الفروق في أصول الفقه
الفروق في أصول الفقه | |
---|---|
پدیدآوران | حمد، عبد اللطيف بن احمد (نويسنده) |
ناشر | دار ابن الجوزي |
مکان نشر | عربستان - دمام |
سال نشر | مجلد1: 1431ق, |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الفروق في أصول الفقه، اثر عبداللطیف بن احمد حمد (معاصر)، کتابی است یکجلدی به زبان عربی با موضوع اصول فقه. موضوع بحث در این کتاب، جمع و تصنیف و بحث از اختلافاتی است که اصولیان میان نظایر اصولی از مصطلحات و مفردات و حدود و مدلولاتشان یا قواعد و احکام اصولی از موارد متشابه یا مظنون التشابه و آنچه از این موارد در مقدمات و ماده علم اصول و خاتمههای آن را مطرح کردهاند.
انگیزه نگارش
نویسنده در مقدمه درباره نگارش این اثر چنین توضیح میدهد: این اثر را در علم اصول به جهت تقرب به خدای متعال و اقتدای به سلف از اهل علم و اینکه یکی از طلاب علوم شرعی متخصص در اصول فقه هستم، نوشتم؛ و برای دستیابی به مدارج علمی بالا، و نظم دادن سلک متقدمین آن را به تحریر درآوردم. مطلوب در اینگونه موارد، تقدیم یک بحث علمی برای دستیابی به این مرحله بوده است. من تصمیم گرفتم موضوعی از موضوعات اصول فقه را بهعنوان پایاننامه اتخاذ کنم. پس از تأمل و بحث و مشاوره، به این موضوع راهنمایی شدم و آن را بهتر و موافقتر با خودم دیدم و عنوانش را «الفروق فی اصول الفقه» نامیدم.[۱]
ساختار
کتاب دارای تقدیریه، مقدمه منهجی، مقدمه علمی، و محتوای مطالب در سه باب اصلی (که هرکدام دارای فصولی هستند) و خاتمه است.
گزارش محتوا
موضوع بحث در این کتاب، جمع و تصنیف و بحث از فروق و اختلافاتی است که اصولیان میان نظایر اصولی از مصطلحات و مفردات و حدود و مدلولاتشان یا قواعد و احکام اصولی از موارد متشابه یا مظنون التشابه و آنچه از این موارد در مقدمات و ماده علم اصول و خاتمههای آن را مطرح کردهاند.[۲]
علت اختیار این موضوع اولاً جدید بودن بحث آن است؛ زیرا هیچکس سابقاً چنین بحثی را بهصورت جامع مطرح نکرده و جز در موارد اندکی درباره این مسئله نوشته نشده است. ثانیاً اینکه این موضوع حاوی عنصر اصالت است؛ زیرا از مبتدعاتی نیست که با اصول این فن مخالفتی داشته باشد و همچنین در این موضوع خروج از قواعد این علم را مشاهده نمیکنیم. سوم اینکه این موضوع نسبت به جمیع ابواب اصول فقه، شمول دارد و جمیع جوانب آن را در بر میگیرد؛ و چهارمین دلیل اختیار این موضوع برای بحث در این اثر، اهمیتش در تجرید مفاهیم از اشکالات حاصله از تشابه معلومات، و تشابه اصطلاحات است؛ این اثر پاسخی است کوبنده به بسیاری از سؤالات در هنگام مطالعه اصول؛ خواه مطالعهگر از متخصصین در این فن باشد یا غیر آنان. پنجمین، ششمین و هفتمین دلیل اختیار آن، روشهایی است که در آن جمع موارد متعارض از آرای اصولیون را شامل میشود، همچنین اهمیتی که در شناخت فروق میان نظایر این بحث در فهم نصوص شرعی هست، و اهمیتی که تمییز مصطلحات اصولیون از مصطلحات غیرشان از طوایف علما دارد.[۳]
محتوای مطالب کتاب در دو مقدمه و سه باب و یک خاتمه مطرح شده است؛ در ترتیب ابواب و فصول این اثر، تنظیم عمومی ماده اصول فقه مراعات شده به ترتیب شروع از مقدمات و احکام و مرور به ادله و انتها به طرق استنباط و عوارض ادله. در باب اول، فروق در مقدمات و مبادی و احکام در دو فصل مطرح شده است. در دومین باب، بحث فروق در ادله در دو فصل ادله نقلی (کتاب، سنت و اجماع) و ادله استنباطی (قیاس، استحسان، استصحاب، عرف و عادت، سد ضرائع، و مصالح مرسله) مطرح شده است. در سومین باب، بحث از فروق در طرق استنباط و عوارض ادله در سه فصل مطرح شده؛ فروق در دلالت الفاظ و حروف، فروق در عموم و خصوص و ملحقات آن، و فروق در ترجیح و اجتهاد و فتوی.[۴] در پایان، مهمترین نتایج بحث در خاتمه مطرح شده است.
