قالی، اسماعیل بن قاسم
نام | قالی، اسماعیل بن قاسم |
---|---|
نامهای دیگر | ابوعلی قالی |
نام پدر | |
متولد | |
محل تولد | |
رحلت | 356 ق |
اساتید | |
برخی آثار | [[الأمالي مع كتابی ذيل الأمالي و النوادر]] |
کد مؤلف | AUTHORCODE03336AUTHORCODE |
اسماعيل بن قاسم بن عيذون بن هارون بن عيسى بن محمد بن سلمان، مكنى به ابوعلى قالى، صاحب «امالى»، از ائمه لغت و اساتيد نحات است.
در فن اعراب بر آيين بصريين مىرفت. نياى بزرگ وى، سلمان، از موالى عبدالملك بن مروان بود. در طبقات سيوطى از طبقات زبيدى نقل شده كه در مدح ابوعلى به فضل و ادب گفته است.
وى در منازجرد، شهرى نزدیک مدينه خرتبرت از خطه ديار بكر در جمادىالثانى سال 208ق متولد شد. چون به سرحد كسب هنر رسيد، از وطن مألوف بيرون شد و در گرد بلاد گردش كرد و در سال 303 وارد دارالسلام بغداد شد و اتفاقاً همراهان او جمعى از مردم قالىقلا بودند كه بر نص عمادالدين اصفهانى در تاريخ سلجوقيه همان ارزن الروم است و از اينجا به ابوعلى قالى معروف شد.
وى به بغداد و موصل رفت و در آنجا در پيشگاه علماى بزرگى تلمذ كرد، آنگاه به عزيمت كشور اندلس، از عراق بيرون شد و در ايام حكمرانى عبدالرحمن ناصر از امويه اندلس، وارد آن خاک شد و كرسى خلافت ناصر در شهر قرطبه بود و پسر وى حكم بن عبدالرحمن، مثل وزيرى بالاستقلال مباشرت حل و عقد امور مىكرد...
از كتاب «وافى بالوفيات» تأليف اديب اوحدى صلاحالدين صفدى، منقول است كه در جمله ذكر مكانت ابوعلى نزد خليفه مغربى و انتشار فضل و رواج امر وى در اندلس گفته: «چون ابوعلى به مغربزمين درآمد، آهنگ درگاه ناصر اموى كرد و ناصر او را مكرم داشت و او به نام ناصر و پسرش، حكم، تصنيفها نگاشت و هنرهاى خويش در تمام آن كشور پراكنده ساخت...
منقول است عبدالرحمن ناصر، ابوعلى را از عراق به اندلس احضار كرد، به اين مناسبت كه ابوعلى بالولايه، اموى بود و جد او سلمان از موالى عبدالملك به شمار مىرفت، چنانكه اشارت شد.
بر هر تقدير، تاريخ ورود وى به اندلس سال 330ق، است و نزول او به شهر قرطبه، بيست و سوم شعبان آن سال، چنانكه صلاحالدين صفدى در «وافى» و شمسالدين اربلى در «وفيات» تصريح كردهاند.
صاحب «نفح الطيب» مىگويد: بعض مورخين چنين گمان كردهاند كه ورود ابوعلى به اندلس، در عهد حكم مستنصر بوده، نه در زمان عبدالرحمن ناصر و صواب آن است كه در خلافت پدر بوده، نه پسر، چرا كه قصه عجز ابوعلى از خطابت در حضور ناصر و رسل قسطنطين كه آن را اكثر مورخين بهشرح نگارش دادهاند، با اين تاريخ درست نيايد؛ چه، وفود ملوك و رسل سلاطين عموماً و وصول سفراء قسطنطين خصوصاً بالاتفاق در خلافت ناصر بوده است، نه مستنصر، چنانكه خواهيم نگاشت. علىالجمله، اجزاء خلافت، ابوعلى را بسيار تبجيل كردند و مقدمش غنيمت شمردند، لاسيما حكم كه در تحصيل فضائل و تكميل آداب عنايتى داشت و محب اهل علم بود و او نخستين كسى است از رجال اندلس كه نسخه «اغانى» را از عراق بدان كشور حاضر ساخت و هزار دينار از آنجا به نزد مصنف «اغانى»، حافظ ابوالفرج اصفهانى، فرستاد تا نسخهاى از آن كتاب حافل و مجموع كامل به مغرب روانه كرد و ابوعلى قالى كتاب «امالى» به نام او مطرز ساخت و چند مصنف بارع به اسم ناصر پرداخت و مستنصر او را همواره به جمع و تأليف تشويق مىكرد...
وى تا آخر عمر در قرطبه بنشست و اكثر مصنفات خويش در آن بلد بنوشت تا هم بدانجا در شب شنبه از شهر ربيع ديگر و به قولى، جمادى نخست از سال 356ق، درگذشت. ابوعبدالله جبيرى بر وى نماز كرد و كالبدش را در گورستان ظاهر قرطبه مدفون و بر سر مزارش قبهاى بنا كردند.
اساتيد
در بغداد اصول عربیت و قوانين اعراب را نزد زجاج و اخفش صغير و نفطويه و ابن دريد و ابن سراج و ابن انبارى و ابن ابىالازهر و ابن شقير و مطرزى و غيرهم بخواند و «الكتاب» سيبويه بر ابن درستويه قرائت كرد و در نزد جماعتى كثير از مشاهير محدثين، فن خبر استماع و استملاء كرد، از آن جمله است ابوبكر بن داوود خراسانى و حسين بن اسماعيل محاملى و شيخ ابوبكر بن مجاهد و يحيى بن محمد بن صاعد و ابوالقاسم بن بنت منيع بغوى.
آنگاه چندى در موصل مقيم گشت و در آنجا شاگردى ابويعلى موصلى از كبار مشيخه محدثين كرد و در سال 305 به بغداد بازگشت و تا سال 328 در آنجا به استماع و كتابت حديث مشغول گرديد.
شاگردان
از مشاهير شاگردان ابوعلى قالى كه در اقليم اندلس از او استفاده كردهاند، يكى، ابوبكر محمد زبيدى است و ديگر از معاريف تلاميذ ابوعلى، عبدالله فهرى است.
آثار
از مصنفات ابوعلى آنچه ضبط شده اينانند:
- كتاب الامالى و النوادر؛
- كتاب البارع فى اللغة؛
- كتاب المقصور و الممدود؛
- كتاب فى الابل و نتاجها؛
- كتاب فى حلى الانسان و الخيل و شياتها؛
- كتاب فعلت و افعلت؛
- كتاب مقاتل الفرسان؛
- شرح القصائد المعلقات؛
- قالىقلا.
منابع مقاله
نامه دانشوران، ج 2، ص 7 - 15 و رجوع به ابوعلى قالى اسماعيل... و اعلام زركلى شود.