الصرفة و الإنباء بالغيب
الصرفة و الإنباء بالغيب | |
---|---|
پدیدآوران | نصار، حسین (نویسنده) |
ناشر | مکتبة مصر |
مکان نشر | مصر - قاهره |
سال نشر | مجلد1: 2000م , |
چاپ | 1 |
شابک | 977-11-1362-3 |
موضوع | غيب گويي (اسلام) قرآن - اعجاز |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 86 /ن6ص4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
الصرفة و الإنباء بالغيب، نوشته حسین نصار، کتابی است به زبان عربی با موضوع علوم قرآنی. نویسنده در این اثر به بررسی اعجاز قرآن در دو نظریه «صرفه» و «اخبار غیبی» پرداخته است. وی در این راستا، اقوال موافقان و مخالفان هریک از این دو نظریه را نقل کرده و گاهی ریشهها و تأثیرات اجتماعی و فرهنگی هرکدام را از قول عالمان اسلامی مطرح کرده است.
ساختار
کتاب دارای دو جزء (بخش) میباشد؛ جزء اول با عنوان الصرفة دارای مقدمه و بیان محتوای مطالب در سه فصل و یک خاتمه و جزء دوم با عنوان الإنباء بالغيب دارای مقدمه و بیان محتوای مطالب در دو فصل و یک خاتمه است. نویسنده در نگارش این اثر از منابع شیعی و سنی به زبان عربی بهره برده که برخی از آنها عبارتند از: روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني، آلوسی؛ مقالات الإسلاميين و اختلاف المصلين، علی بن اسماعیل اشعری؛ الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح، ابن تیمیه؛ زاد المسير في علم التفسير، ابن جوزی؛ أنوار التنزيل و أسرار التأويل، عبدالله بن عمر بیضاوی؛ تفسیر المنار، محمد رشید رضا؛ الملل و النحل، شهرستانی؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، طبرسی؛ تفسیر التبيان، شیخ طوسی و..[۱].
گزارش محتوا
صرفه یا «بازداشتن خداوند، مخلوق (جن و انس) را از آوردن مانند قرآن»، یکی از وجوه اعجاز قرآن است. این نظریه از اوائل قرن سوم تا قرن ششم دارای طرفدارانی بوده است، اما غالب اندیشمندان قرن چهارم تاکنون با آن مخالفت نمودهاند[۲].
سیوطی در تفسیر صرفه مینویسد: صرفه [به این معناست که] خداوند اعراب را از معارضه قرآن منصرف نموده است و خرد و اندیشه آنها را زدوده است. [معارضه با قرآن] برای آنان مقدور و دستیاب بود، ولی مانع خارجی (صرفه)، آنان را منع نمود و ازاینروی قرآن مانند سایر معجزات شد[۳].
قدیمیترین کسانی را که علما، آنان را از قائلان به صرفه شمردهاند، جعد بن درهم و واصل بن عطا و بشر بن غیاث مریسی و ابوموسی عیسی بن صبیح المردار هستند[۴].
نویسنده در فصل اول از بخش اول کتاب، تعدادی از قائلین به صرفه و اقوال و نظریات آنان از اهل شیعه و تسنن را ذکر میکند. در میان این افراد کسانی چون خواجه نصیرالدین طوسی و شریف مرتضی از شیعه و ابن تیمیه و جوینی و آلوسی از اهل تسنن وجود دارند. وی مینویسد: دو عبارت از سید مرتضی هست که از آنها قول وی به نظریه صرفه را میتوان بیرون کشید: «إن اللّه سلب العرب العلوم التي لا بد منها في المعارضة»؛ یعنی: «خداوند علومی را که برای همانندآوری قرآن لازم بوده، از عرب سلب کرده است». البته این عبارت از قول کسانی که زندگینامه وی را نقل کردهاند، به وی نسبت داده شده است. عبارت دوم، چیزی است که عبدالعلیم هندی در رسالهای خطی متعلق به سید مرتضی که در کتابخانه برلین وجود دارد، مشاهده کرده؛ در این رساله وی اینگونه بر صرفه احتجاج کرده که: فرق بین سورههای کوچک قرآنی و عبارات زیبا و بلیغ عربی برای هرکسی واضح نیست؛ درحالیکه فرق بین کلام نیکو و پست در کلام عربها برای همه آنان واضح بوده است؛ ازاینرو باید گفت که خداوند عرب را از آوردن مانند قرآن، منع کرده است.[۵].
فصل دوم از بخش اول، به رد قول به صرفه میپردازد و در این راستا، به ترتیب تاریخی، استدلالات مخالفان صرفه را نقل میکند. وی 27 مورد را ذکر میکند[۶].
قدیمیترین ردیهای که درباره تعارض بین این مذهب و آیه تحدی به ما رسیده، از احمد بن یحیای راوندی است.[۷].