ازآنجاییکه هر موضوعی طبیعت خاص و روش خاص خودش را در بحث دارد و ازآنجاییکه محققان در روشهای کتابت بحث علمی به شیوههای گوناگون رفتهاند. اشاره به شیوه ارائه مطالب و مباحث در این کتاب ضروری به نظر میرسد؛ نویسنده در نگارش این اثر سه مطلب را در ذهن داشته و تا حد امکان خودش را بر مراعات این شیوه و روش ملتزم میکند. اولین مطلب در جمع مواد و محتوای علمی مباحث کتاب است؛ استقرای فروع اصولی از مؤلفات اصولیان و دنبالهروی از آنان در این اثر و جمع فروق مرتبط با اصول در دیگر کتابها، جمع ماده علمی در جمیع بحث از مصادر اصلی در هر فنی از فنونی که در موارد این بحث بوده، و رعایت امانت علمی در نقل و توثیق، از مواردی هستند که در جمع محتوای علمی رعایت شده است. دومین مورد، اخراج و تصنیف و عرضه ماده علمی کتاب است؛ تفاوتگذاشتن میان دو نظیر یا بیش از آن و عنوان قرار دادن آن برای فرق، و شروع عنوان با لفظ: (الفرق بین کذا و کذا...) و قرار دادن هر فرقی بهعنوان یک مطلب. بیان مباحث فرق در ابتدا با تعریف لغوی و سپس با بیان تعریف اصطلاحی، زیرا حکم بر یک شئ فرعی از تصورش است و با تعریف است که تصور آن به دست میآید. اگر فرق تنها از یکجهت باشد نویسنده با عبارت الفرق بینهما کذا و اگر از چند جهت باشد با الفرق بینهما من اوجه، آن را بیان میکند. همچنین به فرقها و تفاوتهای بیاهمیت که نیاز به بحث از آنها نبود پرداخته نشده است؛ مانند قول برخی در تفاوت میان لفظ مطلق و مقید. ذکر آنچه از اقوال اصولیون در احکام مسائل، نیاز به آن در بیان فرق بوده است، بیان برخی تفاوتها میان اصطلاحات اصولیان و دیگران از مباحثی که به لحاظ اسمی با دیگر دانشمندان یکسان بوده است؛ مثلاً بیان تفاوت شرط در نزد نحویان و شرط در نزد اصولیان. اختصاص برخی مباحث کتاب به بیان تفاوتهای اصطلاحات مشهور علما و فقهای حنفی، زیرا در برخی موارد میان آنان اختلافاتی هست و از جهتی خواننده هم نیاز به اطلاع از آن مطالب دارد. عدم اهتمام به ابطال برخی مطالب مسلم نزد دیگران مانند حکم حنفیه بر تخصیص علت با تسلیمشان به استحسان و حکم شافعیه به بطلان استحسان با اعتقادشان به تخصیص علت.... برخی از تفاوتهایی که ارتباط معنوی با تفاوتها و اختلافات دیگر داشتهاند مانند تفاوت میان فاسد و باطل با فرق میان نهی از شئ با نهی از وصف شئ، در دو موضع بحث شده ولی ارتباط بحث در میان هر دو جا حفظ شده است. هرگاه آرای اصولیان در معنایی از معانی متفق بود، فرق در همانجا مندرج شده است و اگر آرایشان