داند كه حتى پس از مرگ نيز به دوستانش وفادار بوده و در رثاى آن‌ها شعر سروده است. نویسنده در اين اثر به يكى از دوستان رضى(ره) به نام ابن‌ليلى كه كتب تاريخ از وى ياد نكرده‌اند، نام مى‌برد. سيد خود با نام عمرو از او ياد مى‌كند و در چهار قصيده در رثاى او مى‌سرايد.

    سيد رضى(ره) قريب به يك سال پيش از مرگش قصيده‌اى را سروده است كه به قصيده وداع معروف است و در آخرين بخش از كتاب ذكر شده است. وى در اوايل محرم سال 406 وفات نمود كه تاريخ وفاتش را سيد مرتضى درضمن ابياتى ثبت كرده است.

    وضعيت كتاب

    در ابتداى اثر مقدمه چاپ‌هاى اول و دوم كتاب آمده است. در پاورقى نيز معناى برخى الفاظ مشكل اشعار ذكر شده است.

    منابع مقاله

    متن و مقدمه كتاب