فصل سوم از بخش اول به تعلیل قول به صرفه میپردازد. نویسنده در این راستا، آثار فرهنگی، اجتماعی و... صرفه و ارتباط آن با مذاهب و شک در صرفه را بیان میکند. مصطفی صادق رافعی، معتقد است صرفه آثار مخربی داشته که اگر چنین اعتقادی بین مسلمانان نمیبود، از آن زمان تا به امروز، کتابهای لذتبخشی درباره بلاغت قرآن و شیوه آن و اعجاز لغوی کتاب خدا و... نوشته شده بود[۸].
در باب ارتباط صرفه و مذاهب اسلامی، برخی صراحتا صرفه را به برخی مذاهب منتسب کرده و برخی دیگر جانب احتیاط را گرفتهاند؛ قرطبی، قول به صرفه را به برخی از قدریه منسوب کرده است و ابن کثیر با وضع تقابل بین اهل سنت و معتزله نوشته: اهل سنت معتقدند قرآن ذاتا معجزه است و دیگران قائل به صرفه هستند. صابونی هم صرفه را به برخی از معتزله و بعضی از شیعه منتسب کرده. بدری این نظریه را نظریه اکثر ائمه معتزله و شیعه دانسته است. اما از نظر نویسنده این کتاب، حق این است که تمامی این اقوال، تا حدی دور از واقعیت هستند. اینگونه نیست که تمام شیعیان یا معتزلیان یا همه فرقه امامیه از شیعه، قائل به چنین چیزی باشند؛ بهعلاوه، ضریب نفوذ این قول فقط در اینان نیست، بلکه برخی از اشعریان از اهل تسنن نیز قائل به این نظریه هستند[۹].
در بخش شک در صرفه، نظریات کسانی که در انتساب چنین اعتقادی به مسلمانان تشکیک کردهاند، بیان شده است. زرقانی در نسبت این آرای ضعیف به بزرگان از علما تشکیک کرده و مینویسد: به نظرم چنین نسبتی به آنها صحیح نبوده و ساخته دشمنان اسلام میباشد؛ زیرا از طرفی اعجاز قرآن بر کسی پوشیده نیست و از طرف دیگر هم اینان علمای بزرگی هستند که بعید است چنین سخنان سخیفی گفته باشند[۱۰].
بخش دوم کتاب، درباره اخبار غیبی قرآن است. خبرهای غیبی قرآن یکی از وجوه اعجاز آن شمرده شده است. بنا بر حدیثی نبوی، پیامبر(ص)، درحالیکه علی(ع) را به پیشگیری از اختلاف امت پس از خودش سفارش میکرد، این عبارات را هم به وی فرمود: «عليكم بكتاب اللّه، فإن فيه نبأ من قبلكم و خبر من بعدكم»؛ یعنی: «به کتاب خدا ملتزم باشید که خبر پیشینیان و آیندگان در آن هست»[۱۱].
نویسنده در فصل اول بخش دوم کتاب، مؤیدان معجزه بودن خبرهای غیبی قرآن را با انشعابات مختلف آنان (فقط معجزه بودن خبرهای غیبی آینده، یا گذشته و آینده و...) ذکر میکند و در فصل دوم از بخش دوم مخالفان این نظریه را معرفی مینماید. از جمله کسانی که معجزه بودن خبرهای غیبی قرآن را با قطعیت رد میکند، علی بن احمد، معروف به ابن حزم (384-456ق) است. او به نظریه «نظام» مبنی بر اینکه تنها خبر از غیب را در قرآن اعجاز میداند، نه نظم بلاغی آن را، ایراد گرفته و میگوید: سایر اهل اسلام معتقدند هر دو وجه، از وجوه اعجاز هستند و پس از این ذکر قول از سایر اهل اسلام، بشمار آوردن خبر غیبی قرآن در یکی از وجوه اعجاز آن را با تکیه بر قول خطابی رد میکند؛ خطابی معتقد است: اکثر سورههای قرآن حاوی خبر غیبی نیستند و هرکه وجه اعجاز قرآن را بر اخبار آن از غیب قرار داده است، با نص رسول خدا(ص) مخالفت کرده است.[۱۲].
وضعیت کتاب
فهرست منابع و مطالب در انتهای بخش دوم کتاب آمده است. این اثر سومین شماره از سری کتابهای إعجاز القرآن است. ارجاعات در پاورقیها ذکر شده است.
پانویس
- ↑ ر.ک: فهرست منابع و مآخذ، ص105-110
- ↑ ر.ک: قاضیزاده، «نگرشی به نظریه صرفه»
- ↑ ر.ک: همان؛ سیوطی، جلالالدین، الإتقان في علوم القرآن، ج 4، ص7
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ص5
- ↑ ر.ک: همان، ص22
- ↑ ر.ک: همان، ص41-55
- ↑ ر.ک: همان، ص41
- ↑ ر.ک: همان، ص60
- ↑ ر.ک: همان، ص61
- ↑ ر.ک: همان، ص62
- ↑ ر.ک: همان، ص73
- ↑ ر.ک: همان، ص98
منابع مقاله
- قاضیزاده، کاظم، «نگرشی به نظریه صرفه»، فصلنامه نامه مفید، شماره 3،
- السيوطي، جلالالدين، الإتقان في علوم القرآن، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، منشورات رضی.
- مقدمه و متن کتاب.