رسالة في المشتق
رسالة في المشتق | |
---|---|
پدیدآوران | نجم آبادي، محمد باقر (نويسنده) موسسه آيتالله العظمي بروجردي قدسسره (گردآورنده) |
ناشر | مؤسسة آية الله العظمي البروجردي |
مکان نشر | ايران - قم |
سال نشر | مجلد1: 1425ق, |
شابک | 964-06-5634-8 |
موضوع | اشتقاق (اصول فقه) معني شناسي |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 164/75 /ن3ر5* |
رسالة في المشتق، اثر محمدباقر نجمآبادی(متوفی 1347ق)، کتابی است یکجلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. نویسنده در این اثر به بیان مباحث مشتق در علم اصول پرداخته است.
ساختار
کتاب دارای، مقدمه ناشر و محتوای مطالب در فصول متعدد است. نویسنده در نگارش این اثر بهجز قرآن کریم از پنجاه منبع عربی از منابع شیعه و سنی استفاده کرده که برخی از آنها عبارت است از: الإحکام في أصول الأحکام علی بن محمد آمدی، أصول الإستنباط سید علینقی حیدری، أصول الفقه محمدرضا مظفر، بحوث في علم الأصول محمدحسین غروی، تحرير الأحكام حسن بن یوسف بن علی بن مطهر حلی، جامع المقاصد في شرح القواعد علی بن حسین کرکی معروف به محقق ثانی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام محمدحسن نجفی، مسند أحمد، المغني ابن قدامه، مناقب آل ابيطالب ابن شهرآشوب سروی مازندرانی و....[۱]
گزارش محتوا
نویسنده پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش، مینویسد: و بعد فانه لما کان بحث المشتق من أنفس المباحث و أنفعها، و به کان ینکشف کثیر من الفروع الفقهیة و المباحث العلمیة، احببت أن أذکر منه ما وصل إلیه فهمی القاصر، و استفدته من الأساطین، فلعله ینکشف به الحجاب عن معضلات المسائل، و یتضح به المراد من کلمات الأساطین....[۲]؛ چون بحث مشتق از بهترین و سودمندترین مباحث است و در روشنسازی بسیاری از فروعات فقهی و مباحث علمی از این بحث استفاده میشود، علاقهمند شدم آنچه از این مباحث به فهم قاصرم میرسد و از اساتید بزرگ آموختهام در اینجا ذکر کنم؛ باشد تا حجاب از معضلات مسائل برداشته شود و منظور از بزرگان در این مباحث، روشن شود.
در ابتدای بحث، نویسنده از اقسام اشتقاق بحث میکند و مینویسد: اشتقاق را به سه قسم اشتقاق صغیر، کبیر و اکبر تقسیم کردهاند. او به توضیح این موارد میپردازد. سپس درباره این بحث میکند که در اشتقاق اصل مصدر است یا فعل، وی سپس قول شریف العلما را درباره اشتقاق توضیح میدهد که به نظریه دیگری غیر از وضع نوعی قائل شده است.[۳]
نجمآبادی سپس درباره بطلان التزام صحبت میکند و پسازآن به بیان محل نزاع در بحث مشتق میپردازد؛ او مینویسد: درهرحال نزاع میان اصولیان در مشتقات یعنی اسمای مشتق مانند فاعل و مفعول و صفت مشبهه به هیئتشان و اسم زمان و مکان (بنا به قولی) بهجز اسم آلت، در این است که آیا مشتق حقیقت در ماضی است یا مجاز است؟ این اختلاف، بعد از اتفاق آنان بر سر این مطلب است که استعمال مشتق در حال، حقیقت و در استقبال، مَجاز است. آنان همچنین در بیان مراد از زمان نیز اختلاف دارند که برخی منظور از آن را زمان تکلم دانستهاند و برخی به لحاظ نسبت و زمان نسبت را منظور داشتهاند هرچند که از اطلاق استفاده شود....[۴]
