الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة
الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة | |
---|---|
پدیدآوران | حرب، محمد (زير نظر)
مخلوف، ماجده (مصحح) مصری، حسین مجیب (مترجم) اولیاء چلبی (نویسنده) |
ناشر | دار الآفاق العربية |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1427 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 944-344-126-1 |
موضوع | اتیوپی - سیر و سیاحت
اولیاء چلبی، 1020 - 1090؟ ق. - سفرها سفر نامهها سودان - سیر و سیاحت مصر - تاریخ مصر - سیر و سیاحت مصر - وضع سیاسی و اجتماعی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | DT 53 /الف8ر3 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الرحلة الي مصر و السودان و الحبشه بخشي از سياحتنامه ده جلدي جهانگرد مشهور اولیا چلپي است كه حسین مجيب المصري آن را به عربی بازگردانده است. اين اثر كه در دو مجلد به چاپ رسيده است، در سياحتنامه، بخشي از جلد نهم و تمام جلد دهم میباشد. اين اثر از بهترين سفرنامههای دوره امپراتوري عثماني است و درباره تاريخ، جغرافيا، رسوم و فرهنگ عاميانه سرزمينهایي كه وي از آنها بازديد كرده است، اطلاعات گرانبهایي به دست مىدهد.
ساختار
كتاب از يك مقدمه، 73 فصل و يك خاتمه تشكيل شده است. 53 فصل در مجلد اول و مابقي در جلد دوم آمده است. در مقدمه، شرح حال چلبي و مطالبی درباره شيوه نگارش و مطالب كتاب آمده است. فصلها نيز مشتمل بر بخشهای مختلف است. ادبيات كتاب، ادبيات نوشتاري نيست، بلكه حالت گفتاري دارد. چلبي، مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نكرده، بلكه مطالبش را به همان زبان عاميانه نوشته است.
گزارش محتوا
نام اولیا چلبي را به مكتب جغرافي شناسان عرب بايد افزود، كتاب جالب و كم نظير او به مكتب قديم اسلامی وابسته است و اثري از آشنايي با انديشههای جغرافیایی اروپايي ندارد؛ و از اين لحاظ نقطه مقابل حاجي خليفه، معاصر كهنسال خويش است. اولیا چلبي از جمله كسانی بود كه مسير قديم و نو را آشكار درهم آميخت.
مقايسه چلپي با ابنبطوطه دور از صحت نيست؛ ولی بايد دامنه سفرهای او چون ابنبطوطه گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلماَ از ابنبطوطه مطلعتر و كتاب خواندهتر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبی كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مىدهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولی در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مىآورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مىتوان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشتهاند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگی درگذشت.
سفرهای او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه میرفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالباً به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصههای مفصل در آمده كه ضمن آن از سختىها و تجربههای سفر سخن میگويد. از مايههای تخيلي نيز به دور نيست. از دقتي كم نظير برخوردار است كه از روي آن میتوان خط سيرش را كه گاه در لباس امام جماعت يا مؤذن سپاه و زماني چون دبير بزرگان دربار و گاهي چون فرستاده خاص آنان به پايتخت سفر میكرده، دنبال كنيم. سفر او را به ایران، قفقاز، بغداد، سوريه، مكه، مصر، جنوب روسيه، بوسني، اتريش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانيد. آخرين تاریخی كه در سفرنامه وي آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مىتوان فرض كرد كه كمي پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات يافته و چون ديگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.
پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافىشناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مىباشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مىشود و برخی او را "ابنبطوطه ترك" ناميدهاند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامهای تركي است كه تاكنون همه يا بخشهایي از آن به ده زبان برگردان شده است.
علاقه شخصي چلبي چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بىاندازه بود و تا آخر كار مىرفت و حتي به خيال بافي هم مىافتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجىها مىرفت و كارهای آنان را ثبت میكرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وي به كليساها مىرفت و متون مسيحيان را رونویسی مىكرد. حتي در خانهاش برای آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مىكرد و دوستىاش را با آنان دوام مىبخشيد. وي برای اينگونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، بايد تحمّل زيادي مىكرد. اخبار غيبي، رؤياهای شگفت، ستايش از خود يا نقل عجايب و غرايب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در اين كتاب جايگاه بالايي دارد و روح كتاب بر اين اساس است.
نكته ديگری كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مىتوان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهای خارجي است كه به طور كامل برای ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونهای سخن میگويد، كه اكنون ما مىتوانيم سطح علمای و مدارس آنان را دريابيم.
به نظر مىرسد او هم مانند ابنبطوطه و ابنجبير، تدوين نهایي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخشها را همان لحظه نوشته است. البته نوشتهها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصهای استفاده شده است. وي در اين وصفها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخی نام برده و از برخی ديگر نام نمىبرد. در اينباره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استادانی يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كردهاند.
مهمترين ويژگي اين كتاب، ثبت عقايد عاميانه است. وي هر آنچه را از مردم درباره جايي مىشنيده، ثبت مىكرده است. اين باور، بسا كه در طول زمان به هر دليل از ميان رفته باشد. اين اثر دايرةالمعارف شگفت است، كه به نوعي میتوان آن را با سفرنامه شاردن مقايسه كرد.
وضعيت كتاب
دكتر محمد حرب نيز بر آن مقدمه زده و نظارت داشته است. اين اثر ارزشمند، بارها به تركيِ عثماني و لاتين چاپ گرديده است. مهمترين نسخه خطيِ برجای مانده از او، در چهار جلد، در موزه توپقاپي سراي، در قسمت روان به شماره 1457 نگهداري میشود. يك نسخه هم به خط مؤلف وجود دارد (و پذيرفته شده كه از خودِ چلبي است) و آن در توپقاپي سرای به شماره 304، در قسمت بغداد نگهداري میشود. پایان نامهای در سال 1994 درباره اين نسخه از سفرنامه، نوشته شده است.
منابع مقاله
- متن و مقدمه كتاب.
- دايرةالمعارف بزرگ اسلامى.