آرمسترانگ، کارن
نام | آرمسترانگ، کارن |
---|---|
نامهای دیگر | کرن آرمسترانگ |
نام پدر | |
متولد | 14 نوامبر 1944م |
محل تولد | ویلدومور، وسترهایشر انگلستان |
رحلت | |
اساتید | |
برخی آثار | محمد؛ زندگینامه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
کد مؤلف | AUTHORCODE01454AUTHORCODE |
خانم كارن آرمسترانگ(Karen Armstrong) نویسنده، پژوهشگر و یکى از صاحب نظران رشته مطالعات تطبیقی دين در جهان غرب است، که به خاطر کتابهایش شناخته شده است.[۱]
او در 14 نوامبر 1944 در ورچستر شایرانگلستان متولد گردید.اندکي پس از تولدش، خانواده او به بيرمنگام نقل مکان کردند. پدرش يک تاجر ناموفق آهن قراضه بود اما در مقابل مادرش در دانشگاه بيرمنگام کار میکرد. خواهر کوچک او، «ليندسي» يک بودايي متخصص در طب سوزني است که در امريکا زندگي میکند. خواهرش، از او در ايام جواني شان به عنوان دختري ياد میکند که شيفته مطالعه بود و کتابهای ديکنز را با ولع میخواهند و این کلمات چاپي را به زندگي حقيقي ترجيح میداد.» سال1962 زماني که بيتلزها با موسيقي خود بر انگليس حاکمیت میکردند و از عشق زمیني میسرودند «کارن آرمسترانگ» عليه این زندگي سرشار از خوشي و غرق در لذات دنيوی شورش کرد و تصمیم گرفت عشق واقعي را بجوید. از نظر او عشق را فقط میتوان در صومعه مريم مقدس جست. به این ترتيب بود که او در 17 سالگی جذب صومعه شد و هفت سال از زندگي خود را در آنجا سپري کرد.
هرچند ورود به صومعه با انتخاب خود او بود و ابتدا نيز از این انتخاب خود، شاد بود. اما این شادي دوامی نداشت. او بعدها با تلخي از خاطرات خود در صومعه ياد کرد و مدعی شد در این صومعه دچار رنجهای روحي و رواني بسیاری شد زيرا خواهران مسئول قوانين ظالمانهای را بر آنجا حاکم ساخته بودند. طوري که جسم او را با شلاق و بستن زنجير به بازوهایش رياضت میدادند و زماني که خارج از نوبت حرف میزد او را به مدت دو هفته مجبور میکردند پشت يک چرخ خیاطی رکاب دار که سوزن نداشت بنشيند و فقط پا را روی رکاب آن حرکت دهد.
او سرانجام سال1969 از صومعه خارج شد و بلافاصله در دانشگاه آکسفورد شروع به تحصيل در رشته ادبيات کلاسيک و مدرن کرد و سال1976 با پایان تحصيلات خود در این دانشگاه معلم زبان انگلیسی يک مدرسه دخترانه شد. اما خود را محصور به مدرسه نکرد و همزمان شروع به نگارش مقالاتی کرد که اغلب برآمده از ديدگاههای ديني او بودند. نخستين کتاب او در سال1982 با عنوان «از میان دروازه باريک» منتشر شد. این آغاز فعاليت او در حوزه کتاب بود. شمار کتاب هایي که او تاکنون نوشته است، به 24 کتاب میرسد. به هر حال انتشار نخستين کتاب، ناگهان او را به شهرت رساند. کتاب خيلي سريع محبوب شد و شبکههای تلویزيوني از او برای برگزاري برنامه های تلویزيوني دعوت کردند. 10 سال بعد او کتاب «تاريخ خدا» را منتشر کرد. این کتاب تبديل به يکي از پرفروشترين کتابهای سال1983 شد و جوايزي را در امريکا دريافت کرد.
«آرمسترانگ» درباره واقعه11 سپتامبر میگوید: «من حتي قبل از 11 سپتامبر هم احساس میکردم فاقد قدرت انتقادپذيري در قبال آنچه که در خاورمیانه انجام میدهيم، هستيم. کاري که ما میکرديم توهين به دين سنتي آنها بود. این در واقع بخشي از همان تبعيض بود که در اردوگاههای مرگ و کار اجباري نازيها وجود داشت.» پس از 11 سپتامبر بود که او این پرسش را طرح کرد که چرا بسیاری از تحصيلکردگان غربی بايد دين را رد کنند. او اعتقاد دارد که بايد با تمام وجود به مبارزه با این بي ايماني برویم. با این حال منتقدان او مدعی هستند که وی در گفتارهای خود دست به توجيهاتي میزند که ساخته خود او هستند و پايه علمی و فلسفی ندارند[۲]
کتاب «محمد» او پرفروشترین کتاب سال آمریکا پس از حادثه یازده سپتامبر بود. انگیزه او از نوشتن این کتاب، دفاع از اسلام و روشن کردن ذهن مسیحیان غربی نسبت به چهره نورانی پیامبر خدا(ص) است که پس از انتشار آیات شیطانی سلمان رشدی در غرب دچار ابهام شده بود.
آثار ديگر وى كه از كتب پر فروش است عبارتند از: تاريخچهاى از خدا، از میان معبر باریک، اسلام تاريخى كوتاه، کتاب بودا، در جستجوى خدا: بنياد گرايى در آيين يهود، مسيحيت و اسلام، تاريخ اورشليم، خداشناسى از ابراهيم تا كنون و عارفان انگليسى قرن چهاردهم.
پانویس