پس از بیان این مبحث، او با دو مقدمه مطالب کتاب را شرح میدهد: در مقدمه اول معنی وضع و استعمال را روشن میکند و حقیقت استعمال را روشن میسازد؛ وی مینویسد: معنای استعمال عبارت است از «صیرورة قصد المعنی علة للمتکلم»[۵] و حال که چنین است روشن میگردد که استعمال مشترک لفظی در دو معنی، امتناع عقلی دارد؛ زیرا بازگشتش به اجتماع دو علت بر معلول واحد است که محال است. وی در مقدمه دوم هم به بیان معنی حرفی میپردازد و منظور از هیئات را روشن میسازد. او سپس معنی اعتبار قیام مبدأ اشتقاق در صدق را در مشتق روشن میکند.[۶]
پس از بیان این مباحث، تنبیهات؛ فرق میان خبر و انشاء؛ و نسب انشائیه حاصل از کلام را بیان نموده است. در تنبیه اول ذکر شده: برخی از اهل معقول گفتهاند: فرق میان مشتق و مبدأ آن، تفاوت میان شئ لابشرط و شئ بشرطلا است؛ بنابر این سخن، حدث ضرب اگر بشرطلا در نظر گرفته شود مدلول، لفظ ضرب خواهد بود و حملش بر ذات ممتنع؛ و اگر لابشرط در نظر گرفته شود مدلول، لفظ ضارب خواهد بود و حملش بر ذات صحیح. سپس این سخن توضیح یافته است. در تنبیه دوم درباره این سخن مشهور در زبانها و عبارات علما صحبت شده که گفتهاند «مشتق عبارت است از ذات ثبت له المبدأ». او مینویسد: برخی، در این عبارت توهم کردهاند که مراد از این سخن مأخوذیت ذات در موضوع به وجه جزئیت است؛ ولی این واضح الفساد است. وی سپس به بیان وجوه فساد این امر پرداخته و سه وجه برای آن ذکر میکند. در تنبیه سوم از این بحث میشود که مقتضای کلام در جایی که از تعدد وضع هیئات و مواد میگوییم این است که هیئات صرفاً اجزائش در موادی است که در آن امکان ملاحظه انتساب و نسبت باشد و ازاینروست که اجزایش به اسمای موضوع برای احداث اختصاص دارد و مجرایی برای آن در جوامد و اسمای اعیان نیست. تنبیه چهارم در بیان تقسیم مدلول کلام به دو قسم خبری و انشایی و تعریف اولی به چیزی که در خارج مابهازایی دارد که با آن مطابقت کند و دومی به خلاف آن (چیزی که مابهازایی در خارج ندارد تا با آن مطابقت کند) است.[۷]
پایانبخش مباحث کتاب، بیان اختلاف و افتراق میان خبر و انشاء و نیز نسب انشائیه حاصل از کلام است. او در بیان نسب انشائیه حاصل از کلام مینویسد: کل اقسام نسب انشائیه یا مدلول کلام به وضع است یا حاصل از کلام بدون وضع، و آنچه مدلول علیه به وضع بود یا مدلول هیئت است و یا اداتی مانند هل و لای ناهیه یا لام امر و امثال آن از حروف تمنی و ترجی؛ پس در اینجا سه قسم خواهیم داشت: اول: مدلول هیئت؛ دوم: مدلول ادات؛ و سوم غیر مدلول به وضع و حاصل از کلام. نویسنده سپس به بیان اقسام مذکور و موارد آن میپردازد.[۸]
وضعیت کتاب
فهرست مطالب و منابع در انتهای اثر آمده است. صفحات 9 و 10 کتاب حاوی رونوشت چاپ سنگی کتاب است. در صفحه 11 رونوشت تصویر شیخ باقر نجمآبادی آمده است. در صفحه 64 کتاب تاریخ فراغت از نگارش آن ماه محرمالحرام 1324 [قمری] ذکر شده است.
ارجاعات در پاورقی ذکر شده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.