اختلاف داشته، مانند اختلاف متکلمین با حنفیه در معنی نص و ظاهر، در این هنگام تفاوت میان هردو نظر بهصورت جداگانه توضیح یافته است؛ و اگر برخی از اصولیان اعتقاد خاصی داشتند، بهحسب مذهبشان تفاوت آنها با دیگران بیان شده است. کسانی که تفاوتها دو اصطلاح را تقریر کردهاند اگر کس دیگری باشد که با فرقی که آنان ذکر کردهاند معارضه کرده باشد و فرق دیگری را بیان کرده باشد، رأی مخالف در اینجا تبیین میشود و در جایی که اشاره به قائل فرق نشده باشد، با عبارت و قال بعضهم یا قیل، مطلب بیان میگردد. سومین امری که نویسنده در نگارش این اثر آن را در نظر گرفته است رعایت نکات ویرایشی و شکلی بحث است که موارد ذیل را شامل میشود؛ أ. تبیین مواضع آیات قرآن کریم با ذکر اسم سوره و شماره آیه. ب. تخریج احادیث نبوی از کتب احادیث مشهور در اولین موضع ذکر آن در کتاب، که در صورت وجود آن در صحیحین، بر وجودش در آن اقتصار شده است و در غیر این صورت به ترتیب سنن اربعه، مسانید، و مصنفات، مرجع بودهاند. ج. ارائه ترجمه اعلام وارده به ذکر اسم و کنیه و تاریخ ولادت و وفات و اهم کتاب و مواردی که شخص به آن مشهور شده، از کتابهای تراجم مورد اعتماد، در اولین جایی که نام شخص در کتاب، ذکر شده است. د. توضیح کلمات غریب و مصطلحات خاص از کتابهای قوامیس و کتابهای فن مورد اعتماد، در اولین موضع ذکر آن در کتاب. ه. کتابت با خط املائی معاصر با رعایت ضبط بعضی الفاظ محتاج به آن و اهتمام به علامات ترقیم از وقف و استفهام و تعجب و پایان عبارات و پرانتزها و تنصیص و غیره؛ و. ذکر عناوین رئیسه بحث با حروف بولد و بزرگتر برای تمییز عنوان بحث از سایر مطالب و ذکر آن در اولین سطر از صفحه. ز. اعتماد در تعریف لغوی بر ذکر سه عنصر صیغه و اشتقاق و معنی، و در تعاریف اصطلاحی بر ارجح تعریفات و ذکر برخی تعاریف دیگر با لفظ «قیل»؛ مانند تعریف مطلق به دلالت بر ماهیت در یکجا و به دلالت بر افراد در جای دیگر. ح. ربط مسائل اصولی و فقهی و لغوی و تفسیری و حدیثی و غیره به مصادرشان. ط. کتابت تعلیقات خلاصه بر برخی آرا برای تبیین وجهه نظر خود مؤلف. ی. نوشتن مقدمه برای برخی فروق مترابط با ماده اصول فقه.[۵]
وضعیت کتاب
نویسنده سنی مذهب کتاب در صفحه 5 و 6 کتاب، پس از تقدیر و تشکر عمومی بهطور خاص از دکتر عمر بن عبدالعزیز (استاد راهنمای مراحل کارشناسی ارشد و دکتری نویسنده) و خادمالحرمین (حاکم وقت عربستان) تشکر و تقدیر کرده است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه کتاب.